آشنایی با بازار بورس بین الملل

Forex

 

مولف:

پشوتن مشهوری نژاد

 

 

Mobile: 09395978511

Telegram: @PashootanMashhuriNejad

@Pashootan_academy

Instagram: @Pashootan_Academy

 

 

 

هشـدار و سلب مسئولیت

برطبق بخش‌نامه‌های صادره توسط سـازمان محترم بورس و اوراق
بهادار ایران در سال 1390 شمسی

هرگونه فعالیت در بازار فارکس در کشور  ممنوع می‌باشد.

این مکتوب صرفا بعنوان یک جزوه علمی و آموزشی  و به قصد آگاهی دانشجویان  از اصول و قواعد این بازار

و بویژه اطلاع از انواع مخاطرات و ریسک‌های موجود  در  بازار
فارکس تهیه شده است

به کلیه مخاطبان توصیه می‌شود بدون  کسب تجربه وتخصص کافی  از هرگونه سرمایه‌گذاری واقعی 

در این بازار خطرناک و پرریسک  اجتناب نماینـد!

 

 موفق و پرسود باشید

پشوتن مشهوری نژاد

بهار 1390 شمسی

 

  

ارتباط با مولف:

 

پشوتن مشهوری‌نژاد

تحلیلگر و مدرس بازارهای مالی

 

تلفن:

09395978511

95111506

آدرس ایمیل:

Fx_Pashootan@yahoo.com

کانال تلگرام:

@PashootanMashhuriNejad

@Pashootan_Academy

صفحه اینستاگرام:

@Pashootan.Mashhuri

@Pashootan_Academy

 

خود، کالایی را که در اختیار داشت در ازای دریافت کالای موردنیاز تهاتر می‌کرد. دام و غلات جزو اولین کالاها جهت مبادلات پایاپای بودند. سپس برخی کالاهای خاص و باارزش همچون نمک، ادویه، صدف خوراکی و اسلحه توانستند نقش محوری را در معاملات برعهده گیرند. در چین از قطعات کوچک برنزی جهت مبادلات استفاده می‌شد. این قطعات جهت سهولت کاربرد بصورت اشکال دایره‌ای با بدنه‌ سوراخ‌دار ساخته می‌شدند و به تدریج به شکل سکه‌های امروزی درآمدند. سکه‌های ضربی توسط حکومت‌ها تولید می‌شدند و بعنوان معیاری از قدرت و اقتدار یک دولت در میان مردم توزیع می‌گشتند. اولین پول رسمی توسط آلیاتز پادشاه لیدیا در منطقه‌ای واقع در ترکیه امروزی ضرب شد.

وجود سکه‌های استاندارد در حوزه مدیترانه موجب گسترش تجارت درمیان کشورهای این منطقه شد. در قرن 13 میلادی سکه طلای ضرب شده در فلورانس ایتالیا بنام فلورین با اقبال عمومی گسترده‌ای رو به رو شد و موجب توسعه تجارت در اروپا گردید. بدیهی است نگهداری سکه و طلا در آن دوران، برای مردمی که مرتبا گرفتار دزدان و راهزنان می‌شدند، امر دشواری بود. بنابراین اشخاص معتمدی به میان آمدند که مردم می‌توانستند سکه‌های خود را بصورت امانت نزد ایشان بسپارند و درعوض، اسناد و گواهی‌ کاغذی دریافت کنند و با ارایه این اسناد به سایر شعبات در دیگر شهرها، مجددا معادل همان مقدار سکه را باز پس گیرند. شاید بتوان این افراد را نخستین پدران صرافی‌های امروز درنظر گرفت.

 

سفر مارکوپولو به چین زمینه استفاده از پول کاغذی را در اروپا فراهم آورد و بالاخره اسکناس در قرن هفدهم برای اولین بار در سوئد چاپ و مورد استفاده قرار گرفت. پول کاغذی مورد استقبال دولت‌ها قرار گرفت چون می‌توانستند بدون استفاده از فلزاتی مانند طلا و نقره، پول زیادی را چاپ و درمیان مردم توزیع کنند. دولت‌ها مردم را تشویق به استفاده از پول‌های کاغذی بجای سکه طلا می‌کردند. و تضمین می‌دادند که مردم هر زمان که خواستند می‌توانند اسناد کاغذی خود را به بانک تحویل داده و معادل آنرا سکه طلا دریافت کنند. اگر به هردلیلی میزان اعتماد مردم به قول و قرار یک حکومت کاهش می‌یافت طبیعتا ارزش پول آن دولت نیز نزد افکار عمومی دچار کاهش می‌شد.

ارزش پول هرکشور برمبنای میزان پشتوانه طلای آن کشور تعریف می‌شد و فرض بر این بود که اگر مجموعه تمامی اسکناس‌های تولیدی توسط یک دولت را جمع‌آوری کنیم قاعدتا برابر با مجموع پشتوانه طلای آن کشور خواهد شد. تقریبا از نیمه دوم قرن بیستم با تاسیس شبکه مبادلات بین بانکی سوئیفت، عملا عرضه و تقاضا نقش تعیین کننده را در ارزش‌گذاری پول کشورها بدست آورد. اکنون ارزش پول ملی هر کشور صرفا با مکانیسم عرضه و تقاضا، و برمبنای میزان اشتیاق مردم به خرید آن تعیین می‌شد. بنابراین در دنیای امروزی ممکن است یک کشور حتی هیچگونه پشتوانه واقعی طلا در اختیار نداشته باشد، اما ارزش پول ملی آن، بعنوان مثال بدلیل رشد صنعت گردشگری، مورد استقبال خریداران قرار گرفته و نتیجتا ارزش آن افزایش یابد.

بعبارت دیگر در دنیای امروز، هر عاملی که بتواند موجب ترغیب مردم به خرید پول یک کشور بشود منجر به رشد قیمت ارز آن کشور نیز خواهد شد. عواملی همچون میزان اقتدار و امنیت سیاسی یک دولت، ثبات و رفاه اقتصادی مردم آن، وجود فرصت‌‎های سرمایه‌گذاری در آن کشور، نرخ تورم، نرخ اشتغال، بهره بانکی و غیره همگی از مهمترین عوامل اثرگذار بر نرخ ارز کشورهای مختلف هستند و از همین رو به دقت مورد رصد فعالان بازار ارز قرار دارند.

 

 

بازار فارکس چیست؟

به بازار بین المللی ارز و شبکه مبادلات بین بانکی اصطلاحا بازار فارکس(Forex) گفته می‌شود. بازار فارکس رسما در سال 1971 و بقصد تامین مالی بانک‌ها تاسیس شد اما بطور ویژه از دهه پایانی قرن نوزدهم بود که با رشد سریع تکنولوژی، بویژه در دو زمینه اینترنت و کامپیوتر، تعداد فراوانی از علاقمندان و اشخاص حقیقی نیز توانستند درقالب معامله‌گران خرد به این بازار  وارد شده و بخت خود را جهت کسب سود از نوسانات قیمت ارز، بیآزماند.

بازار فارکس یا «بازار فرابورس مبادلات ارزهای خارجی» جایی است که در آن مبادلات ارزهای کشورهای مختلف با یکدیگر صورت می‌پذیرد. نام بازار فارکس Forex از ترکیب عبارات Foreign+Exchange بدست می‌آید که به معنی تبادل پول‌های خارجی است. در زبان فارسی به پول خارجی اصطلاحا «ارز» گفته می‌شود.

 

در بازار فارکس چه چیزی را معامله می‌کنیم؟

در این بازار می‌توان ارز کشورهای مختلف را معامله نمود. برخی از مهم‌ترین ارزهای رایج که در این بازار مورد معامله قرار می‌گیرند عبارتند از دلار آمریکا، یوروی اروپا، پوند انگلیس، فرانک سویس، دلار نیوزلند، دلار کانادا، دلار استرالیا، ین ژاپن و غیره.

ذیلا برخی از محبوب‌ترین ارزهایی را که معمولا در بازار فارکس مورد معامله قرار می‌گیرند، بهمراه نماد اختصاصی‌شان مشاهده می‌کنید:

USD = دلار ایالات متحده آمریکا                                                       EUR = یوروی اتحادیه اروپا

GBP = پوند انگلستان                                                                    CHF = فرانک سویس

AUD = دلار استرالیا                                                                    NZD = دلار نیوزلند

CAD = دلار کانادا                                                                      JPY = ین ژاپن

 

در جدول زیر می‌توانید نام برخی از زوج‌ارزهای مهم را در بازار فارکس ملاحظه نمایید:

توجه: اگرچه در بازار فارکس به لحاظ رسمی اختصاصا به معامله جفت ارزها پرداخته می‌شود ولی اغلب بروکرها از طریق پلتفرم‌های معاملاتی امکان معامله‌گری بر روی سایر اقلام معاملاتی همچون نفت(OIL)، طلا(XAU)، نقره(XAG)، سهام(Stock)، شاخص‌های بورس(Index) و غیره را نیز برای تریدرها فراهم می‌آورند. بنابراین آنچه که امروزه در ایران تحت عنوان فعالیت در بازار فارکس مرسوم است، معامله‌گری بر روی همه اقلام فوق، از جفت ارزها گرفته تا سهام شرکت‌های بین‌المللی ویا کالاهای خاص در بازار کامودیتی و غیره را نیز شامل می‌شود.

زوج ارز چیست؟

 

زوج ارز عبارت است از حاصل تقسیم ارزش پول دو کشور نسبت به یکدیگر، و نمودار یک زوج ارز دلخواه درواقع تغییرات ارزش پول این دو کشور را نسبت به هم نشان می‌دهد. بعنوان مثال زوج ارز یورو/دلار یا Eur/Usd درواقع ارزش یوروی اروپا را برحسب دلار ایالات متحده آمریکا بیان می‌کند. به ارزی که  درصورت این کسر قرار دارد اصطلاحا ارز پایه(Base Currency) و به ارزی که در مخرج کسر قرار می‌گیرد اصطلاحا ارز مظنه(Quote Currency) گفته می‌شود.

معامله‌گران در بازار فارکس درواقع نرخ برابری زوج ارزها را معامله می‌کنند، نه خود ارزها را ! مثلا نسبت برابری زوج ارز Eurusd را در نرخ پایین‌تر می‌خرند و سپس سعی می‌کنند آنرا در نرخ بالاتر بفروشند. بگذارید برایتان یک مثال ایرانی بزنم تا راحت‌تر متوجه شوید! فرض کنید در کشور خودمان در یک مقطع زمانی خاص ارزش دلار آمریکا بفرض برابربا ده هزار ریال باشد. در اینصورت می‌توان گفت نرخ برابری زوج‌ارز دلار/ریال یا به اختصار USD/RLS برابر با 10,000 است. به همین ترتیب اگر بگوییم مثلا نرخ برابری زوج ارز یورو/دلار برابربا 1.5 است یعنی ارزش هر یوروی اروپا دقیقا 1.5برابر ارزش هر دلار آمریکا می‌باشد.

 

 

معمولا نرخ برابری زوج ارزها در بازار فارکس با اعداد اعشاری تا 4 الی 5 رقم اعشار نمایش داده می‌شود. مثلا اگر بگوییم Gbpusd=2.5000 یعنی ارزش هر پوند انگلیس دقیقا 2.5 برابر دلار آمریکاست. بعبارت بهتر با فروش 2.5 دلار آمریکا می‌توانید یک پوند انگلیس دریافت کنید. یعنی پوند در مثال فوق از قیمت دلار گرانتر و باارزش‌تر است.

در بازار فارکس با چه کسی خرید و فروش می‌کنیم؟!

بازار فارکس یک بازار کاملا غیرمتمرکز است و مطلقا نمی‌توانید بگویید دقیقا با چه کسی معامله کرده‌اید! میلیون ها معامله‌گر حقیقی و حقوقی در سطح دنیا دایما درحال خرید و فروش در این بازار هستند. برطبق آخرین آمارها گفته می‌شود ارزش معاملات روزانه در بازار فارکس به بیش از 5 تریلیون دلار در روز رسیده است. پس تصور اینکه معامله خودتان را با شخص خاصی انجام داده‌اید و بعنوان مثال سود شما برابر با ضرر یک فرد دیگر بوده است و بالعکس- در چنین بازاری با این حجم از عظمت، اساسا باطل و غیرواقعی است.

 

در واقع می‌توان چنین فرض کرد که بازار فارکس همچون یک استخر بسیار بزرگ و پر از آب است، که تمامی بانک‌ها و موسسات و بروکرهای مختلف همگی دور تا دور این استخر بزرگ نشسته‌اند و بسته به نیاز خود درحال برداشتن آب از درون استخر ویا ریختن آب به درون آن هستند! 

بنابراین مجددا تاکید می‌کنیم که اگرچه بازار فارکس به لحاظ تئوریک جزو بازارهای مجموع صفر(Sum Zero) محسوب می‌شود ولی تصور اینکه سود شما دقیقا برابربا زیان یک معامله‌گر دیگر باشد یا بالعکس، کاملا اشتباه و بی‌معنی خواهد بود.

دیاگرام جریان پول در بازار فارکس:

 

احتمالا دیاگرام زیر بقدر کافی برایتان گویا و واضح خواهد بود و بخوبی نشان می‌دهد که چگونه جریان پول در بازار فارکس همچون یک آبشار بزرگ از طبقات فوقانی بازار به راه می‌افتد و بصورت پلکانی به طبقات پایین‌تر شامل بانک‌ها و سپس بروکرها و در نهایت تریدرهای خرد می‌رسد

بازار فارکس بصورت سنتی محل انجام مبادلات بین بانکی است و مشتریان قدیمی آن نیز بانک‌ها، اعم از بانک‌ مرکزی دولت‌ها ویا بانک‌های تجاری و سرمایه‌گذاری هستند. سایر مشتریان بزرگ در بازار فارکس عبارتند از شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری، موسسات مالی، شرکت‌های چند ملیتی، بروکرها و صرافی‌ها، شرکت‌های بیمه، صندوق‌های بازنشستگی، شرکت‌های واردات و صادرات، شرکت‌های خدماتی و گردشگری و غیره… و در نهایت سفته‌بازان و اشخاص حقیقی که به سودای نوسان‌گیری و کسب سود به این بازار وارد می‌شوند.

