روش همپوشانی فیبوناچیها
اکنون که با انواع ابزارهای فیبوناچی آشنا شدیم موقع آن است که روشهای خود را دقت بخشیم و بهترین روش استفاده از فیبوناچی را فرا بگیریم. با روشی که اکنون قصد آموزش آن را داریم، به قابلیتی خواهید رسید که میتوانید دقیقترین پیشبینیها را انجام بدهید و اشراف کاملی بر روابط درونی بین امواج بازار داشته باشید. اجازه دهید آنچه را تا اینجا آموختهایم، در قالب یک مثال ساده، بار دیگر به سرعت مرور نماییم.
فرض کنید قیمت پس از صعود از A تا B شروع به استراحت نموده و تا نقطه C اصلاح مینماید. در این صورت با قرار دادن ابزار فیبوناچی ریتریسمنت بر روی موج AB میتوانیم انتهای حرکت اصلاحی (یعنی نقطه C) را پیشبینی نماییم. در این حالت نقطه صفر ابزار فیبوناچی بر روی ابتدای حرکت اصلاحی BC قرار میگیرد.
پس از اینکه دوره استراحت به پایان رسید، قیمت مجددا شروع به صعود نموده و از کنار سقف B میگذرد و تا نقطهای مانند D به حرکت ایمپالسیو خود ادامه میدهد. موج CD را اصطلاحا حرکت بسط یافته مینامیم. برای پیشبینی میزان بسط قیمت (یعنی انتهای موج CD) میتوانیم به یکی از سه روش زیر عمل کنیم:
روش اول: ابزار فیبوناچی اکستنشن را بر روی موج AB قرار میدهیم. در این روش، نقطه %100 فیبوناچی بر روی ابتدای حرکت اصلاحی قرار داده میشود. سطوح بسط یافته فیبوناچی میتوانند تارگتهای محتمل برای نقطه D باشند.
روش دوم: از نگاهی دیگر میتوان حرکت CD را به عنوان ریتریس خارجی موج BC در نظر گرفت. بنابراین میتوانیم ابزار فیبوناچی ریتریسمنت را بر روی موج BC قرار دهیم و سطوح بزرگتر از %100 را به عنوان تارگتهای احتمالی برای انتهای موج CD درنظر بگیریم.
روش سوم: موج CD باید تقلیدی معنادار از موج AB باشد، به همین دلیل معمولا مشابه با آن ویا یک نسبت فیبوناچی از آن است. پس در روش سوم از یک ابزار فیبوناچی انعکاسی(پروجکشن) استفاده میکنیم و سه راس آنرا بر روی نقاط A و B و C میگذاریم تا تارگت احتمالی برای نقطه D را این بار برمبنای سطوح اکسپنشن پیدا کنیم.
اما کدامیک از سه روش فوق بر سایرین برتری دارد؟ قاعدتا نقطه D باید در محدودهای قرار بگیرد که توسط هر سه روش فوق تایید بشود. موج CD باید از یکسو بسط فیبوناچی از موج AB و از سوی دیگر، اصلاح خارجی از موج BC باشد، و از سوی دیگر باید اندازه آن نسبت فیبوناچی با موج AB داشته باشد. اعجاب انگیز خواهد بود اگر بازار بتواند تارگت موج CD را به گونهای انتخاب کند که هر سه گزاره فوق همزمان برقرار بمانند و جالب توجه اینجاست که بازار اغلب همین کار را میکند! از بررسی نمودارهای مختلف مشاهده میشود که نقطه D اغلب در ناحیهای تشکیل میشود که نسبتهای معتبر فیبوناچی با هر دو موج ABو BC برقرار بماند. به این ناحیه اصطلاحا ناحیه همپوشانی فیبوناچیها یا کلاستر اصلی[67] میگوییم.
