الگوی AB=CD
بازار تمایل دارد حرکات موفق قبلیاش را مجددا تکرار نماید. این، فلسفهی تشکیل الگوهای AB=CD است. به عنوان مثال در یک روند صعودی، اگر قیمت طی حرکت از A به B سودآوری خوبی را برای اهالی بازار به ارمغان آورده باشد، معاملهگران انتظار دارند مجددا مشابه همان شرایط، طی حرکت از C تا D فراهم بشود. بنابراین ناخودآگاه معاملات خود را به سمتی انجام میدهند که منجر به انجام حرکتی مشابه با همان حرکت قبلی بشود. همین رفتار ساده باعث میشود مرتبا بر روی نمودارهای مختلف صعودها یا نزولهای دو پلهای و متقارن را در قالب الگوی AB=CD شاهد باشیم. انگار که موج دوم، تصویری آینهای از موج نخست است. تصویر زیر نمونههایی از الگوهای AB=CD را در حالات مختلف نمایش میدهد.
قبلا در مباحث کلاسیک، مشابه همین تقارن را در الگوی پرچم نیز مشاهده کردهایم. در آنجا نیز میزان رشد قیمت پس از خروج از درون الگوی پرچم، هماندازه با میله پرچم، یعنی همان حرکت اولیه AB میگشت. به عبارت دیگر، الگوی پرچم درواقع یک حالت خاص و ساده از همان الگوی AB=CD است.
همانطور که در تصاویر فوق ملاحظه میکنید تفاوتی نمیکند که میزان ریتریس قیمت در موج BC دقیقا چقدر باشد. هریک از سطوح ریتریسمنت میتوانند در تناظر با یکی از سطوح اکستنشن قرار بگیرند به گونهای که فاصله بین دو سطح دقیقا برابربا یکصد واحد بشود و الگوی AB=CD تشکیل گردد. به عنوان مثال همانطور که در تصویر سمت چپ مشاهده میکنید، حرکت اصلاحی RET 0.382 اگر در تناظر با حرکت بسط یافته EXT 1.618 قرار بگیرد، میتواند تشکیل الگوی AB=CD را بدهد. ویا همینطور، سطح اصلاحی RET 0.618 متناظر با سطح بسط یافته EXT 1.382 بوده و بازهم منجر به تشکیل الگوی AB=CD میگردند(شکل سمت راست).
حتی ریتریس %50 نیز اگر در تناظر با بسط %150 قرار بگیرد میتواند یک الگوی AB=CD را بسازد. نمونهای از این حالت خاص را ، که اتفاقا حالت بسیار رایجی در میان انواع الگوهای AB=CD است، در تصویر زیر بر روی نمودار زوج ارز GBPUSD ملاحظه میکنید.
دقت کنید لزومی ندارد که حتما موجهای AB و CD با یکدیگر موازی نیز باشند. ارتفاع عمودی موجهای AB و CD باید با یکدیگر مساوی باشد اما الزامی نیست که این دو موج حتما با یکدیگر موازی نیز باشند. به عبارت دیگر موجهای AB و CD به لحاظ تغییرات «قیمت» با یکدیگر یکسان هستند، اما به لحاظ «زمانی» ممکن است تعداد کندلهای آنها عینا یکسان نباشد. هرچند به لحاظ زمانی نیز اغلب یکی از نسبتهای رایج فیبوناچی بین مدت زمان تشکیل موجهای AB و CD برقرار است. بعنوان مثال مدت زمان تشکیل یکی از موجها میتواند 1.0, 1.272, 1.618, 2.0, 2.618, 4.236 برابر مدت زمان موج دیگر باشد.
تصویر زیر، نمونهای از الگوی AB=CD را بر روی نمودار زوج ارز یوروی اروپا به پوند انگلیس نشان میدهد. همانطور که ملاحظه میکنید این الگو فقط در روندهای صعودی تشکیل نمیشود بلکه امکان تشکیل آن در حالت نزولی نیز وجود دارد. در تصویر زیر، قیمت پس از ریتریس به میزان %38 مجددا شروع به ریزش نموده و تا سطح بسط یافته %161.8 گسترش یافته است. با اندکی دقت، ملاحظه خواهید نمود که اختلاف قیمت بین سطوح فوق برابربا 100 واحد است و بنابراین پر واضح است که با الگوی AB=CD مواجه هستیم.
جدول زیر نشان میدهد که هر یک از سطوح اصلاحی فیبوناچی، اگر در تناظر با کدامیک از سطوح بسط یافته قرار گیرند میتوانند منجر به تشکیل الگوی AB=CD بشوند. همچنین در این جدول، سطوح اصلاح خارجی متناظر برای موج BC نیز به عنوان گزینهای دیگر برای تشکیل الگوی AB=CD ارائه گشته است. به عبارت دیگر، نقطه D هم برمبنای بسط موج AB و هم برمبنای اصلاح خارجی موجBC بیان شده است.