 

جالب است بدانید برطبق آمارهای موجود صرفا 20 درصد از مجموع نقدینگی در بازار فارکس متعلق به نوسان‌گیران و معامله‌گران خرده‌پاست و مابقی در اختیار بانک‌ها و شرکت‌های غول‌پیکر است که نقش بازیگران اصلی را در این بازار ایفا نموده و هدف‌شان از ورود به بازار فارکس عمدتا خرید ارز و مصرف واقعی آن است، نه اینکه مانند تریدرهای خرده‌پا بقصد نوسانگیری به این عرصه وارد شده باشند.

مزایا و جذابیت‌های بازار فارکس:

        بازار شبانه‌روزی (24ساعته / 5 روز هفته)

بازار فارکس یک بازار شبانه‌روزی است و بغیر از روزهای شنبه و یکشنبه که بانک‌های بین‌المللی تعطیل هستند در سایر روزهای هفته بصورت 24ساعته درحال فعالیت است. بنابراین بازار فارکس می‌تواند گزینه‌ای بسیار جذاب برای کسانی باشد که احیانا بدلیل شرایط خاص شغلی و تحصیلی و غیره صرفا ساعات و زمان‌های محدودی را قادرند به معامله‌گری اختصاص دهند.

 

        نقدشوندگی بسیار بالا

برطبق آخرین آمارها به نظر می‌رسد ارزش معاملات روزانه در بازار فارکس به بیش از 5 الی 6 تریلیون دلار در روز رسیده است. این عدد بی‌اندازه بزرگ و تقریبا خارج از حدتصور است. درواقع ارزش معاملات در بازار فارکس بقدری عظیم است که مطلقا امکان ندارد یک معامله‌گر برای خرید و فروش ارز دلخواه خود دچار مشکل شود.

 

بعنوان مثال در برخی بورس‌های کوچکتر مانند بازار سهام ایران به سادگی معامله‌گران دچار مشکلاتی همچون گرفتار شدن در صفوف خرید و فروش شده و یا بعضا نماد مربوطه برای مدت زمان طولانی بسته می‌شود که باعث می‌شود سرمایه سهامداران بطور کامل مسدود گشته و خارج از دسترسی ایشان قرار بگیرد و هیچگونه اختیاری بر روی آن نداشته باشند. این مشکل متاسفانه موجب می‌شود مهمترین فاکتور فعالیت در بازارهای مالی -که همانا نقدشوندگی و امکان دسترسی سریع و آزاد به اصل سرمایه است- بطور کامل از بین برود. خوشبختانه در بازار فارکس باتوجه به حجم عظیم نقدینگی موجود در این بازار، چنین مشکلی مطلقا معنا نداشته و معامله‌گر در هر لحظه می‌تواند با قیمت دلخواه به خرید و فروش ارز موردنظر خود بپردازد.

  • کارایی تحلیل تکنیکال و عدم نیاز به تحلیل فاندامنتال

تحلیل تکنیکال علم بررسی نمودارهاست و تحلیلگر تکنیکال سعی می‌کند رفتار قیمت را برمبنای مکانیسم عرضه و تقاضا به بهترین نحو ممکن پیش‌بینی نماید. برطبق اصول اولیه تحلیل تکنیکال هرچه میزان نقدینگی در یک بازار بیشتر باشد، میزان کارایی تحلیل تکنیکال نیز بهتر خواهد شد. در بازار فارکس به قدری حجم نقدینگی بالاست که علم تحلیل تکنیکال تقریبا به کارایی کامل و صددرصد رسیده و به همین سبب بازار فارکس همچون بهشت موعود برای تحلیلگران تکنیکال به حساب می‌آید. بسیاری از تکنیکالیست‌ها سالیان طولانی‌ست که به فعالیت در این بازار مشغولند بدون اینکه هیچ نیازی به آگاهی از دانش فاندامنتال ویا حتی اطلاع از اخبار و تحلیل‌های سیاسی و اقتصادی داشته باشند.

 

  • دسترسی یکسان به اطلاعات و عدم وجود رانت

بازار فارکس یک بازار کاملا شفاف با امنتیت اطلاعاتی فوق‌العاده است. کلیه اطلاعات در این بازار صرفا بصورت رسمی و از کانال‌های مشخص در اختیار عموم قرار می‌گیرد. دوستانی که احیانا با مکانیسم‌های نظارتی و امنیتی در بورس‌های بین‌الملل در کشورهای پیشرفته آشنا هستند بخوبی می‌دانند که چه دقت و حساسیت بالایی بر روی نظارت بر این بازارها وجود دارد و تصور اینکه برخی افراد و نهادهای خاص بتوانند به اطلاعات پنهانی دسترسی داشته و یا عمدا در مکانیسم بازار آزاد مداخله نمایند، تقریبا محال است.

بعنوان مثال بخش بزرگی از حرکات ارزها در بازار فارکس برمبنای اعلام شاخص‌ها و اخبار اقتصادی صورت می‌پذیرد که این آمار و ارقام برطبق یک تقویم از پیش تعیین شده و کاملا مدون، راس روز و ساعت و دقیقه مشخصی منتشر می‌شوند. واکنش لحظه‌ای و شدید بازار به اعلام عمومی این اخبار بوضوح نشان می‌دهد که حتی چند دقیقه قبل از اعلان عمومی نیز مطلقا هیچکسی اطلاعی از نتیجه آن نداشته است. در بازار فارکس عموم فعالان بصورت کاملا یکسان و عادلانه در جریان مسیر شفاف اطلاعات قرار می‌گیرند و هیچکس نمی‌تواند بواسطه رانت ویا وابستگی نهادی به اطلاعات پنهانی دسترسی داشته و بقصد سوداگری از آن سواستفاده نماید. همچنین عظمت بازار فارکس موجب شده مقوله‌ای بعنوان بازارسازی و مداخله دستوری در بازار، اساسا در فارکس بی‌معنا باشد.

  • لوریج و ضریب اهرمی بسیار بالا

بروکرها در بازار فارکس اغلب لوریج‌های متنوع و بالایی را به مشتریان خود ارائه می‌دهند و معامله‌گران می‌توانند با استفاده از اعتباری که تحت عنوان لوریج از کارگزار دریافت می‌کنند، حتی چندین برابر موجودی اولیه خود را جهت معامله‌گری در این بازار استفاده کنند. بزودی درخصوص لوریج و معنی آن مفصلا توضیح خواهم داد ولی فعلا در همین حد می‌گویم که «لوریج» یا «ضریب اهرمی» امکانی است که بواسطه آن، میزان سود و زیان معامله‌گر چندین برابر افزایش پیدا می‌کند بگونه‌ای که می‌تواند معاملاتی را حتی صدها برابر بزرگتر از موجودی واقعی حساب خودش انجام بدهد. نتیجتا در بازاری که دارای لوریج باشد معامله‌گر می‌تواند صرفا با تعداد اندکی از معاملات، به سادگی موجودی حساب خود را چند برابر افزایش دهد(ویا البته به همان میزان دچار ضرر و زیان هنگفت بشود!) ضریب اهرمی بسیار بالا در بازار فارکس موجب شده معامله‌گران خرده‌پا با سرمایه‌های بسیار کوچک نیز بتوانند شانس خود را جهت فعالیت در این بازار امتحان کنند.

 

  • دوطرفه بودن بازار و امکان کسب سود از نزول قیمت‌ها

در بازارهای مدرن که اصطلاحا تحت عنوان «بازار دوطرفه» شناخته می‌شوند معامله‌گران می‌توانند در مواقع نزول قیمت‌ نیز با انجام معاملاتی موسوم به معامله پیش‌فروش یا فروش استقراضی (Short Sell) از کاهش قیمت به نفع خودشان استفاده کنند. این ویژگی در بازارهای یکطرفه مطلقا وجود ندارد و بعنوان مثال اگر بازار سهام ایران برای چندین سال متوالی منفی و نزولی بشود هیچ کاری از عهده سهامداران ایران برنخواهد آمد بجز اینکه مایوسانه بایستند و شاهد قطره قطره آب شدن سرمایه و دسترنج خود باشند. اما در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس (ویا بورس آتی و معاملات آپشن در ایران) حتی در صورت نزول قیمت نیز معامله‌گر هوشمند می‌تواند با اتکا به تحلیل و پیش‌بینی صحیح که از روند آتی قیمت دارد، اقدام به انجام معامله دوطرفه فروش نموده(Short Sell) و دراینصورت هرچقدر که قیمت مطابق پیش‌بینی به سمت پایین حرکت نماید، نه تنها معامله‌گر مطلقا متضرر نخواهد شد بلکه حتی موجب کسب سود و درآمد فراوان نیز خواهد گردید.

این موضوع یعنی دوطرفه بودن بازار فارکس از یک جنبه دیگر هم حایز اهمیت است. اینکه باعث می‌شود فعالیت در فارکس بتواند بعنوان یک شغل دایمی برای تمام فصول محسوب شود. تریدر فعال در بازار فارکس هرگز نگران صعود یا نزول بازار نیست و می‌داند هر اتفاقی هم که بیافتد همواره فرصت برای کسب سود و عایدی برای وی وجود خواهد داشت. مشکلی که متاسفانه سهامداران بورس ایران بطور جدی با آن دست به گریبان هستند و منفی شدن‌های طولانی مدت و فرسایشی بازار سهام، که ذات تفکیک‌ناپذیر هر بازار است، موجب می‌شود هیچیک از سهامداران ایرانی نتوانند بورس ایران را بعنوان یک شغل دایمی و همیشگی برای خود محسوب کنند.

 

  • فراوانی موقعیت‌های معاملاتی

تنوع زوج ارزهای مختلف در بازار فارکس در کنار وجود سایر اقلام معاملاتی همچون نفت، طلا، مس، نقره، سهام شرکت‌ها، شاخص‌های بورس و غیره باعث می‌شود معامله‌گر هرروزه بتواند ده‌ها موقعیت معاملاتی مناسب را بر روی نمودارهای مختلف پیدا کرده و از آنها به نحو احسن استفاده کند. همچنین سرعت بسیار بالای معاملات در بازار فارکس موجب شده امکان معامله‌گری حتی در تایم‌فریم‌های بسیار کوچک همچون M5 و M1 فراهم باشد و از همین رو، مجموعه متنوعی از اقلام معاملاتی، در چندین تایم‌فریم مختلف، موجب فراهم آمدن گستره وسیعی از موقعیت‌های معاملاتی شده است که می‌تواند نیاز یک تریدر فارکسکار را هر روزه بطور کامل تامین نماید.

 

  • امکان انجام معاملات الگوریتمی و روباتیک (اکسپرت نویسی)

همواره در کلاس‌ها شاهد بوده‌ام بسیاری از دانشجویان اینجانب، بویژه درمیان نسل جوانان و تحصیلکرده در رشته‌های فنی و مهندسی، علاقمند به انجام معامله‌گری با شیوه‌های ریاضی و الگوریتمیک و با استفاده از فن برنامه نویسی کامپیوتری بوده‌اند. بازار فارکس این موضوع را در سطح وسیعی برای علاقمندان فراهم می‌اورد تا بتوانند با مجموعه بی‌شماری از سیستم‌های اندیکاتوری و روش‌های الگوریتمیک به فعالیت در این بازار بپردازند. همچنین پلتفرم‌های هوشمند موجود به سادگی امکان نرم‌افزارنویسی درون پلتفرم را مهیا می‌کنند تا علاقمندان بتوانند با تولید روبات‌ها و اکسپرت‎های شخصی بصورت آنلاین و شبانه‌روزی به معامله‌گری در این بازار پویا بپردازند.

 

  • غیرمتمرکز بودن بازار فارکس

بازار فارکس یک بازار کاملا غیرمتمرکز است. هیچ سازمان، نهاد یا کشوری در دنیا وجود ندارد که بتواند نقش قیم و متولی را در بازار فارکس ایفا نماید. این بازار با گستردگی عظیم خود و بدون وابستگی به هیچ کشور یا دولت خاصی به فعالیت دایمی و شبانه‌روزی خود ادامه می‌دهد. هر کشوری ممکن است بتواند برخی قوانین و محدودیت‌ها را برای مردمش جهت محدود ساختن فعالیت در این بازار تصویب نماید، اما بازار فارکس بعنوان یک بازار بین‌المللی و کاملا غیرمتمرکز، بی اعتنا به قوانین و محدودیت سایر کشورها، به فعالیت آزاد و دایمی خود ادامه می‌دهد و هرروزه علاقمندان بی‌شماری را به سمت خویش جذب می‌نماید(که البته برطبق آمار متاسفانه 90درصد از این افراد در نهایت بعنوان بازنده از این بازار خارج می‌شوند!) مراکز مهم معاملات فارکس در دنیا که بخش بزرگی از حجم روزانه را به خود اختصاص می‌دهند به ترتیب در بورس وال‌استریت(نیویورک)، بورس لندن و بورس توکیو انجام می‌پذیرد، اما با این وجود، حتی همین کشورها نیز مطلقا متولی تام‌الاختیار و مالک بی چون و چرای بازار فارکس نیستند.

 

 

 

پلت‌فرم یا سکوی معاملاتی چیست؟

پلت‌فرم یا سکوی معاملاتی یک رابط کاربری است که بین تریدر و بازار قرار می‌گیرد تا اولا اطلاعات بازار را در اختیار معامله‌گر قرار دهد و دوما سفارشات معامله‌گر را به بازار منتقل نماید.

درحال حاضر رایج‌ترین و محبوب‌ترین پلت‌فرم معاملاتی در بین تریدرهای ایرانی پلت‌فرم معاملاتی متاتریدر(Meta Trader) است که توسط شرکت روس متاکوتز(Meta Quotes) تولید شده و امروزه توسط اکثر بروکرها مورد پذیرش قرار گرفته و استفاده می‌شود. نسخه‌های 4 و 5 این پلت‌فرم ‌هم‌اکنون در اختیار عموم علاقمندان قرار دارد.

 

لوریج یا ضریب اهرمی (Leverage)

لوریج یعنی وام یا اعتباری که از طرف بروکر در اختیار معامله‌گر قرار می‌گیرد تا میزان سود و زیان معامله‌گر چندین برابر افزایش پیدا کند. لوریج همچون یک شمشیر دو لب است! یعنی دقیقا به همان نسبت که باعث افزایش سودآوری معاملات می‌شود می‌تواند موجب افزایش ضرر و زیان نیز بشود. پس در استفاده از لوریج‌های بالا، بسیار مراقب و محتاط باشید!

لوریج را بصورت حاصل تقسیم دوعدد مانند 1:100 ویا 1/100 می‌نویسند و آنرا بصورت 1به100 می‌خوانند. بعنوان مثال لوریج 1:100 یعنی شما می‌توانید صرفا با 1000$ موجودی، به اندازه 100,000$ معامله کنید، و به این ترتیب میزان سود و زیان شما خودبخود 100 برابر خواهد شد!