با چنین استدلالی، برای پیدا کردن بهترین و محتملترین تارگت برای انتهای موج CD بدین طریق عمل میکنیم که دو یا سه ابزار فیبوناچی مختلف را بر روی موجهای AB و BC قرار داده و محدودهای را که توسط همه آنها مورد تایید قرار بگیرد، به عنوان کلاستر اصلی انتخاب میکنیم. کلاستر اصلی یا ناحیه همپوشانی به ناحیهای میگوییم که سطوح فیبوناچی متعلق به دو یا چند ابزار مختلف فیبوناچی بر یکدیگر کاملا منطبق گشته ویا بسیار بهم نزدیک بشوند. کلاسترهای اصلی معمولا تارگتهای بسیار دقیقی را برای انتهای موج CD ارائه میکنند. در ادامه به دلیل اهمیت موضوع، به بررسی چند مثال در این زمینه میپردازیم تا بر روی نکات و ریزهکاریهای این روش کاملا مسلط بشوید.
مثال1- فرض کنید شرایط زنده و واقعی زوج ارز Eurusd مطابق تصویر زیر باشد. با عبور قیمت از کنار سقفB همزمان با تغییر فاز مکدی از منفی به مثبت، اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید کردهایم. تارگت پیشنهادی برای این پوزیشن در کدام محدوده قرار خواهد داشت؟
پاسخ- همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید با یک الگوی رایج ABCD مواجه هستیم و برای پیدا کردن تارگت D برطبق روش همپوشانی فیبوناچیها باید دو ابزار فیبوناچی مختلف را بر روی موجهای اصلی قرار دهیم و کلاستر اصلی را پیدا کنیم. به این منظور، اولین ابزار فیبوناچی را از نوع فیبوناچی بسطیافته یا Extention انتخاب نموده و آنرا بر روی موج AB قرار میدهیم. این فیبوناچی در تصویر با رنگ آبی مشخص شده است.
سپس فیبوناچی دوم را از نوع اصلاحی یا Retracement انتخاب نموده و آنرا بر روی موج BC قرار میدهیم. به این ترتیب، نقطه D بر روی یکی از سطوح ریتریس خارجی موج BC قرار خواهد گرفت. در تصویر زیر، فیبوناچی دوم را با رنگ قرمز نمایش دادهایم:
مثال2- تصویر زیر، الگوی ABCD را بر روی نمودار زوج ارز یورودلار در تایمفریم چهارساعته نمایش میدهد. فرض کنید پیوتهای ماژور A,B,C را پشت سر گذاشتهایم و پس از عبور قیمت از مجاورت سقف B اقدام به خرید کردهایم. تارگت مناسب برای انتهای موج CD را با استفاده از روش همپوشانی فیبوناچیها مشخص نمایید.
پاسخ- همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید برای پیدا کردن کلاستر اصلی از دو ابزار فیبوناچی مختلف از نوع اکستنشن و ریتریسمنت استفاده کردهایم که به ترتیب بر روی موجهای AB و BC قرار گرفتهاند. محدوده همپوشانی از انطباق سطوح بسط یافته EXT 1.618 و ریتریس خارجی EX RET 1.382 حاصل میآید. این محدوده که متناظر با (1.3275-1.3285) میباشد، به عنوان حدسود پوزیش خرید انتخاب میگردد و همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید تارگت بسیار دقیقی برای این موقعیت معاملاتی خواهد بود.