ابزار فیبوناچی اکسپنشن (Expansion/Projection Fibonachi)
ابزار فیبوناچی اکسپنشن، با نامهای دیگری همچون فیبوناچی پروجکشن[66]، انعکاسی، بازتابی و غیره، ابزاری است که بطور خاص، برای بررسی و اندازهگیری الگوی AB=CD طراحی شده است. فیبوناچی اکسپنشن یک ابزار با سه راس متفاوت است که آنها را به ترتیب بر روی سه نقطه A و B و C قرار میدهید. به کمک این ابزار میتوانید به راحتی تارگت الگوی AB=CD را پیدا کنید. نحوه کار ابزار به اینصورت است که فاصله نقاط A و B از یکدیگر را اندازهگیری نموده و سپس معادل آنرا از نقطه C امتداد میدهد تا به تارگت الگوی AB=CD در نقطه D برسد. این نقطه را اصطلاحا با FE100.0 که مخفف عبارت Fibonachi Expantion %100 است، بیان میکنیم. در تصویر زیر میتوانید نحوه قرارگیری ابزار فیبوناچی انعکاسی را بر روی پیوتهای ماژور ABC به قصد پیدا کردن نقطه D ملاحظه بفرمایید. دقت کنید که از ابزار فیبوناچی انعکاسی باید صرفا هنگامی استفاده کنید که موج CD از پیوت B عبور کرده باشد و استفاده از ابزار در شرایطی که هنوز سقف یا کف B شکسته نشده است، معقول نمیباشد.
مزیت استفاده از فیبوناچی اکسپنشن این است که حتی در مواقعی که میزان دقیق ریتریس در نقطه C بطور کامل مشخص نباشد، بازهم میتوان تارگت الگوی AB=CD را به راحتی بر روی نمودار تشخیص داد. سطح FE100.0 همواره تارگت الگوی AB=CD را نشان میدهد، و هیچ ربطی ندارد که آیا موج BC دقیقا بر روی کدامیک از سطوح ریتریسمنت قرار گرفته است. همانطور که گفته شد نحوه محاسبات درونی ابزار به اینصورت است که ابتدا اندازه موج AB را محاسبه نموده و آنرا به ارتفاع نقطه C میافزاید (ویا در روندهای نزولی، از ارتفاع آن کسر میکند) و به این ترتیب مکان نقطه D مشخص خواهد شد که آنرا با FE100.0 نامگذاری میکنیم. به عبارت بهتر این ابزار، انعکاس موجAB را که از نقطه C بازتابیده شده است، رسم مینماید و به همین سبب، اصطلاحا فیبوناچی انعکاسی یا بازتابی نامیده میشود.
اگرچه بازار به صورت ذاتی، تمایل به تقلید رفتار گذشته دارد، و تشکیل الگوی AB=CD همیشه جزو گزینههای محتمل محسوب میشود، با این حال بسته به میزان قدرت روند، و بسته به اینکه در کدام نقطه از سیکل بلندمدت بازار قرار داشته باشیم، ممکن است حرکت بعدی، قویتر یا ضعیفتر از حرکت اولیه انجام گردد. به این منظور، سطوح دیگری را نیز، که نسبتهای فیبوناچی مناسبی از تارگت ایدهآل الگو باشند، با برچسبهایی همچون FE0.618 و FE1.618 به ابزار میافزاییم. این ها تارگتهای مهمی هستند که میتوانند در مواقعی که با افزایش یا کاهش مومنتوم بازار مواجه باشیم، مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال در تصویر زیر، گسترش قیمت به سطح FE1.618 را در شرایطی که حرکت ثانویه بازار طی موج CD از قدرت و شتاب زیادی نسبت به حرکت نخست برخوردار بوده، مشاهده مینمایید.
نکته مهم در استفاده از ابزار فیبوناچی انعکاسی این است که از این ابزار صرفا هنگامی میتوانید استفاده کنید که پیوتهای A,B,C هر سه کاملا مشاهده و مشخص شده باشند. همچنین موج CD نیز باید از پیوت B عبور کرده باشد، و قبل از اینکه قیمت از پیوت B رد شود مجاز نیستیم پیشدستانه اقدام به پیشبینی تارگت موج CD نماییم. به عنوان مثال در تصویر فوق، پس از اینکه موج نزولی CD از کف B به سمت پایین عبور میکند، اجازه داریم از این ابزار استفاده کرده و با الصاق سه راس آن بر نقاط ABC تارگت احتمالی برای موج CD را بدست آوریم.
[66] Projection Fibonachi
دیدگاهتان را بنویسید