به آن میزان از سرمایه معامله‌گر که به هنگام انجام معاملات، از موجودی حساب برداشته شده و به صورت امانت نزد بروکر باقی می‌ماند اصطلاحا مارجین(Margin) یا وجه تضمین می‌گویند. این مبلغ به محض باز شدن پوزیشن، از موجودی حساب کسر می‌گردد و تا زمان بسته شدن پوزیشن، بصورت امانی نزد بروکر باقی خواهد ماند. هنگامیکه معامله خود را می‌بندید بروکر این مبلغ را، بهمراه سود یا زیان حاصله، مجددا به حساب شما عودت می‌دهد.

در بازار فارکس می‌توان از لوریج‌های بسیار بالایی همچون 1:100 و 1:500 ویا حتی 1:1000 استفاده نمود و رقابت تنگاتنگی بین بروکرها در اعطای لوریج‌های هرچه بالاتر به مشتریان وجود دارد!

دربازارهایی که واجد لوریج هستند ممکن است میزان ضرر و زیان معامله‌گر بقدری بزرگ شود که کل سرمایه او بطور کامل از بین رفته و صفر بشود! درحالیکه چنین امری در بازارهای فاقد لوریج(مانند بورس سهام ایران) منطقا ممکن نیست. پس بازهم تاکید می‌کنیم به هنگام استفاده از لوریج ، بسیار محتاط و مراقب باشید!

در صورتیکه میزان ضرر و زیان یک معامله‌گر به قدری بزرگ شود که کل سرمایه او تقریبا صفر گشته و بروکر احساس کند لوریج اعطایی توسط خودش نیز در معرض خطر قرار گرفته است، بروکر بصورت یکجانبه کلیه قراردادها را بلافاصله فسخ نموده و تمامی پوزیشن‌ها را اجبارا خواهد بست. به این اتفاق اصطلاحا کال مارجین(Call Margin) می‌گویند، که احتمالا تلخ‌ترین تجربه‌ای است که هر تریدر می‌تواند در طول عمر خود با آن مواجه گردد! اگرچه همه تریدرهای حرفه‌ای نیز قطعا بارها و بارها در معاملات اشتباه خودشان کال‌مارجین شده‌اند!

مرز کال مارجین شدن در بروکرهای مختلف می‌تواند متفاوت باشد. بعنوان مثال اگر یک بروکر از مرز 10درصد بعنوان نقطه بحرانی استفاده کند در آنصورت اگر میزان ضرر و زیان شما بقدری بزرگ شود که سرمایه باقی مانده صرفا 10درصد مارجین موردنیاز باشد، شما کال‌مارجین خواهید شد. مثلا اگر مارجین موردنیاز 100 دلار باشد و سرمایه شما در اثر ضرر و زیان به 10 دلار کاهش یابد، در آنصورت شما کال‌مارجین شده‌اید و کلیه معاملات بلافاصله بطور اتوماتیک بسته خواهند شد!

پیشنهاد می‌کنیم هرگز از لوریج‌های بزرگتر از 30 الی 50 استفاده نکنید! تجربه نشان داده هرچه میزان لوریج انتخابی توسط تریدر بیشتر باشد، سرعت صفر شدن سرمایه او نیز دقیقا به همین میزان بیشتر خواهد شد! شاید دلیل سبقت گرفتن بروکرهای درجه دو و درجه سه از یکدیگر در اعطای لوریج‌های هرچه بالاتر، دقیقا همین امر باشد.

 

تعریف پیپ(Pip) و پوینت(Point)

چندین سال پیش هنگامیکه من شخصا شروع به یادگیری فارکس کرده بودم، تعریف پیپ بسیار ساده بود: به کمترین واحد تغییرات قیمت بر روی نمودار زوج‌ارزها پیپ گفته می‌شود. آن زمان اغلب نمودارها 4رقمی بودند(یعنی تا 4رقم اعشار را نشان می‌دادند) و بنابراین به سادگی چهارمین رقم اعشار را پیپ می‌خواندیم. مثلا اگر نرخ برابری زوج ارز یورودلار از 1.0000 به 1.0001 افزایش می‌یافت می‌گفتیم «نمودار به اندازه یک پیپ رشد کرده است»

بعضی نمودارها نیز مانند زوج ارز usdjpy بصورت 2رقمی نمایش داده می‌شدند که در مورد این زوج ارزها به دومین رقم اعشاری، پیپ می‌گفتیم. مثلا کافی بود ین ژاپن از 80.00 تا 80.01 حرکت کند تا بگوییم به اندازه یک پیپ رشد یافته است. اما به تدریج بروکرها یک رقم اعشار به پلت‌فرم‌های خودشان اضافه کردند و بعنوان مثال عدد 1.0000 را بصورت 1.00000 نشان دادند. ظاهرا این امر به دلیل رقابت بروکرها بر روی کاهش اندازه اسپرید حتی به میزان 0.5 پیپ بود. بنابراین تعریف پیپ اندکی پیچیده‌تر شد چون اکنون باید پیپ را بعنوان چهارمین رقم اعشاری در نمودارهایی مانند یوردلار و پونددلار و غیره تعریف می‌کردیم که قاعدتا مخاطب را متعجب می‌کند! مخاطب با خودش می‌پرسد خب چرا رقم چهارم؟! و چرا مثلا رقم پنجم یا سوم نه؟!

همچنین درمورد زوج ارزهایی مانند usdjpy نیز دومین رقم اعشار را پیپ می‌نامیم، اگرچه امروزه اغلب نمودار آنها را بصورت سه رقمی نمایش می‌دهند. بهرحال حتی اگر درک این موضوع برای سایرین مشکل باشد، لااقل برای شما که اکنون تاریخچه ده ساله ماجرا را می‌دانید، دشوار نخواهد بود!

جمع‌بندی

  • برای نمودارهایی که بصورت پنج رقمی بیان می‌شوند، مانند اغلب زوج ارزهای اصلی مثل eurusd, gbpusd, audusd, nzdusd, usdcad, usdchf به چهارمین رقم اعشاری اصطلاحا پیپ می‌گوییم.
  • برای نمودارهای سه رقمی مانند جفت‌های ین ژاپن مثل usdjpy, gbpjpy, eurjpy به دومین رقم اعشاری، پیپ می‌گوییم.
  • نمودارهای نفت و طلا نیز معمولا بصورت سه رقمی نمایش داده می‌شوند و دومین رقم اعشاری را پیپ می‌خوانند.
  • واحد کوچکتری نیز تحت عنوان پوینت(Point) یا پیپت(Pipette) وجود دارد که ده برابر کوچکتر از پیپ است.
  • به عبارت دیگر هر 10 پوینت(پیپت) معادل 1 پیپ خواهد بود.

 

تعریف لات (LOT)

لات واحد اندازه‌گیری حجم معاملات در بازار بورس است. در بازار مبادلات ارز معمولا یک لات معادل یکصد هزار واحد ارز پایه (یعنی صورت کسر) محسوب می‌شود.

بعنوان مثال خریداری یک لات زوج ارز eurusd به معنی خرید 100,000 یوروی اروپاست.

هنگامی که معامله‌ای از نوع Buy بر روی eurusd با حجم 1.0 LOT انجام می‌دهید ، یعنی از کارگزار می‌خواهید به اندازه 100,000 یورو برای شما ارز بخرد. پس باید معادل آنرا برحسب دلار به بروکر بپردازید که این مبلغ از موجودی حساب(Balance) کسر خواهد شد. طبیعتا این مبلغ، عدد بسیار بزرگی است اما باتوجه به اینکه بازار فارکس دارای لوریج‌های بسیار بزرگ و قابل توجه درحد 100 ، 200 و حتی 500 است، پس می‌توانید معامله‌ای به بزرگی فوق را به سادگی با مبالغ بسیار اندک، بعنوان مثال حتی صرفا با چند صد دلار انجام بدهید!

 

تعریف مارجین(Margin)

مارجین عبارت است از مبلغی که بصورت ودیعه توسط کارگزار از حساب شما کسر می‌شود و این مبلغ تا زمان باز بودن پوزیشن، بصورت امانی نزد بروکر باقی خواهد ماند. به بیان ساده‌تر، مارجین مقداری از پول شما است که در معامله شرکت داده می‌شود و مابقی وجه موردنیاز بصورت لوریج از طرف کارگزار در اختیار تریدر قرار داده میشود. در بورس ایران به مارجین اصطلاحا «وجه تضمین» گفته میشود و همانطور که از نام آن مشخص است این مبلغ صرفا جنبه تضمین داشته، از بین نمی‌رود و حتی مصرف نمی‌شود، بلکه بصورت امانت نزد کارگزار باقی خواهد ماند و به محض بسته شدن پوزیشن، عینا به حساب تریدر برگردانده می‌شود.

بدیهی است مقدار مارجین یا وجه تضمین کسر شده از حساب بستگی به مقدار لوریج دارد. بعنوان مثال اگر شما از هیچ لوریجی استفاده نکنید (یعنی اگر لوریج 1:1 باشد) در اینصورت مارجین برابر با کل پولی می‌شود که برای انجام معامله مربوطه به آن نیاز دارید. برخورداری از لوریج می‌تواند به همان نسبت از میزان مارجین موردنیاز بکاهد.

بعنوان مثال فرض کنید قصد خرید 1000 یوروی اروپا را داشته باشید و مثلا نرخ برابری زوج ارز یورودلار برابر با 1.2 باشد. واضح است که برای انجام چنین معامله‌ای به 1200دلار موجودی احتیاج خواهید داشت (با فرض عدم استفاده از لوریج) یعنی مارجین موردنیاز شما برابربا 1200$ خواهد بود. حال اگر بفرض از لوریج 1:100 استفاده کنید در اینصورت میزان مارجین صرفا 12$ می‌شود!

تریدر صرفا تا زمانی مجاز به باز کردن پوزیشن‌های جدید خواهد بود که هنوز مارجین موردنیاز برای آنها را داشته باشد. به آن قسمت از موجودی حساب که هنوز بعنوان مارجین استفاده نشده اصطلاحا مارجین آزاد یا Free Margin می‌گویند. رابطه مارجین آزاد با وجه تضمین و موجودی حساب، بصورت زیر است:

  مثال عددی: فرض کنید یک لات یورودلار را در قیمت 1.3000 بای کنیم. سپس نمودار صعود کرده و از 1.3000 به 1.3001 برسد.

o       اولا: میزان سود برای چنین معامله‌ای چند دلار خواهد شد؟ (برای سادگی فعلا فرض کنید اسپرید وجود نداشته باشد)

 

ü      جواب:

نسبت برابری اولیه: 1.3000

مقدار یوروی خریداری شده: 100,000

مقدار دلار معادل که بروکر باید از حساب بردارد:

 100,000*1.3000= 130,000

نسبت برابری جدید: 1.3001

اکنون 100,000 یورو داریم که می‌خواهیم آن را در بازار بفروشیم و تبدیل به دلار کنیم. درحالیکه نرخ برابری زوج ارز به 1.3001 افزایش یافته است. پس مقدار دلار حاصله از این معامله بصورت زیر خواهد شد:

100,000*1.3001= 130,010$

بنابراین مقدار سود حاصله برابر می‌شود با :

130,010$-130,010$= +10$

o       دوما: اگر لوریج حساب 1:100 تعریف شده باشد، مارجین موردنیاز چقدر خواهد شد؟

 

ü      جواب: بروکر با برداشتن 1,300$ از موجودی حساب می‌تواند معامله‌ای به این بزرگی را برای شما انجام بدهد زیرا:

 130,000/100=1,300$

بعبارت دیگر با موجودی حساب بسیار کوچک حدودا 1300دلاری می‌توانیم معامله‌ای غول آسا در حد یک لات (یعنی یکصد هزاردلار) انجام دهیم و از سود و زیان حاصل از آن بهره‌مند شویم!

 

ارزش پیپ (Pip Value)

همانطور که در مثال فوق مشاهده کردید، اگر حجم معامله انجام شده بر روی زوج ارزی مانند eurusd برابربا 1.0 LOT باشد در اینصورت تغییرات قیمت به میزان 1 pip منجر به 10$ سود یا زیان برای تریدر خواهد شد. این محاسبات عینا برای سایر زوج ارزهای اصلی نیز که دلارآمریکا در مخرج آنها قرار داشته باشد مانند gbpusd, audusd, nzdusd  عینا صادق خواهد بود. اگرچه مارجین موردنیاز بسته به نوع زوج ارز، متفاوت بوده و بستگی به مقدار لوریج و همچنین نرخ برابری زوج ارز خواهد داشت.

 اما برای زوج ارزهایی که دلار در صورت کسر واقع است مانند usdchf, usdcad, usdjpy محاسبات به گونه ای دیگر است به اینصورت که مقدار مارجین کسر شده از حساب همیشه ثابت خواهد بود ولی درعوض ارزش دلاری پیپ متفاوت می‌شود!

زوج‌ارزهای اصلی و متقاطع

قبلا مفهوم زوج ارز را برایتان تشریح کردیم و گفتیم زوج ارز عبارت است از حاصل تقسیم قیمت دو ارز نسبت به یکدیگر. و گفتیم به ارزی که در صورت کسر قرار دارد اصطلاحا ارز پایه و به مخرج کسر اصطلاحا ارز مظنه می‌گوییم. مهمترین ارز در بازار فارکس، دلار آمریکا(USD) است. بنابراین در صورتیکه ارزش سایر ارزها برحسب دلار آمریکا بیان شده باشد – چه بصورت مستقیم(یعنی دلار در مخرج کسر باشد) و چه بصورت غیرمستقیم(یعنی دلار در صورت کسر باشد) – به زوج ارز حاصله اصطلاحا زوج‌ارز اصلی یا Main Pair می‌گوییم. پس در تمام زوج ارزهای اصلی باید حتما نماد دلار آمریکا(USD) را در یکی از دو طرف کسر مشاهده نمایید. در تصویر زیر می‌توانید مهمترین زوج ارزهای اصلی در بازار فارکس را به همراه اسامی مستعار این ارزها ملاحظه نمایید.

بغیر از زوج ارزهای اصلی (که یکطرف آنها دلار آمریکا است) به سایر نسبت‌هایی که بین ارزهای کشورهای مختلف می‌توان تعریف کرد زوج ارز فرعی یا متقاطع یا کراس(Cross Pair) می‌گوییم. مانند:

GBPJPY, EURJPY, EURAUD, AUDNZD, GBPCHF, CADCHF, EURGBP, EURCHF, ….