مثال4- در این مثال قصد داریم روش دقیقتر و حرفهایتری را برای پیدا کردن کلاستر اصلی معرفی کنیم. در این روش برای پیدا کردن تارگت، از ترکیب همزمان موجها و ریزموجهای نمودار در تایمفریمهای مختلف استفاده میکنیم. فرض کنید تصویر زیر، نمودار زنده و واقعی سهام شرکت توسعه معادن روی (کروی) را در تایمفریم روزانه نمایش بدهد. معاملهگر در نقطه F بدلیل شکسته شدن سقف مقاومتی B همزمان با تغییر فاز مکدی از منفی به مثبت، اقدام به خرید سهام شرکت نموده است. کدام هدف قیمتی را به عنوان حد سود برای این موقعیت معاملاتی پیشنهاد میکنید؟
مثال4- در این مثال قصد داریم روش دقیقتر و حرفهایتری را برای پیدا کردن کلاستر اصلی معرفی کنیم. در این روش برای پیدا کردن تارگت، از ترکیب همزمان موجها و ریزموجهای نمودار در تایمفریمهای مختلف استفاده میکنیم. فرض کنید تصویر زیر، نمودار زنده و واقعی سهام شرکت توسعه معادن روی (کروی) را در تایمفریم روزانه نمایش بدهد. معاملهگر در نقطه F بدلیل شکسته شدن سقف مقاومتی B همزمان با تغییر فاز مکدی از منفی به مثبت، اقدام به خرید سهام شرکت نموده است. کدام هدف قیمتی را به عنوان حد سود برای این موقعیت معاملاتی پیشنهاد میکنید؟
پاسخ- ابتدا پیوتهای ماژور را با کمک علامت جبری مکدی، مشخص میکنیم. همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید قیمت در قالب مجموعه امواج متوالی ABCD در حرکت است و با قرار دادن ابزار فیبوناچی انعکاسی بر روی سه نقطه ABC میتوانیم سطوح محتمل برای انتهای موج بسط یافته CD را پیشبینی کنیم. تصویر زیر برخی از مهمترین سطوح اکسپنشن را نمایش میدهد.
بنابراین نقطه D از یکسو انتهای موج CD از مجموعه امواج ABCD است، و از سوی دیگر انتهای ریزموج FD از مجموعه ریزموجهای CEFD میباشد. به این ترتیب نقطه D باید بطور همزمان نسبت فیبوناچی معقولی با هر دو گروه موجهای ABCD و ریزموجهای CEFD داشته باشد. بنابراین یک ابزار فیبوناچی اکستنشن بر روی موج CE قرار میدهیم و کلاستر حاصل از دو ابزار فیبوناچی انعکاسی EXP(ABC) و فیبوناچی بسط یافته EXT(CE) را پیدا میکنیم. تصویر زیر کلاستر بدست آمده را به همراه آنچه در عمل به وقوع پیوسته است، نمایش میدهد.
انتهای موج CD دقیقا در همان محدودهای قرار گرفته، که کلاستر مورد انتظار بوده است. دقت این روش بینظیر است، بویژه اگر بتوانید کلاستر ناشی از موجهای اصلی را در اشتراک با ریزموجهای فرعی بدست آورید. موجهای CE، EF و FD در نمودار فوق، همگی مینور و از درجه پایینتری نسبت به موجهای ماژور AB و BC بودهاند، اما هنگامی که این ریزموجها را در کنار امواج اصلی قرار داده و کلاستر مشترک آنها را پیدا کردیم، نتیجه همانطور که مشاهده شد، حیرت انگیز از آب در آمد.
میتوانستیم همین مساله را از روشهای مشابه دیگری نیز حل کنیم. به عنوان مثال میتوانستیم کلاستر اصلی را از ترکیب موجهای AB و BC بدست آوریم، مشابه همان کاری که در مثالهای قبل انجام شد. اما روشی که در اینجا به کار بردیم -یعنی تشخیص کلاستر مشترک حاصل از موجها و ریزموجها- نسبت به روش قبلی از دقت و حساسیت بیشتری برخوردار است، بویژه هنگامی که در آینده، بقدر کافی با نحوه تشخیص و شمارش امواج و ریزموجهای الیوت در یک نمودار آشنا شده باشید.
مثال5- تصویر زیر، نمودار قیمت سهام شرکت سرمایهگذاری صنعت بیمه (وبیمه) را نشان میدهد. فرض کنید نقاط ABCD را پشت سر گذاشته باشیم، و بازار از کف C عبور نموده و درحال نزول به سمت نقطه E باشد. قصد داریم انتهای حرکت نزولی DE را با استفاده از روش همپوشانی فیبوناچیها پیدا کنیم.