 

توصیه: سعی کنید در شروع کار صرفا معاملات خود را بر روی زوج ارزهای اصلی محدود نمایید و به سراغ زوج های کراس نروید. زیرا اولا زوج های کراس معمولا اسپریدهای بسیار بالایی دارند. دوما میزان تکنیکال‌پذیری آنها به مراتب کمتر است و احتمال نقض شدن الگوها و قوانین تکنیکال (و نتیجتا استاپ خوردن شما) بیشتر خواهد بود. سوما این زوج ارزها در دنیای واقعی وجود خارجی ندارند بلکه صرفا بلحاظ ریاضی و از حاصل تقسیم قیمت تئوریک دو ارز نسبت به یکدیگر بدست آمده‌اند.

 

 

توصیه: سعی کنید برای زوج ارزهای اصلی، بویژه آنهایی که اکثر معاملات شما را شامل می‌شوند، پروفایل‌های مجزا بسازید(Profile) بعنوان مثال هنگامی که قصد معامله‌گری بر روی زوج یورودلار دارید، به سراغ پروفایل ویژه این زوج ارز بروید که قبلا خودتان آنرا ساخته‌اید. این پروفایل می‌تواند شامل سه تایم فریم متوالی باشد که به ترتیب روندهای بلندمدت و میان‌مدت و کوتاه‌مدت را برای این زوج ارز به سهولت نمایش می‌دهد. همچنین در پروفایل ویژه یورودلار می‌توانید از سطوح حمایت-مقاومت مهم و بلندمدت بعنوان تمپلیت دیفالت (Template) استفاده کنید:

توصیه: سعی کنید تایم‌فریم بلندمدت را بصورت کندلی نگاه کنید و به دنبال الگوهای آشنای شمعی بگردید. تایم‌فریم میان‌مدت را بصورت روندی نگاه کنید و از اندیکاتورهای روندنما مانند میانگین‌های متحرک استفاده کنید. و بالاخره تایم‌فریم کوتاه‌مدت را بصورت پترنی نگاه کنید و از انواع پترن‌ها و سایر روش‌هایی که بلد هستید برای یافتن نقاط ورود مناسب (همسو با تایم‌فریم میان‌مدت ) استفاده کنید.

توصیه: برای هریک از زوج ارزهای اصلی، در ابتدای هفته، یک تمپلیت اختصاصی بسازید که تمام حمایت-مقاومت‌های مهم را که احتمالا در طول هفته با آنها مواجه خواهید شد، در بر داشته باشد. سپس هر روز صبح ابتدا تمپلیت مذکور را بر روی نمودار اجرا کنید تا چشم‌انداز بهتری نسبت به انواع موانع که در طول روز با آنها مواجه خواهید شد، داشته باشد و با نگاه بازتر  به معامله‌گری در تایم‌فریم های پایین‌تر بپردازید.

توصیه: یک تمپلیت از اعداد رٌند (Round Numbers) بسازید. مخصوصا این کار را حتما برای زوج ارز یورودلار انجام دهید و کلیه اعداد رند را با خطوط افقی ترسیم نمایید. در بازار فارکس عدد رٌند به عددی می‌گوییم که صرفا یک الی دو رقم اعشار بیشتر نداشته باشد و مابقی ارقام ریزتر همگی صفر باشند.

بویژه به اعتقاد من اعدادی که دومین رقم آنها صفر یا 5 باشد، بسیار مهم‌اند. من اصطلاحا به این اعداد «اعداد صرافی» می‌گویم. چون اگر احیانا برای اموری همچون گشایش LC و حواله ارز و غیره به بانک یا صرافی مراجعه کرده باشید، حتما دیده‌اید کارمند مربوطه صرفا همین اعداد را بعنوان نسبت برابری بین ارزهای یورو و دلار به شما ارائه می‌کند. مثلا می‌گوید: نرخ امروز یورودلار 1.10 است. یا مثلا 1.15، 1.20، 1.25، 1.30 و غیره… و برای اختصار سعی می‌کنند از ذکر مابقی ارقام ریزتر خودداری کنند. به همین جهت طبق تجربه شخصی من، این اعداد (اعداد صرافی) بی‌نهایت مهم و حایز اهمیت هستند.

 

اعداد صرافی بهترین ابزار جهت فهم بهتر روند بلندمدت نمودار و درک رفتار و حرکات بازار هستند. کافیست هر روز صبح، ابتدا این تمپلیت را بر روی چارت اجرا کنید و نحوه پیچ و تاب قیمت را از میان اعداد صرافی بدقت مد توجه قرار دهید. این اعداد کاملا به شما خواهند گفت که روند اصلی و بلندمدت نمودار به کدام سمت خواهد بود؟ و آیا درحال حاضر مشغول حرکت به سمت چه تارگتی هستیم:

 

بعنوان مثال در تصویر فوق مشاهده می‌کنید یورودلار چگونه ارقام 1.05 و 1.10 و 1.15 و … را یک‌به‌یک پشت‌سر گذاشته تا خودش را طی روندصعودی، به نقطه B واقع در 1.25 برساند. سپس روند بلندمدت نمودار کلا معکوس گشته و یورودلار با گذر از میان اعداد 1.20 و 1.15 آغاز به نزول بسمت تارگت‌های پایین‌تر کرده است. چه کسی ممکن است از مشاهده این نمودار به آسانی متوجه نشود که تارگت بعدی این زوج ارز (که قاعدتا بزودی شاهد وقوع آن خواهیم بود!) دستیابی به نرخ 1.10 است؟!

 

توصیه: یک پروفایل به اسم چشم انداز بازار یا Market Overall برای خودتان بسازید که در آن بتوانید با نیم‌نگاهی سریع به وضعیت زوج ارزهای مختلف، به سادگی آنها را با یکدیگر مقایسه نموده و درک بهتری نسبت به روند کلی بازار داشته باشید:

 

 

بعنوان مثال وقتی یک خبر مهم و تاثیرگذار در خصوص دلار آمریکا منتشر می‌شود مشاهده می‌کنید که ناگهان تمامی زوج ارزها بصورت هماهنگ شروع به حرکت نموده -و بسته به موقعیتی که دلار در صورت یا مخرج کسر دارد- صعود یا نزول می‌کنند. تایم فریم را ترجیحا در تمام زوج ارزها یکسان و بصورتی انتخاب کنید که هر پنجره تقریبا یک شبانه روز را نشان بدهد. بدین ترتیب راحت‌تر می‌توانید مجموع وقایعی را که از صبح امروز تاکنون رخ داده است جمع‌بندی و مرور نمایید. می‌توانید با استفاده از کلیدهای ctrl+y خط‌چین‌های ابتدا و انتهای روز را مشاهده کنید.

 

مثلا تصویر فوق نشان می‌دهد نمودار زوج ارز دلارآمریکا/دلارکانادا (usdcad) درحال حاضر نسبت به خبر منفی اعلام شده درخصوص دلار ایالات متحده، که تمامی زوج ارزها را شدیدا متاثر نموده، بی‌تفاوت مانده است. انگار دلارکانادا نسبت به سایر ارزهای دنیا دچار تاخیر نسبی درمورد این خبر شده است.

 

پس بعنوان مثال می‌توانیم ازین تاخیر احتمالی استفاده کرده و با فرض اینکه usdcad نیز بزودی باید حرکتی نزولی را (درجهت تضعیف دلار آمریکا) آغاز نماید، یک سفارش فروش زیر سطح حمایت قرمزرنگ ثبت نماییم(شکل صفحه بعد)

به ترید کردن بر روی چنین عدم تعادل‌هایی که اغلب بدلیل تاخیرهای زمانی بین حرکات ارزها و نمودارهای مختلف ایجاد می‌گردد اصطلاحا فرصت آربیتراژی(Arbitrage) می‌گویند.

 

 

دربازارهای دوطرفه (مانند بازار فارکس، بورس آتی ایران، معاملات اختیار در ایران وغیره) هنگامی که یک زوج ارز دلخواه را Sell می‌کنید درواقع مخرج آنرا خریداری کرده‌اید. پس بدیهی است که از این به بعد هرچقدر نمودار نزول بیشتری پیدا نماید، مخرج کسر بزرگتر شده و شما سود بیشتری بدست خواهید آورد.

توصیه: هنگامی که برای اولین بار شروع به فعالیت در بازار فارکس می‌کنید بهتر است ابتدا صرفا یک زوج ارز اصلی و مهم (ترجیحا یورودلار) را برای خودتان انتخاب کنید و تمامی تحلیل‌ها و تریدهای روزانه خود را فقط بر روی همین زوج ارز انجام دهید. این کار را لااقل برای چندین هفته متوالی یا حتی ترجیحا چند ماه ادامه دهید تا به تدریج با کاراکتر اختصاصی این زوج ارز به قدر کافی آشنا شوید. سپس می‌توانید به آرامی یک زوج ارز اصلی دیگر را نیز (مثلا پونددلار) به مجموعه اقلام معاملاتی دلخواهتان بیافزایید و الی آخر.

 

توصیه: سعی کنید فعلا بر روی کامودیتی‌ها (مانند نفت، طلا، نقره، مس، ….) و همچنین زوج ارزهای کراس و بویژه ارزهای پرت(!) و نا آشنا (مثلا روبل روسیه، لیر ترکیه، ریال ایران!! ، افغانی افغانستان!!، وغیره…) مطلقا ترید نکنید!

 

 

تعریف اکوئیتی(Equity) و بالانس(Balance)

زمانی که هیچ معامله باز نداشته باشید، بالانس یا تراز حساب همان پولی خواهد بود که در حساب‌تان دارید. اما اگر یک یا چند معامله باز داشته باشید در آنصورت اکوئیتی برابر با بالانس حساب بعلاوه مجموع سود یا زیان معاملات باز در هر لحظه می‌شود :

Equity= Balance+Profit

بعبارت دیگر، بالانس حساب یک عدد ثابت است که همان موجودی اولیه شما را قبل از انجام معاملات جدید نشان میدهد و تا زمانیکه معاملات جدید خود را نبسته باشید مطلقا تغییر نخواهد کرد. اما اکوئیتی دایما ، برحسب آخرین میزان سود و زیان معاملات، بصورت لحظه‌ای تغییر خواهد نمود. نهایتا به محض بسته شدن پوزیشن‌ها، مجموع سود یا زیان آنها بلافاصله در موجودی حساب خواهد نشست و تبدیل به بالانس می‌شود.

 

قبلا درباره مارجین و مارجین آزاد صحبت کردیم و گفتیم تا زمانیکه مارجین آزاد به شما اجازه بدهد امکان انجام معاملات جدید را خواهید داشت. اگر تعدادی معامله باز داشته باشید در آنصورت مارجین آزاد بصورت زیر با میزان سود و زیان این معاملات در ارتباط خواهد بود:

Free Margin = Balance – Margin + Profit

 

  • مثال:

اولا- در تصویر زیر پوزیشن جدید را باید با چه حجمی انجام دهیم تا مارجین آزاد دقیقا صفر بشود؟ برای سادگی محاسبات می‌توانید فرض کنید لوریج 1:100 و میزان اسپرید صفر باشد)

ثانیا- در اینصورت بمحض صفر شدن مارجین آزاد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا بروکر به اجبار تمامی معاملات باز را بلافاصله خواهد بست؟!

جواب: بافرض صفر بودن اسپرید، باید یک معامله جدید با حجم 0.664 لات انجام بدهیم تا مقدار مارجین باقی مانده کاملا صفر بشود زیرا:

776.42$ / 1.1680 = 664

سپس این عدد باید به لات تبدیل شود و همچنین لوریج 1:100 نیز برای آن لحاظ گردد. پس کلا باید یک معامله با حجم 0.66 لات انجام بدهیم تا مارجین آزاد دقیقا صفر بشود:

تفاوت جزیی که در تصویر فوق بین مقادیر 0.66 و 0.65 لات مشاهده می‌کنید بدلیل وجود اسپرید در معاملات واقعی است که ما برای سادگی محاسبات از آن چشم‌پوشی کردیم.

اگر میزان ضرر و زیان پوزیشن‌‎های باز به اندازه‌‌ای بزرگ شود که مارجین آزاد به صفر رسیده و حتی منفی بشود، در اینصورت رنگ نوار پایین صفحه به رنگ قرمز در خواهد آمد که البته جای نگرانی ندارد و هیچ مشکل خاصی را برای شما ایجاد نخواهد نمود و فقط باعث می‌شود اجازه اضافه کردن هیچ پوزیشن جدیدی را نداشته باشید:

برخی دانشجویان به اشتباه تصور می‌کنند قرمز شدن نوار فوق به معنی قرار گرفتن در خطر کال‌مارجین است! درحالیکه مطلقا چنین نیست و همانطور که قبلا گفتیم کال مارجین صرفا وقتی رخ می‌دهد که میزان ضرر وزیان پوزیشنهای باز بقدری بزرگ شود که کل سرمایه تریدر به خطر افتد.

مرز اجرای کال مارجین توسط بروکرهای مختلف بایکدیگر متفاوت است، ولی معمولا نقطه 10% را بعنوان کال مارجین تلقی می‌کنند. یعنی اگر اکوئیتی به 10 درصد مارجین موردنیاز برسد، کار اکانت را تمام شده تلقی خواهند نمود. مثلا در تصویر فوق اگر میزان ضرر و زیان پوزیشن‌ها تقریبا به 1800$ برسد، حساب مذکور کال مارجین خواهد شد.

مثالی از تبدیل پروفیت، اکوییتی و بالانس به یکدیگر:

بالانس= یعنی پول شما قبل از ورود به پوزیشن

اکوییتی= یعنی پول واقعی شما در لحظه فعلی به شرط اینکه پوزیشن را ببندید

 

          تمرین: مثال‌های فوق را مجددا برای زوج ارزهای زیر تکرار نمایید:

زوج ارز پوند/دلار(gbpusd)                        زوج ارز دلار/ین ژاپن(usdjpy)                    زوج ارز یورو/پوند(eurgbp)

اسپرید یا کارمزد معاملاتی(Spread)

اسپرید یا کارمزد معاملاتی عبارت است از تفاوت بین قیمت خرید(Ask Price) با قیمت فروش (Bid Price) که به سادگی از فرمول زیر محاسبه می‌گردد:

 

صراف قبل از معامله از شما خواهد پرسید که آیا قصد خرید دارید یا فروش؟ و بسته به نوع معامله انتخابی شما، نرخی که صراف به شما ارایه خواهد کرد قطعا متفاوت خواهد بود به گونه‌ای که در هر دو حال به نفع صراف، و به زیان شما تمام می‌شود. یعنی قیمت خرید صراف همیشه پایین‌تر از قیمت فروش او خواهد بود. بعنوان مثال اگر قصد خرید ارز داشته باشید باید آنرا بفرض 1000 تومان بخرید درحالیکه صراف همان ارز را از شما صرفا 900 تومان خریداری خواهد نمود. در این مثال میزان اسپرید یا کارمزد معاملاتی برابربا 100 تومان می‌شود. در بازار فارکس نیز دقیقا به همین منوال است و قیمت خرید و فروش بروکر همواره اندکی با یکدیگر تفاوت دارند. به گونه‌ای که شما همیشه اندکی گرانتر میخرید درحالیکه به ناچار باید اندکی ارزانتر بفروشید. بعنوان مثال اگر اسپرید 2 پیپ باشد و شما قصد کسب 20 پیپ سود داشته باشید باید در عمل، یک حرکت 22 پیپی را شکار کنید تا به سود خالص 20 پیپی برسید.

 

در تصویر زیر می‌توانید قیمت‌های خرید(Ask)، فروش(Bid) و اسپرید(Spread) را در پلت‌فرم معاملاتی متاتریدر مشاهده کنید: 

درواقع انگار دو نمودار مجزا وجود دارد! یکی نمودار bid و دیگری نمودار ask که در راستای عمودی به اندازه Spread از یکدیگر فاصله دارند. بروکر صرفا نمودار bid را (که مخصوص معاملات سل است) به شما نمایش می‌دهد و فرض را بر این می‌گذارد که شما خودتان درصورت لزوم نمودار ask را (که ویژه معاملات خرید است) در ذهن خودتان مجسم خواهید نمود:

پس تمام معاملات فارکس در همان لحظه شروع همیشه حتما به اندازه اسپرید یا کارمزد معاملاتی، در ضرر هستند! حالا اگر خوش شانس باشید این معامله ممکن است به تدریج از ضرر خارج شده و ابتدا به صفر رسیده و سپس وارد سود شود!

در جدول زیر می‌توانید وجود یا عدم وجود اسپرید در معاملات مختلف بای و سل را مشاهده نمایید:

برای معاملات خرید باید اسپرید را در همان ابتدا بهنگام ورود به بازار بلافاصله پرداخت کنید. اما برای معاملات سل باید اسپرید را در انتها و موقع بستن معامله و خروج از بازار بپردازید!

به همین دلیل است که در معاملات سل باید قیمت حتما اندکی از حدسود (TP) عبور کند تا معامله بتواند با سود موردنظرتان بسته شود! وگرنه می‌بینید قیمت علی‌رغم آنکه ظاهرا به حدسود شما رسیده اما معامله توسط بروکر بسته نشده است!

پس اگر بعنوان مثال در یک موقعیت خرید قصد دارید بعد از عبور قیمت از یک سطح مقاومت دلخواه وارد بازار بشوید حواستان باشد که باید سفارش خود را حداقل به اندازه اسپرید بالاتر از سطح مقاومت مذکور ثبت نمایید وگرنه سفارش شما به اشتباه اندکی زودتر فعال خواهد شد!

 

معیارهای انتخاب بروکر:

  • انواع بروکرها
    • بروکرهای دیلینگ‌دسک Dealing Desk

بروکرها را میتوان در کلی ترین طبقه‌بندی به بروکرهای دیلینگ‌دسک(DD) و غیردیلینگ‌دسک(NDD) تقسیم نمود. بروکرهای دیلینگ‌دسک(DD) که نام دیگر آنها همان بروکرهای شبیه‌ساز بازار(Market Maker) است، در واقع خودشان درمقابل تریدر می‌ایستند و اصطلاحا سر دیگر معاملات را در دست می‌گیرند. این بروکرها به گونه‌ای وانمود می‌کنند که انگار شما درحال انجام معاملات با بازار واقعی هستید درحالیکه بروکر عملا بخشی از معاملات شما را با سایر مشتریانی که پوزیشن برعکس داشته‌اند، سربه سر نموده و مابقی را خودش شخصا برعهده گرفته است. بعبارت دیگر در بروکرهای مارکت‌میکر عملا هیچ معامله‌ای به بانک و بازار واقعی منتقل نمی‌گردد، و بروکر همچون یک کازینو درمقابل مجموعه تریدرها قرار می‌گیرد و کلیه خرید و فروش‌ها را خودش شخصا با آنها انجام می‌دهد. در بروکرهایی که برمبنای مکانیسم دیلینگ‌دسک(DD) کار می‌کنند مرسوم است که گفته می‌شود سود بروکر در ضرر مشتری است و بالعکس. هرچند که در عمل معمولا وضعیت به مراتب پیچیده‌تر از این است و بروکر بسته به سیاست ریسک‌گذاری خودش سعی می‌کند بخشی از معاملات تریدرها را بصورت داخلی باهمدیگر سربه سر نماید، و بخش دیگری را به یک بانک یا بروکر بزرگتر منتقل نماید تا ریسک خودش را کاهش دهد، و سرانجام صرفا مقدار اندکی از معاملات تریدرها را خودش شخصا برعهده بگیرد.

o       بروکرهای غیر دیلینگ‌دسک No Dealing Desk

بروکرهای غیر دیلینگ دسک(NDD) حاضر نیستند ریسک معاملات تریدرها را شخصا برعهده بگیرند و سعی می‌کنند سود خود را صرفا از همان کارمزد معاملاتی تریدرها(Spread) بدست بیاورند. بروکرهای NDD خودشان به انواع دیگری همچون بروکرهای STP و ECN تقسیم می‌شوند.

 

o       بروکرهای STP

نام بروکرهای STP از عبارت نسبتا طولانی Straight Through Processing System آمده است که درواقع اشاره به بروکرهایی می‌کند که سود خودشان را از زیان مشتری بدست نمیاورند و سعی می‌کنند معاملات مشتریان را مستقیما به بازار واقعی متصل نموده و خودشان را از ریسک بازار بطور کامل کنار بکشند و درعوض تمام درآمد خود را صرفا از کارمزدها و کمیسیون‌های پرداختی توسط مشتریان حاصل نمایند.

بروکرهای STP کلیه سفارشات مشتریان را به منبع مالی بزرگتری منتقل می‌کنند که اصطلاحاLiquidity Provider  نامیده می‌شود و می‌تواند یک بانک یا بروکر بزرگتر یا مجموعه‌ای از آنها باشد. یک بروکر STP ممکن است بطور همزمان با چندین منبع مالی مختلف کار کنند و در هرلحظه چندین نرخ مختلف را از این منابع دریافت نماید و همواره بهترین آنها را انتخاب نموده و به مشتری ارایه کنند. هرچند که این سود اضافی که از گلچین نمودن بهترین نرخ‌های پیشنهادی منابع مختلف حاصل می‌گردد، اغلب توسط بروکر برداشته می‌شود و به مشتری نخواهد رسید! از همین بابت بروکرهای STP می‌توانند کارمزدهای ثابت و نسبتا کوچکی را به مشتریان خود ارایه نموده و وابسته به دریافت کمیسیون اضافی نباشند.

 

o       بروکرهای ECN

بروکرهای ECN یا Electronic Communication Network کلیه سفارشات را به شبکه ارتباطی وسیعی منتقل می‌سازند تا هر مشتری بتواند مستقیما بهترین نرخ‌های ممکن را از طریق این شبکه دریافت نماید. اجزای این شبکه می‌توانند شامل بانک‌ها، هج‌ فاندها و حتی بروکرها و تریدرهای دیگر باشند که همواره نرخ های مختلفی را در رقابت با یکدیگر به شبکه ارایه می‌کنند. همچنین بروکرهای ECN اغلب امکان مشاهده عمق بازار را برای مشتریان فراهم میاورند.

بدلیل ساختار ذاتی شبکه ECN تقریبا غیرممکن است بروکر بتواند اسپرید ثابتی را به مشتریان ارایه کند، به همین جهت بروکرهای ECN اغلب یک کمیسیون اضافی را نیز از مشتریان دریافت می‌کنند. از مزایای بروکر ECN این است که مشتری هرگز در نوسانات سریع بازار با ریکوت(Requote) مواجه نخواهد شد.

 

 

در جدول زیر مجموعه مزایا و ویژگی‌های انواع بروکرها را بایکدیگر مقایسه کرده‌ایم:

 

            

  • واید شدن اسپرید

بروکرها اغلب اسپرید خود را به هنگام مواجه با اخبار سریع و ناگهانی که موجب نوسانات شدید قیمت می‌شوند، چندین برابر افزایش می‌دهند. به این امر اصطلاحا واید شدن اسپرید می‌گویند. این اتفاق حتی در کشور خودمان و در بازار سنتی ارز نیز به کررات رخ می‌دهد. بعنوان مثال اگر دقت کرده باشید در مواقعی که قیمت ارز در ایران بطور ناگهانی شروع به تغییرات شدید می‌کند، تفاوت قیمت خرید و فروش صراف‌ها نیز به شدت بزرگ می‌شود و اختلاف معناداری باهمدیگر پیدا می‌کنند که درواقع همان واید شدن اسپرید است. تریدرها چندان دل خوشی از این امر ندارند زیرا هنگام واید شدن اسپرید اگر دقیقا در وسط بازار قرار داشته باشید، درصورتی که حدضرر بقدر کافی بزرگ انتخاب نشده باشد، ممکن است به سادگی حدضررتان به اشتباه زده شود و بیهوده از بازار حذف بشوید.

همچنین بسیاری از بروکرها از همان ابتدا درخصوص عدم گارانتی حدضرر بر روی گپ و سایر نوسانات سریع قیمت، با شما اتمام حجت خواهند کرد و تاکید می‌کنند که هیچ تضمینی بابت رعایت حدضررهای از پیش تعیین شده بهنگام وقوع گپ و جهش‌ ناگهانی قیمت وجود نخواهد داشت. بعنوان مثال معمولا بازار در حدفاصل روزهای جمعه تا دوشنبه دچار گپ می‌شود که به آن اصطلاحا گپ پایانی هفته یا Weekend’s Gap گفته می‌شود و دلیل آن می‌تواند مجموعه رویدادهای سیاسی و اقتصادی باشد که احتمالا طی ایام تعطیلی بازار، یعنی شنبه و یکشنبه، بوقوع پیوسته‌اند. حال فرض کنید شما در پایان روز جمعه یک معامله باز داشته باشید که حدضرر آنرا برابربا 10 پیپ انتخاب کرده و این استاپ‌لاس را قبلا به خیال خودتان بدقت در پلتفرم معاملاتی ثبت کرده‌اید. اگر بازار در روز دوشنبه با یک گپ بزرگ و قابل اعتنای فرضا 100 پیپی باز شود، بروکر همانطور که از ابتدا با شما اتمام حجت کرده بود، دیگر حدضرر شما را رعایت نخواهد نمود و معامله مربوطه را در اولین فرصتی که برایش مقدور باشد، یعنی قاعدتا در همان ضرر و زیان یکصد پیپی، خواهد بست. و شما در این معامله دچار ضرر و زیان بسیار بزرگتری نسبت به آنچه انتظار داشتید، خواهید شد.

توصیه: سعی کنید همیشه بصورت نرمال و استاندارد معامله کنید تا دچار مشکلاتی مشابه آنچه در بالا اشاره شد، نشوید! نرمال معامله کردن ازنظر بنده یعنی:

o       حجم معامله به ازای هر یکهزار دلار موجودی صرفا 0.1 لات باشد.

o       حدسود و بویژه حدزیان خود را ترجیحا مقادیر معقولی درحد 20  الی نهایتا 30 پیپ تعیین کنید.

o       سعی کنید تایم‌فریمی که برای تحلیل و معامله‌گری انتخاب می‌کنید بین تایم‌فریم‌های M5 الی H1 باشد. و به سراغ تایم‌فریم‌های خیلی کوچک مانند M1 که نوسانات و التهابات بازار در آنجا بسیار سریع است، نروید!

o       کلیه معاملات خود را در عصر جمعه حتما ببندید و به استقبال روزهای تعطیلی و گپ احتمالی روز دوشنبه نروید!

o       سعی کنید به سراغ زوج ارزهای متفرقه و فرعی و همچنین زوج ارزهایی که اسپریدهای بسیار بزرگ دارند، نروید!

o       قبل از اخبار خیلی مهم، که می‌توانند نوسانات بسیار شدید ایجاد کنند، از ورود به بازار اجتناب نمایید!

 

o       نسبت‌های پیشنهادی بنده برای تنظیم حجم معاملات برمبنای میزان موجودی حساب بصورت زیر است:

اخیرا برخی از بروکرها نوع جدیدی از حساب‌های معاملاتی را تحت عنوان «اکانت نانو» معرفی کرده‌اند که در آنها می‌توانید با مبالغ بسیار اندکی درحد 10$ اقدام به افتتاح حساب نموده و معاملات بسیار کوچکی را با حجم 0.001 لات انجام دهید. به این ترتیب میزان سود و زیان شما در اثر 10 پیپ تغییر قیمت، صرفا 0.1$ یا 10Cent می‌گردد که مبلغ بسیار کوچکی است و برای افرادی که صرفا قصد آموزش و یادگیری دارند، کاملا مناسب خواهد بود. بعنوان مثال در بروکر IFC Markets می‌توانید ازطریق پلت‌فرم معاملاتی جدید بنام NetTradeX به حساب‌های نانو دسترسی داشته باشید.

          سواپ یا نرخ بهره شبانه (Swap)

سواپ یا بهره شبانه عبارت است از مبلغی که درصورت باز بودن معامله در ساعت 12 نیمه شب، توسط بروکر به شما پرداخت شده ویا از شما گرفته خواهد شد. درواقع سواپ برابر با تفاوت نرخ بهره بانکی در ارزهای صورت و مخرج نموداری است که بر روی آن معامله کرده‌اید، و بسته به اینکه آیا نرخ بهره کدام ارز بیشتر باشد و همچنین بسته به اینکه آیا معامله از نوع خرید باشد یا فروش، مقدار جبری سواپ می‌تواند مثبت یا منفی بشود. به عبارت دیگر در برخی از معاملات ممکن است سواپ به نفع شما تمام بشود و در برخی دیگر به ضررتان باشد. هرچند که مقدار سواپ در قیاس با سود و زیان اصلی معامله، معمولا بسیار اندک و قابل اغماض است.