پاسخ- ابتدا به کمک علامت جبری مکدی، امواج اصلی در نمودار را مشخص میکنیم. بازار ابتدا یک حرکت صعودی قدرتمند از A تا B انجام داده است و سپس طی سلسله امواج نزولی BCDE اقدام به اصلاح بخش بزرگی از حرکت قبلی خود کرده است. بنابراین یک ابزار فیبوناچی ریتریسمنت را بر روی دو انتهای موج AB قرار میدهیم تا سطوح حمایت مهم را که میتوانند انتهای حرکت نزولی BCDE را نمایش بدهند، مشخص کنیم.
از سوی دیگر، موج DE یک بسط از موج BC است بنابراین ابزار فیبوناچی دوم را از نوع پروجکشن انتخاب نموده و بر روی نقاط BCD میگذاریم تا نقطه E را به عنوان انتهای حرکت بسط یافته DE پیدا کنیم. همانطور که ملاحظه میکنید محدوده همپوشانی در حوالی 400 تومان از تطابق سطح ریتریسمنت %78.6 با سطح پروجکشن %61.8 بدست آمده است. این محدوده میتواند محتملترین تارگت برای انتهای موج نزولی DE باشد.
مرسوم است که تحلیلگران پس از مشخص نمودن کلاستر اصلی، برای سهولت کار مخاطب، کلیه سطوح اضافی را از روی نمودار پاک میکنند و صرفا همان چند سطح اصلی را که کلاستر اصلی و تارگت قیمت را نمایش میدهند، باقی میگذارند، به این ترتیب مخاطب عام با سهولت بیشتری میتواند متوجه مقصود تحلیلگر بشود و با تحلیل ارتباط برقرار کند. برای حذف سطوح اضافی فیبوناچی کافیست به تنظیمات ابزار بروید و تیکهای مربوط به نمایش سطوح بدون کاربرد را غیرفعال نمایید.
مخاطب با مشاهده تصویر فوق، حتی بدون آنکه اطلاعات و تخصص چندانی در زمینه تکنیکال داشته باشد، به سادگی متوجه منظور تحلیلگر میشود که کدام محدوده را به عنوان تارگت پیشبینی نموده است.
مثال6- در این مثال قصد داریم برای نخستین بار، بررسی جدی و عمیقی بر روی نمودارهای لگاریتمی و تاثیری که بر روی تحلیلهای فیبوناچی میگذارند، داشته باشیم. متاسفانه این موضوع در ایران هنوز تا حد زیادی ناشناخته است و افراد بسیار اندکی بر روی این مبحث – یعنی ارتباط بین فیبوناچی و نمودارهای لگاریتمی- کار کردهاند. باتوجه به پیچیده بودن بحث، و سوالات بدون پاسخ که ممکن است در انتها باقی بماند، اگر احیانا جزو مخاطبانی هستید که هنوز به تسلط کافی بر روی مباحث قبلی نرسیدهاید، توصیه میکنیم فعلا این بخش را کنار بگذارید و به سراغ مبحث بعدی بروید.
تصویر زیر نمودار قیمت سهام پالایشگاه تبریز(شبریز) را در تایمفریم روزانه نمایش میدهد. جهت تشخیص حذف اثر انبساطی نمودار (که در فصلهای قبلی مفصلا مورد بحث قرار گرفت) از مدل ترسیمی لگاریتمی استفاده کردهایم.
همانطور که در تصویر مشخص است با یک الگوی ABCD مواجهیم که در قالب موجهای ایمپالسیو AB و CD و موج اصلاحی BC انجام شده است. سطح قیمت را بر روی نمودار در کنار هریک از نقاط ABCD مشخص کردهایم. قیمت در موج نخست از A تا Bصعود کرده و به اندازه 175 تومان رشد داشته است. همچنین در دومین موج صعودی از C تا D نیز مجددا شاهد رشد 175 تومانی قیمت بودهایم. بنابراین شکی نیست که با الگوی AB=CD مواجهیم و بازار در موجهای AB و CD دقیقا مسافت یکسانی را طی کرده است. اگر یک ابزار فیبوناچی اکسپنشن را بر روی نقاط ABC قرار دهیم انتظار داریم نقطه D بر روی سطح EXP%100 قرار گیرد و همانطور که در تصویر فوق مشخص است دقیقا همین اتفاق نیز رخ داده است و نقطه D بر روی سطح اکسپنشن صد در صدی تشکیل شده است.