در حساب‌های اسلامی یا اصطلاحا Swap Free می‌توانید از بروکر درخواست کنید کلا سواپ را از تمامی معاملات حذف نماید. باتوجه به اینکه مقدار سواپ معمولا بسیار کوچک بوده و بصورت تناوبی در پاره‌ای مواقع مثبت ویا منفی است لذا اکثر معامله‌گران اهمیت چندانی به سواپ نمی‌دهند. احتمالا استفاده از حساب‌های سواپ‌فری صرفا برای معامله‌گرانی جذاب است که روش معاملاتی آنها بسیار بلندمدت بوده و پوزیشن‌هایشان اغلب برای چندین روز متوالی، باز بماند.

          اعتبار بروکر

فاکتورهای زیادی وجود دارد که باید برای اطمینان از اعتبار یک بروکر به آنها توجه کنید. آزمودن و شناخت همه آنها قطعا برای همگان میسر نیست و اغلب این تجربه و سلیقه شخصی هرکس است که درنهایت مهمترین نقش را در انتخاب بروکر ایفا می‌کند. متاسفانه طی سال‌های اخیر تجربیات تلخ زیادی در این خصوص داشته‌ایم. چه بسیار بروکرهای ظاهرا معتبر و مطمئن که علی‌رغم تبلیغات ظاهری‌شان ناگهان تغییرجهت داده و تمام سرمایه تریدرهای ایرانی را به تاراج برده‌اند! گول تبلیغات بروکرها را نخورید و هرگز بخاطر جذابیت‌های ظاهری مانند اسپرید اندک و اهدای جوایز و غیره، به سراغ یک بروکر ناشناس نروید. بویژه تحریم‌ها و شرایط اخیر ایران موجب شده تریدرهای ایرانی متاسفانه تبدیل به طعمه‌ آسانی برای بروکرهای ناسالم بشوند. بارها شاهد بوده‌ایم یک بروکر پس از اطلاع از شرایط نامناسب فارکسکاران در ایران، نه تنها سود بلکه حتی اصل سرمایه ایشان را نیز پس نداده است! و ایرانیان نیز متاسفانه هیچ مرجع قانونی برای پی‌گیری و ایفای حق خود نداشته‌اند. وقتی این قبیل مشکلات و دردسرهای فارکسکاران ایرانی را از نزدیک می‌بینیم شاید ممنوعیت فارکس در ایران نیز بنظرمان منطقی‌تر جلوه می‌کند.

بهرحال علی‌رغم اطمینان از بلوغ و آگاهی مخاطبان، اما بازهم توصیه می‌کنم هرگز بدون شناخت و آگاهی کافی نسبت به یک بروکر خاص، و بویژه صرفا برمبنای تبلیغات ظاهری بروکرها ویا حتی برمبنای معرفی دوستان‌تان، اقدام به افتتاح حساب با یک بروکر ناشناس نکنید که قطعا دیر یا زود از انتخاب خودتان به شدت پشیمان خواهید شد!

ذیلا برخی از مهم‌ترین فاکتورهایی را که جهت اطمینان از میزان اعتبار یک بروکر باید مدنظر قرار دهید، فهرست نموده‌ام:

o       قدمت بروکر و اینکه آیا چندسال تجربه موفق فعالیت در عرصه بازارهای مالی دارد.

o       کشور و محل ثبت بروکر نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. بعنوان مثال تجربه شخصی من نشان می‌دهد باید از بروکرهایی که دفتر و مقر اصلی آنها در دوبی قرار دارد، فرار نمود!

ذیلا برایتان کشور محل ثبت برخی از بروکرها را (تا جاییکه می‌دانم و البته شاید هم اشتباه باشد) نوشته‌ام:

§         بروکر آی‌اف‌سی IFC Markets = ویرجینیا آیلند

§         بروکر فیبوگروپ Fibo Group= قبرس

§         بروکر آلپاری Alpari= روسیه

§         بروکر ویندزور Windsor= قبرس

§         بروکر پرسپولیس کاپیتال PCM =  دوبی

o       رگوله بودن بروکر: یعنی یک بانک یا سازمان معتبر، سلامت مالی بروکر را تایید و تضمین کرده باشد.

o       جوایز و بونوس: معمولا بروکرهایی که جایزه و بونوس به مشتریان‌ می‌دهند بروکرهای خوبی نیستند! بروکری که از نوع STP بوده و به بازار واقعی متصل باشد قطعا شما را تشویق به افتتاح حساب با مبالغ بزرگ نخواهد کرد. پس این را بعنوان یک فاکتور منفی برای بروکر محسوب کنید!

o       وجود یک IB مطمئن، معتمد و دردسترس مسلما می‌تواند کار شما را برای واریز و برداشت و همچنین ارتباط با بروکر در مواقع لزوم به مراتب ساده‌تر نماید.

o       عدم پایبندی بروکر به تحریم‌های آمریکا بویژه در شرایط کنونی از مهمترین فاکتورهای انتخاب بروکر است.

o       داشتن دفتر نمایندگی و کانال ارتباطی در ایران (متاسفانه فعلا چنین امکانی میسر نیست)

o       سهولت واریز و برداشت و ترجیحا امکان واریز و برداشت ریالی(متاسفانه درحال حاضر تقریبا فراهم نیست)

o       گستردگی اقلام معاملاتی (مانند تنوع زوج ارزهای اصلی و فرعی، ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین، سهام شرکت‌های بین‌المللی، شاخص‌های بورس، بازار کامودیتی، معاملات فیوچرز و آپشن، معاملات باینری، وغیره …)

o       عدم مخالفت بروکر با روش‌های معاملاتی خاص مبتنی بر اکسپرت‌نویسی، اسکالپ، پیپ‌هانتینگ و غیره….

انواع روش‌های ثبت سفارش  (Orders)

          سفارشات فوری (Instant)

 

ساده‌ترین روش برای انجام معاملات در فارکس این است که دکمه New Order را در بالای صفحه فشار داده و از منویی که باز می‌شود، یکی از دکمه‌های خرید(Buy) یا فروش(Sell) را، بسته به نوع تحلیل و پیش‌بینی خودتان، انتخاب نموده و فشار دهید. برطبق یک استاندارد رایج و تقریبا همیشگی، دکمه‌های خرید و فروش به ترتیب با رنگ‌های آبی و قرمز نمایش داده شده‌اند:

همانطور که قبلا توضیح دادیم، اعداد 1.13346 و 1.13328 قیمت‌های Ask و Bid را برای کسی که به ترتیب قصد خرید یا فروش داشته باشد مشخص می‌کنند. در تصویرفوق بمحض فشاردادن یکی از دکمه‌های خرید(Buy) یا فروش(Sell) به فرض اینکه دچار ریکوت(Requote) و تکرار قیمت‌دهی نشوید، بلافاصله معامله‌ای برمبنای آخرین قیمت بازار (Current Price) برای شما انجام خواهد شد. و یک پوزیشن فروش بر روی زوج ارز یورودلار، باز می‌شود که می‌توانید آنرا، به همراه سود یا زیان لحظه‌ای‌اش، در سربرگ معاملات(Trade) از پنجره ترمینال(Terminal) مشاهده نمایید:

بعنوان مثال در تصویر فوق، یک سفارش فروش(SELL) با حجم یک لات(1.0LOT) بر روی زوج ارز یورودلار(EURUSD) انجام شده است. پوزیشن فوق تا این لحظه به اندازه 74.6 پیپ(PIP) در سود فرو رفته، و با احتساب 15.17$ سود حاصله از سواپ شبانه، جمعا منجر به کسب 761.17$ سود خالص شده است.

حد سود(TP) این پوزیشن در نقطه 1.1270 ثبت شده و حد ضرر(SL)  در 1.1445 قرار دارد. درصورتی که قیمت به حد سود یا حد زیان پوزیشن اصابت نماید به ترتیب موجب کسب 1376.0$ سود ویا -374.0$ زیان خواهد شد (چرا؟) و البته در عمل، مقدار اندکی نیز تحت عنوان سواپ، به مجموع خالص سود یا زیان این معامله افزوده خواهد شد.

همانطور که در تصویر ملاحظه می‌کنید، در نرم افزار متاتریدر ، نقطه ورود هر پوزیشن بر روی چارت با یک خط‌چین سبز رنگ نمایش داده می‌شود. همچنین سطوح مربوط به حد سود و حد زیان با خط‌چین‌های قرمز رنگ مشخص می‌شوند. اگر علامت ماوس را به آرامی بر روی هریک از این خط‌چین‌ها قرار داده و اندکی نگه دارید، پنجره کوچکی باز خواهد شد که اطلاعات مربوط به حد سود و حد زیان پوزیشن، من جمله مقادیر آن‌ها برحسب دلار، نمایش داده خواهد شد.

برای تغییر حدسود و حدزیان یک پوزیشن، ویا حتی برای بستن پوزیشن، کافیست بر روی پوزیشن کلیک راست نموده و سپس با انتخاب گزینه دلخواه مطابق تصویر زیر، وارد پنجره سفارشات بشوید. در اینجا می‌توانید کلیه اقدامات موردنظر خود را به سادگی انجام دهید. بعنوان مثال اگر قصد دارید پوزیشن را بصورت دستی ببندید و بطور کامل از بازار خارج شوید، باید بر روی دکمه زردرنگ (Close) کلیک کنید.

 

 نکته جالبی که در اینجا وجود دارد (و اکثر افراد آن را بلد نیستند!) این است که شما اصلا ملزم نیستید تمامی حجم پوزیشن را حتما بصورت یکجا ببندید! بلکه می‌توانید بسته به دلخواه خودتان، آنرا به حجم‌های کوچکتر تقسیم نموده و بصورت تدریجی و پلکانی از بازار خارج شوید! به این منظور کافی است عدد کوچکتری را بعنوان حجم معامله انتخاب نموده و در قسمت مربوط به حجم(Volume) بنویسید. سپس دکمه Close را فشار دهید تا صرفا همان مقدار از حجم مورد نظرتان بسته شود و مابقی پوزیشن کماکان بصورت باز باقی بماند.

بعنوان مثال در تصویر فوق، علی‌رغم اینکه حجم پوزیشن در ابتدا برابربا 1.0 لات انتخاب شده بود، اما اکنون با فشار دادن دکمه Close صرفا 0.6 لات از این پوزیشن بصورت دستی بسته خواهد شد و مابقی 0.4 لات کماکان فعال باقی خواهد ماند تا شانس کسب سودهای بیشتر را از دست ندهیم.

پنجره کوچکی با عنوان Maximum Deviaition در قسمت پایینی از منوی ثبت سفارشات وجود دارد که مقدار نوسانات مجاز قیمت را در صورت وقوع نوسانات شدید، مشخص می‌کند. یعنی اگر بازار بطور ناگهانی، و دقیقا درلحظه ارسال سفارش توسط شما، دچار نوسانات سریع و هیجانی بشود، آیا بروکر تا چه حد مجاز خواهد بود بدون کسب اجازه مجدد از معامله‌گر، قیمت پیشنهادی او را تغییر داده و معامله را کماکان انجام بدهد.

 

اگر عدد مناسبی را برای این گزینه مشخص نکرده باشید بهنگام نوسانات سریع بازار، مرتبا دچار تکرار قیمت‌دهی توسط بروکر(Requote) خواهید شد، که از من قبول کنید، تجربه‌ای بسیار آزاردهنده و اعصاب خردکن است! پس توصیه می‌کنم این گزینه را خالی نگذارید و از مقدار مناسبی در حد 2 الی 3 پیپ برای آن استفاده کنید.

بعد از اینکه یک سفارش، فعال بشود دیگر به هیچ عنوان نمی‌توان نقطه ورود آنرا تغییر داد. اما هنوز اختیار نقطه خروج در دست خودمان است، درواقع این تنها نقطه اختیار و آزادی عمل ماست! اگر بخواهید حدسود یا حدزیان را برای یک پوزیشن باز، تعیین نموده ویا مقادیر قبلی را تغییر دهید کافی است پس از کلیک راست بر روی پوزیشن، گزینه Modify or Delete Order را انتخاب کنید تا به پنجره زیر وارد شوید:

ساده ترین راه برای تعیین حدسود و حدضرر این است که اعداد موردنظرتان را در قسمت شماره1 بنویسید و سپس دکمه شماره2 را فشار دهید. روش دیگر این است که از قسمت‌های شماره3 و 4 استفاده کنید. قسمت‌ شماره3 مانند یک ماشین حساب برای تریدر می‌ماند به اینصورت که شما کافی است فاصله حدسود و حدضرر موردنظرتان را نسبت به آخرین قیمت بازار، در قسمت شماره3 بنویسید، سپس با فشار دادن دکمه شماره4 بلافاصله نرم‌افزار محاسبه خواهد کرد که آیا حد سود وحد زیان موردنظر دقیقا در کدام نقطه قرار خواهند گرفت.

یکی از شکایات رایج میان نوآموزان این است که دکمه ثبت تغییرات برای آنها فعال نمی‌شود! مشکل این عزیزان این است که نمی‌دانند حد سود وحد زیان باید حداقل به مقدار مشخصی از آخرین قیمت بازار(Market Price) فاصله داشته باشند. بعنوان مثال در تصویر فوق، حدنصاب مذکور توسط بروکر برابر 3.6 پیپ (معادل 36 پوینت) تعیین و به معامله‌گر اعلام شده است که می‌توانید آنرا در قسمت شماره5 مشاهده کنید. حدنصاب فوق کاملا اختیاری بوده و توسط بروکر بصورت دلخواه انتخاب می‌گردد. این حدنصاب نه تنها از یک بروکر به بروکر دیگر متفاوت است بلکه حتی در یک بروکر نیز برای زوج ارزهای مختلف، متفاوت انتخاب می‌شود. حتی برای یک زوج ارز خاص نیز این حدنصاب می‌تواند در مقاطع زمانی مختلف بسته به صلاحدید بروکر ناگهان تغییر نماید! پس بطور کلی هیچ قطعیتی در آن وجود ندارد. در مثال فوق باتوجه به اینکه حدنصاب مذکور توسط بروکر برابربا 3.6 پیپ انتخاب شده است لذا اگر قصد ثبت حدضرر در فاصله‌ای کمتر از 3.6 پیپ نسبت به آخرین قیمت بازار داشته باشیم، پلتفرم به ما ایراد خواهد گرفت و دکمه Modify برایمان فعال نخواهد شد.

همچنین ایراد مشابهی اغلب برای نوآموزان در مواقعی رخ می‌دهد که جای حد سود و حد زیان را به اشتباه برعکس نوشته باشند! بعنوان مثال می‌دانیم که در یک پوزیشن فروش طبیعتا باید حدضرر در نقطه‌ای بالاتر از آخرین قیمت بازار تعریف بشود. حال اگر یک نوآموز به اشتباه تلاش کند حدضرر را در نقطه ای پایین‌تر از آخرین قیمت بازار تعریف نموده و به پلت‌فرم وارد نماید، قطعا دچار پیغام خطا از جانب آن خواهد شد.

 

یادآوری: بد نیست یکبار دیگر، معادل فارسی مجموعه لغات زیر را ، که معانی تقریبا مشابهی دارند و معمولا در پلتفرم‌های معاملاتی به کررات با آنها مواجه می‌شویم، مرور نماییم:

  • Last Price
    • آخرین قیمت بازار، قیمت اخیر
    • قیمت آخرین معامله‌ای که در بازار انجام شده است.
    • آخرین قیمت بر روی تابلوی معاملات
  • Current Price
    • قیمت جاری، قیمت روز، قیمت عرفی، قیمت رایج
    • قیمت جاری بر روی تابلوی معاملات
  • Market Price
    • قیمت بازار، مظنه قیمت
    • قیمت پیشنهادی توسط بازار
    • قیمت بهترین سفارشات عرضه و تقاضا
    • قیمت پیشنهادی توسط بازار که اگر آنرا قبول کنیم بلافاصله معامله انجام خواهد شد.
  • Ask Price
    • قیمت فروش بازار (یعنی قیمت پیشنهادی بازار به کسانی که قصد خرید دارند)
    • قیمت بهترین عرضه
    • قیمت بازار درصورتی که قصد انجام معامله Buy داشته باشید
  • Bid Price
    • قیمت خرید بازار (یعنی قیمت پیشنهادی بازار به کسانی که قصد فروش دارند)
    • قیمت بهترین تقاضا
    • قیمت بازار درصورتی که قصد انجام معامله Sell داشته باشید
    • قیمت نمایش داده شده بر روی نمودارهای تکنیکال

سفارشات شرطی (Pending Orders)

اولین چیزی که باید بدانید این است که سفارش(Order) با معامله(Trade) چه فرقی دارد؟ ممکن است در گویش مردم عادی این دو واژه باهم کاملا مشابه بوده و در مفهوم یکسانی به کار روند، اما در دایره‌المعارف بورس، معانی کاملا متفاوتی دارند. «سفارش» صرفا یک پیشنهاد معاملاتی است که از جانب معامله‌گر به بازار ویا به فرد دیگر ارایه شده ولی هنوز تبدیل به یک معامله واقعی و بالفعل نشده است. حال اگر خریدار و فروشنده هردو باهم بر روی قیمت مشخصی به توافق برسند (و سایر شروط لازم نیز برای انجام معامله فراهم باشد) در اینصورت «سفارش» تبدیل به یک «معامله» واقعی می‌گردد، و از این به بعد می‌تواند منجر به سود یا زیان معامله‌گر شود.

پس «معامله» یا ترید(Trade) به معنی یک موقعیت معاملاتی واقعی است که قبلا  آغاز شده و معامله‌گر هم اکنون بسته به شرایط، بطور عملی در سود یا زیان قرار دارد. این معامله ممکن است قبلا به پایان رسیده و تکلیف آن یکسره شده باشد، ویا اینکه شاید هنوز باز و فعال و تحت تاثیر مستقیم نوسانات بازار قرار داشته باشد.

 

کلیه معاملاتی که قبلا انجام شده و به پایان رسیده‌اند را می‌توانید در سربرگ Account History ملاحظه نموده و بررسی کنید. معاملات و سفارشاتی که هنوز فعال باشند را نیز در سربرگ Trade که مهمترین سربرگ از پنجره ترمینال است، مشاهده می‌کنید.

همانطور که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید کلیه معاملات باز (که هم اکنون در سود یا زیان واقعی قرار دارند) در قسمت بالای نوار موجودی حساب(Balance) نوشته می‌شوند. درحالیکه فهرست کلیه سفارشات شرطی، که هنوز فعال نشده‌اند، در قسمت پایینی این نوار قابل مشاهده هستند.

برای کنسل کردن هریک از سفارشات فوق کافی است بر روی آن کلیک راست نموده و گزینه Delete را بزنید. باتوجه به اینکه سفارشات شرطی(Pending Orders) صرفا پیشنهادات خرید و فروش است که هنوز بالفعل نشده‌اند، پس کاملا منطقی است اگر صدها سفارش خرید و فروش را در پلتفرم معاملاتی ثبت کنید ولی سپس پشیمان شده و همه آنها را کنسل نمایید بدون اینکه مطلقا دچار هیچگونه ضرر و زیانی شده باشید ویا حتی بدون اینکه قرار باشد هیچگونه مبلغی را درقالب کمیسیون و کارمزد و غیره به بروکر بپردازید.

توصیه: سعی کنید معاملات شما همواره بصورت سفارشات شرطی و پندینگ باشند(Pending Orders) نه بصورت اینستنت و فوری! زیرا ثبت سفارش بصورت شرطی به معنی آن است که شما حتما با یک طرح و برنامه قبلی، و برطبق یک نقشه از پیش طراحی شده، انواع مسیرهای مختلف پیش روی قیمت را بررسی نموده اید. و سپس منتظر مانده‌اید تا یکی سناریوهای دلخواه شما بوقوع بپیوندد و بنابراین در نقطه‌ای مناسب، که به نظر شما بهترین نقطه به لحاظ ریسک به ریوارد بوده است، وارد بازار شده‌اید. درصورتی که معاملات فوری صرفا یک معنی بیشتر ندارند! یعنی شما کامپیوتر را روشن کرده‌اید. نگاهی به چارت انداخته‌اید. و یکهو با خودتان گفته‌اید «ای وای! بازار رفت و من جا ماندم! نه، نباید این فرصت را از دست بدهم!» و بلافاصله به درون بازار پریده‌اید!
یادم است در یکی از جزوات قدیمی‌ام، این نکته را با عنوان «درود بر پندینگ، لعنت بر اینستنت» نوشته بودم!

 

سفارشات شرطی در پلت‌فرم متاتریدر4 به چهار نوع اصلی Buy Stop/Buy Limit و Sell Stop/Sell Limit تقسیم می‌شوند. در پلتفرم جدید متاتریدر5 انواع دیگری نیز بصورت Buy Stop-Limit و همچنین Sell Stop-Limit به نرم‌افزار اضافه شدند.

اجازه دهید ابتدا ثبت سفارش بصورت بای‌استاپ و بای لیمیت را توضیح دهم، که قاعدتا درک آنها برایتان ساده‌تر است و سپس به بیان سایر روش‌های اوردرگذاری بپردازیم.

 

بای استاپ و بای لیمیت (Buy Stop & Buy Limit)

بای استاپ (Buy Stop) به سفارش خریدی می‌گویند که بالاتر از آخرین قیمت بازار (Current Price) ثبت شده باشد. بعنوان مثال اگر به کارگزارتان در بورس ایران بگویید «اگر فلان سهم فردا صف خرید بشود، برای شما نیز خرید کند» در این صورت در واقع یک سفارش خرید از نوع بای استاپ انجام داده‌اید.

 

معامله‌گر هنگامی از سفارش‌گذاری به روش بای استاپ استفاده می‌کند که بخواهد در یک «بازار مثبت» به بازار وارد شود. به اینصورت که سفارش خود را در بالای یک سطح مقاومت دلخواه ثبت می‌کند و منتظر می‌ماند تا اگر سطح مذکور شکسته شود، بلافاصله وارد بازار شده و از حرکت صعودی قدرتمندی که معمولا متعاقب شکسته شدن سطوح مقاومت ایجاد می‌شود، استفاده نماید.

 

سفارش‌گذاری به روش بای استاپ(Buy Stop) بسیار شبیه به سوار شدن به اتوبوس در ایستگاه اتوبوس(Bus Stop) می‌ماند! اتوبوس در حال حرکت است و شما در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته‌اید. به محض اینکه اتوبوس به ایستگاه می‌رسد شما می‌پرید و سوار آن می‌شوید. سپس اتوبوس به حرکت در همان مسیر ادامه می‌دهد و شما نیز همراه با اتوبوس حرکت می‌کنید. در بازار نیز دقیقا به همین صورت است. شما در ایستگاه خرید(Buy Stop) منتظر نشسته‌اید تا اگر قیمت در طول روند صعودی‌اش به نقطه موردنظر شما برسد، سفارش خرید خودبخود فعال شده و وارد بازار بشوید. ازین به بعد هرچه قیمت به مسیر صعودی‌ خود ادامه دهد ، پوزیشن شما نیز به سود خواهد نشست. شاید به همین دلیل است که نام «بای استاپ» در زبان انگلبسی انقدر شبیه به ایستگاه اتوبوس (Bus Stop) است!

 

برخلاف قبل، اگر اینبار بخواهید سفارش خرید خود را در نقطه‌ای پایین‌تر از آخرین قیمت بازار(Current Price) ثبت کنید باید از روش بای لیمیت(Buy Limit) استفاده نمایید. پس تنها تفاوت شیوه‌های «بای استاپ» و «بای لیمیت» صرفا همین است که بای استاپ بالاتر از قیمت فعلی انجام می‌شود درحالی که بای لیمیت در نقطه‌ای پایین‌تر از آخرین قیمت بازار ثبت می‌شود. وگرنه این دو هیچ تفاوت دیگری باهم ندارند.

 

برای آنکه مفهوم بای لیمیت را بهتر متوجه شوید همان مثال قبلی از بورس ایران را تکرار می‌کنیم. این بار فرض کنید به کارگزارتان تلفن می‌زنید و از او می‌خواهید «فردا اگر قیمت فلان سهم به صف فروش رسید، برای شما نیز خرید انجام بدهد» در این صورت شما یک سفارش از نوع بای لیمیت انجام داده‌اید.

 

بعنوان یک قاعده سرانگشتی می‌توان گفت: کسی که قصد خرید در بالای مقاومت‌ها را داشته باشد از روش بای استاپ استفاده خواهد کرد. و کسی که قصد خرید در مجاورت سطوح حمایت را داشته باشد، از روش بای لیمیت استفاده می‌کند.

 

«بای استاپ» ویژه خرید در سقف‌ها است

و «بای لیمیت» ویژه خرید در کف‌ها ست

 

بای استاپ روش به مراتب تهاجمی‌تری نسبت به بای لیمیت است و به همین دلیل حدضرر بزرگتری می‌طلبد. در عوض شانس موفقیت در معامله‌گری به شیوه بای استاپ اغلب بیشتر از سفارشات لیمیت است. معمولا بای استاپ برای ورود به بازار در بازارهای مثبت و پرقدرت انتخاب می‌شود و بای لیمیت برای خرید در بازارهای ضعیف و در انتهای حرکات اصلاحی مناسب است. بعنوان مثال بای لیمیت جهت ثبت سفارش در مجاورت سطوح حمایت، خطوط روند، کف کانال‌های صعودی، باند پایینی بولینگر، سطوح ریتریسمنت فیبوناچی، نواحی prz و غیره می‌تواند مناسب باشد.

 

در تصویر زیر نمونه‌ای از کاربرد عملی روش‌های استاپ و لیمیت را مشاهده می‌کنید. نمودار به یک سطح مقاومت رسیده و موفق به شکست آن شده است. در این تصویر، سفارش بای استاپ را با رنگ آبی و سفارش بای لیمیت را با رنگ قرمز مشخص کرده‌ایم:

معامله‌گری به روش بای استاپ یعنی قبل از شکسته شدن سطح مذکور، یک سفارش خرید از نوع بای استاپ در بالای سطح مقاومت ثبت نمایید تا درصورت شکست موفق این سطح، بلافاصله وارد بازار شده و از روند صعودی بعدی منتفع بشوید. اما روش خرید به صورت بای لیمیت به این ترتیب است که ابتدا منتظر می‌مانید تا سطح مقاومت شکسته بشود، سپس هنگامی که از معتبر بودن این شکست اطمینان پیدا کردید، سفارش خرید را در مجاورت سطح مقاومت (که هم اکنون تبدیل به سطح حمایت شده است) ثبت می‌کنید. به این ترتیب پس از فروکش نمودن هیجان و التهاب بازار، درصورتی که قیمت شروع به پولبک(Pull Back) به سمت مقاومتِ شکسته شده نماید، در نقطه‌ای مناسب و کم‌ریسک وارد بازار خواهید شد. و البته اگر پولبک و بوسه وداع(Last Kiss) در کار نباشند، و قیمت بی‌وقفه به صعود قدرتمندش ادامه دهد، کلا از بازار جا می‌مانیم و فرصت کسب سود را بطور کامل از دست خواهیم داد.

لازم به ذکر است که در هر دو روش باید حتما از یک حدضرر تنگ و محکم و مطمئن، اندکی پایین‌تر از سطح مقاومت، استفاده کنید تا درصورت ریزش شدید قیمت (که اغلب بعد از شکست‌های کاذب رخ میدهد) بتوانید در نقطه‌ای مناسب و با ضرر و زیان اندک، بموقع از بازار خارج شوید.

سل استاپ و سل لیمیت (Sell Stop & Sell Limit)

Current Price

 Sell Stop

 SeLl Limit

هر آنچه تاکنون درباره بای استاپ و بای لیمیت گفتیم، صرفا با معکوس شدن جهت معامله، عینا در مورد سل استاپ و سل لیمیت نیز برقرار خواهند بود. تصویر زیر نحوه چیدمان این سفارش‌ها را در مقایسه با قیمت جاری نمایش می‌دهد:

پس در یک روند نزولی قدرتمند، هنگامی که قصد انجام معامله سل داشته باشید، اگر نقطه دلخواه‌تان برای ورود به بازار پایین‌تر از آخرین قیمت بازار قرار داشته باشد، باید سفارش فروش خود را از نوع Sell Stop انتخاب کنید. و برعکس، اگر قصد دارید در نقطه‌ای بالاتر از آخرین قیمت بازار (بعنوان مثال در انتهای یک حرکت اصلاحی صعودی) به بازار وارد شوید، کافیست سفارش خود را از نوع Sell Limit ثبت کنید.

در تصویر زیر می‌توانید جمع‌بندی هرآنچه درخصوص انواع سفارشات خرید و فروش گفتیم را ملاحظه کنید:

تمرین: چارت‌های مختلف را در زوج ارزهای اصلی و ترجیحا در تایم‌فریم‌های کوتاه مدت، جستجو نموده و بدنبال سطوح حمایت و مقاومت بگردید و سپس انواع سفارشات شرطی را بر روی آنها ثبت کنید.