تا اینجا همه چیز به نظر صحیح میرسد و مشکل خاصی به چشم نمیخورد. اما نکته اینجاست که بورس ایران، یک بازار «درصدی» است و همانطور که در فصلهای قبل اشاره شد، باید در نمودارهای لگاریتمی مورد بررسی قرار گیرد. در بورس ایران، میزان سود و زیان افراد برحسب «درصد» تعیین میشود. به عنوان مثال در نمودار فوق، معاملهگران طی موج AB بطور خالص به اندازه %60 بازدهی کسب نمودهاند. اگر واقعا با یک الگوی AB=CD مواجه باشیم باید سهامداران در موج CD نیز دقیقا همان بازدهی 60 درصدی را مجددا تجربه کنند. اما برمبنای قیمتهایی که در تصویر مشاهده میکنید، با یک محاسبه ساده مشخص میشود که میزان سود معاملهگران طی موج CD صرفا 50 درصد بوده است! متاسفانه ابزار فیبوناچی نتوانسته این نکته را بدرستی تشخیص دهد که الگوی مذکور یک الگوی AB=CD نیست و نقطه D در واقع بر روی EXP%100 قرار ندارد، بلکه میزان سود افراد در موج CD به اندازه 5/6 کمتر از سود آنها در موج AB است. بنابراین علیرغم اینکه نمودار در ظاهر به صورت لگاریتمی رسم شده اما فیبوناچی انجام محاسبات به صورت لگاریتمی ناتوان بوده است و کماکان محاسبات خود را به صورت عددی انجام داده است.
متاسفانه این مشکل، یعنی نمایش نادرست فیبوناچی در نمودارهای لگاریتمی، ایراد رایجی در اکثر نرمافزارهای تکنیکال است. نرمافزارهای رهآوردنوین، ابزار تکنیکال تریدینگ ویو و بسیاری از نرمافزارهای دیگر همگی هنگام تبدیل نمودارها به حالت لگاریتمی صرفا ظاهر آن را به حالت لگاریتمی در میآورند و قادر به تغییر محاسبات درونی فیبوناچی نیستند. در حال حاضر تنها نرمافزاری که این نکته را به درستی رعایت میکند نرمافزار مفیدتریدر است. خوشبختانه مفیدتریدر قادر است در حالت نمایش لگاریتمی، محاسبات درونی ابزار فیبوناچی را نیز تغییر داده و به فورمت لگاریتمی در آورد. همانطور که در تصویر زیر، مشاهده میکنید نرمافزار مفیدتریدر در حالت لگاریتمی، نقطه D را واقع بر سطح Exp%83 نمایش داده است، که این عدد کاملا صحیح است زیرا سود سهامداران طی موجAB برابربا %60 و در موجCD برابر %50 بوده است، و نسبت این دو عدد به یکدیگر %83 میباشد.
البته خوشحال نشوید، این موضوع صرفا تصادفی بوده و هنگام بومیسازی نرمافزار توسط مهندسین ایرانی، بطور شانسی به وقوع پیوسته است! بعید میدانم طراحان اصلی نرمافزار(که روسها بودهاند) ویا مهندسین ایرانی، هیچکدام محاسبات ریاضی پیچیده مربوط به فیبوی لگاریتمی را درون برنامه اصلی کدنویسی کرده باشند! بهرحال فعلا این امکان برای تکنیکالیستهای ایرانی بوجود آمده که بتوانند فیبوی لگاریتمی را در نرمافزار مفیدتریدر، علیرغم همه ایرادات دیگری که دارد، مورد استفاده قرار دهند.
در نرمافزار مفیدتریدر، برای تبدیل نمودارهای معمولی به لگاریتمی، باید از اندیکاتور LogScale استفاده کنید. تصویر زیر، نحوه دسترسی به این اندیکاتور را در میان مجموعه اندیکاتورهای سفارشی(Custom Indicators) نمایش میدهد.
[67] Cluster
دیدگاهتان را بنویسید