 

 

نحوه خروج از مارکت:

  • روش دستی: دکمه Close را می فشاریم. لازم به ذکر است که در این حالت میتوانیم صرفا بخشی از حجم پوزیشن موردنظر را بصورت دستی ببندیم و مابقی را بصورت باز نگه داریم. و بعنوان مثال حدضرر را برای بخش باقیمانده به نقطه ورود اولیه منتقل نماییم(به این کار اصطلاحا ریسک فری RF=Risk free کردن معامله یا برک ایون BE=Break Even گفته میشود)
  • روش اتوماتیک: تعیین حدسود و حدزیان در پلتفرم

به تفاوت بین قیمتهای Bid و Ask اصطلاحا اسپرید گفته میشود.

دیویشن Diviation به بروکر اجازه میدهد در نوسانات بسیار سریع قیمت، منتظر تایید مجدد معامله گر نشود و اندکی بالاتر یا پایینتر از قیمت ثبت شده را نیز بعنوان نقطه ورود قبول کند.

 

 

اوردرگذاری بر روی سطوح حمایت و مقاومت با لحاظ نمودن اسپرید:

  • هنگامیکه قصد دارید یک سفارش خرید بر روی یک مقاومت دلخواه ثبت نمایید باید حتما اسپرید را نیز در محاسبات خودتان لحاظ کنید:

توصیه میشود علاوه بر اسپرید، یک حاشیه امنیت را نیز برای پوزیشن درنظر بگیرید که صرفا پس از یک شکست معتبر و قدرتمند، وارد بازار بشوید. این حاشیه امنیت برای تایم فریم های پایین میتواند حدود 5 الی 10 پیپ و برای تایم فریم های میان مدت حدود 15 الی 20 پیپ باشد.

  • اما هنگام ثبت سفارش بصورت Sell نیازی به لحاظ نمودن اسپرید وجود ندارد، و صرفا همان حاشیه امنیت را برای نقطه ورود درنظر بگیرید کفایت میکند:

برای نقطه بستن معاملات، نکته فوق کاملا برعکس خواهد شد زیرا نقطه بستن یک معامله خرید درواقع یک معامله فروش است و بالعکس

  • مدیریت سرمایه (Money Managment)

ریسک مجاز در یک پوزیشن باید همواره حداکثر 2 الی 3 درصد موجودی حساب باشد. اگر چندین پوزیشن بصورت همزمان باز داشته باشید مجموع حدضرر تمامی آنها هرگز نباید بیشتر از 5 الی 10 درصد بشود.

  • روش حجم ثابت:

در این روش به ازای هر یکصددلار موجودی، صرفا اجازه انجام معامله با حجم 0.01 لات داریم.

  • روش حجم متغیر:

در این روش حجم را به گونه ای انتخاب میکنیم که حداکثر زیان هر معامله صرفا همان ریسک مجاز 3 درصدی را به موجودی حساب وارد نماید.

بعنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر قصد داریم یک سفارش فروش بر روی یورودلار در 1.1510 انجام بدهیم و حدسود و زیان هریک بفاصله یکصد پیپ از نقطه ورود قرار دارند:

در اینصورت حجم مجاز برای پوزیشن را بصورت زیر محاسبه میکنیم:

که با یک تناسب ساده، این مقدار برابربا 0.15 لات بدست خواهد آمد. زیرا با یک پوزیشن 0.15لات، حدضرر صدپیپی منجر به 150 دلار زیان خواهد شد. که همان 3 درصد ریسک بر روی موجودی 5هزاردلار میشود.

 

  • حدضرر مجاز روزانه و هفتگی:

کازینوها بخوبی میدانند که : انسانها آنقدر که بر روی باختن اصرار دارند بر روی بردن اصرار ندارند!

یک تریدر باید علاوه بر حدضرر در هر پوزیشن، همچنین حدضررهای مجاز مشخص و دقیقی بصورت روزانه و هفتگی داشته باشد.

بعنوان مثال تریدر میتواند با خودش قرار بگذارد که اگر دو پوزیشن پیاپی و متوالی در یک روز هردو پشت سر هم استاپ بخورند دیگر تا پایان آن روز به معامله ادامه نخواهد داد. همچنین درصورتیکه در طی یک هفته، دو روز با حدضرر مجاز روزانه مواجه بشود، کل هفته را تا به انتها صرفا استراحت خواهد کرد و هیچ پوزیشن جدیدی نخواهد گرفت و حتی بازار را اصلا نگاه هم نخواهد کرد تا به ذهن و روان خودش فرصت ریکاوری مجدد بدهد.

 

  • سشن های اصلی:
    • سیدنی و توکیو : 4am
    • لندن 11am
    • نیویورک 16pm

تجربه نشان میدهد که بازار فارکس در ساعات پایانی شب به حالت رنج و راکد فرو میروند و اغلب ترید کردن از ساعت 9 شب تا 9 صبح فردا نه تنها مفید نخواهد بود بلکه باعث ضرر و زیان تریدر خواهد شد.

با مشاهده چارت به سهولت ملاحظه میکنید که بهترین حرکات در بازار که بیشترین شانس سودآوری را برای معامله گر فراهم میاورند اغلب در مواقعی رخ میدهند که حجم معاملاتی در بازار به قدر کافی زیاد شده باشد

 

تمرین : اندیکاتوری بسازید که متوسط حجم در یک شبانه روز را اندازه گیری نماید و صرفا در مواقعی به شما مجوز ورود به بازار را بدهد که مقدار حجم معاملات از این مقدار میانگین بالاتر باشد:

  • روش پیوت روزانه:

پیوت درواقع مرکز ثقل و میانگین وزنی یک کندل را نشان میدهد و برابربا میانگین h, l , c است

آمار نشان میدهد که معامله گران معمولا به پیوت دیروز بیشتر از هر عدد دیگری اعتماد دارند به همین دلیل معمولا بازار در ابتدا به سمت پیوت روز قبل حرکت میکند، سپس جهت اصلی و غالب خود را مجددا پی میگیرد

اندیکاتور پیوت همچنین تعدادی سطوح فرعی نیز بنام های R1,R2,R3,S1,S2,S3 دارد که بعنوان سطوح حمایت و مقاومت مهم روزانه تلقی میشوند و میتوانید از آنها در معاملات خودتان بعنوان حدضرر و مخصوصا حدسود استفاده کنید.

تمرین برای منزل: روش معامله گری برمبنای پیوت را بر روی اینترنت جستجو نموده و خلاصه آنرا نوشته و درگروه شاگردان ارایه نمایید.

اندیکاتور پیوت را میتوانید برای تایم فریم های هفتگی و ماهیانه نیز عینا به کار ببرید

تمرین برای منزل: درحساب تمرینی فارکس خودتان برای هفته آتی، تعدادی معامله برمبنای اندیکاتور پیوت انجام بدهید.

 

همبستگی زوج ارزها:

  • معمولا نمودارهای eurusd, gbpusd, audusd, nzdusd همگی مشابه یکدیگر حرکت میکنند.
  • زوج ارز یورودلار سلطان بازار فارکس است و نوع حرکات و رفتار آن مستقیم و غیرمستقیم بر روی تمامی زوج ارزهای دیگر تاثیر میگذارد.
  • سعی کنید بر روی زوج ارزهای gbpusd, nzdusd, audusd صرفا پوزیشنهایی را بگیرید که با روند غالب یورودلار همخوانی داشته باشند
  • معمولا نمودار زوج ارز usdchf دقیقا معکوس نمودار یورودلار می باشد:
    • اگر روی usdchf مثلا پوزیشن بای داشته باشیم بی معنی است که همزمان بر روی eurusd نیز پوزیشن سل بگیریم زیرا درواقع از ریسک مجاز 3درصد عدول نموده ایم
    • همیشه بین usdchf و eurusd نگاه کنید ببینید آیا کدامیک موقعیت معامله گری بهتری را به شما ارایه کرده است و صرفا وارد همان پوزیشن بشوید و از ترید کردن بر روی زوج ارز دیگر کلا چشم پوشی کنید
  • زوج ارز gbpjpy یک نمودار بسیار فرار و وحشی است و به حدضررهای بسیار بزرگ احتیاج دارد پس ترجیحا بر روی آن ترید نکنید
  • زوج ارزهای eurgbp و eurchf بسیار کند و حوصله سر بر هستند بهتر است از ترید کردن بر روی آنها کلا اجتناب کنید

 

استفاده از زوج ارزهای متقاطع :

  • فرض کنید (علیرغم همبستگی معمول بین یوردلار و پونددلار) شاهد باشیم که یورودلار صعودی ولی پونددلار نزولی است، چه پوزیشنی را بر روی کدام زوج ارز برای معامله گری پیشنهاد میکنید؟

جواب: زوج ارز یوروپوند Eur/Gbp را بای میکنیم!

 

  • فرض کنید یورودلار نزولی باشد، آیا یورو در دنیا درحال ضعیف شدن است یا دلار در دنیا درحال تقویت می باشد؟

جواب: هردو حالت ممکن است!

 

 

  • فرض کنید نمودارهای یوردلار، پونددلار، یوروپوند مطابق تصویر زیر باشند:
  • مثال(انتخاب زوج ارز اصلح) : کدام نمودار برای ترید کردن بهتر است و میتواند سودبزرگ و حدضرر کوچکتری را برایمان داشته باشد:

جواب: نمودار audusd برای سل کردن بهتر است زیرا aud حتی نسبت به eur نیز درحال سقوط و از دست دادن ارزش خودش است

 

          مثال: انتخاب زوج ارز اصلح

جواب: بهتر است بر روی نمودار audusd سل کنیم زیرا aud حتی نسبت به nzd نیز درحال تضعیف است.

 

  • تمرین برای منزل: چند موقعیت مناسب معامله گری را برمبنای روش زوج ارزهای کراس که منجر به انتخاب زوج ارز اصلح میشود پیدا کرده و در حساب تمرینی فارکس خودتان بر روی آن ترید کرده و درگروه شاگردان ارایه نمایید.

 

 

 

 

تعریف هج Hedge

به دو معامله معکوس و متضاد گفته میشوند که بصورت همزمان بر روی یک اقلام معاملاتی واحد گرفته شود.

هج کردن درواقع هیچ فرقی با بستن یک معامله ندارد زیرا باعث قفل شدن مجموع سود و زیان دو معامله مستقیم و معکوس میگردد. اما برخی از کاربردهای آن میتواند به شرح زیر و عمدتا جهت پوشش ریسک باشد:

  • هنگام مواجه با اخبار و هیجانات بسیار شدید بازار میتوانیم موقتا معاملات خود را هج کنیم تا پس از فروکش نمودن هیجانات مجددا با باز کردن هج، به روند اصلی معاملات باز گردیم.
  • آزاد شدن مارجین ادر معامله دوم: برای انجام معامله دوم که بصورت معکوس با معامله اول انجام میشود، نیاز به هیچ مارجین جدیدی نداریم.
  • مصون ماندن از تغییرات قیمتهای جهانی توسط بازرگانان و شرکتهای بین المللی و غیره
  • برای فرار از کال مارجین شدن در لحظات پایانی
  • سایر کاربردهای ابتکاری دیگری نیز مانند هج کردن روی آدمها(!) یا هج کردن جهت دور زدن تحریمها(!) و غیره را میتوان برای این امر متصور شد.

 

فاندامنتال فارکس

  • اخبار و تقویم اقتصادی
  • توضیح جدول تقویم اقتصادی
  • میزان اهمیت:
    • رنگ قرمز: بسیار مهم
    • رنگ نارنجی: متوسط
    • رنگ زرد: کم اهمیت
    • رنگ سفید: تعطیلات بانکی (معمولا در روزهای تعطیل شاهد یک بازار کاملا رنج و راکد خواهیم بود)
  • ستونهای اعلام خبر:
    • مقدار واقعی در واقع شاخص اقتصادی مربوطه که توسط شرکتهای تحقیقاتی معتبر خصوصی به بازار ارایه میگردد

دقت کنید که اگر مقدار واقعی خبر مربوطه از «مقدار پیش بینی شده توسط تحلیلگران» بهتر باشد موجب تقویت ارزش آن ارز خواهد شد و بالعکس.

پس مقدار Actual را باید با مقدار Forecast مقایسه کنید، نه با مقدار Previous !  زیرا بازار قبلا خودش را با پیشبینی تحلیلگران ، تطبیق داده و در واقع آنرا پیشخور کرده است.

ممکن است خبر مربوط به دوره گذشته نیز مجددا اصلاح و به بازار ارایه گردد که اصطلاحا به آن Revised گفته میشود و اهمیت آن حتی میتواند از خبر واقعی نیز بعضا بیشتر باشد.

  • تمرین: جزوه آموزشی روش ترید بر روی اخبار (امازینگ) را مطالعه و ترجمه کنید و خلاصه آنرا در گروه شاگردان ارایه نمایید و سعی کنید در طول هفته های آینده برخی معاملات را با این روش جالب و سرگرم کننده انجام بدهید.

 

پوزیشن منیجمنت:

  • عبارت است از مجموعه تکنیکها و استراتژیهایی که بر روی حجم معاملات انجام میدهیم ، از لحظه ورود به بازار تا لحظه خروج از کامال از بازار، با این هدف که بیشترین مقدار سود و کمترین مقدار زیان را از موقعیت معاملاتی مذکور حاصل نماییم.
  • نحوه ورود به بازار:
    • همانطور که احتمالا تجربه کرده اید اکثر پوزیشنهایی که نهایتا استاپ میخورند و ضرر و زیان بدی را به حساب وارد میاورند اغلب از همان لحظات اولیه به سرعت وارد زیان شده اند و تا به انتها نیز هرگز به محدوه سودآوری وارد نشده اند. میخواهیم سعی کنیم این پوزیشنها را بطور کامل از فهرست معاملات حذف نماییم یا اینکه لااقل مقدار ضرر حاصل از آنها را کاهش دهیم.
    • روش دور کردن نقطه ورود: اتخاذ کردن حاشیه امنیت مناسب حدود 5 الی 10 پیپ، رند کردن نقاط ورود و خروج و حدسود و زیان و ریسک به ریوارد و غیره….
    • روش ورود دو بخشی: به جای آنکه یک پوزیشن در نقطه ای مانند 1.0000 بگیرید، حجم را نصف کنید و دو پوزیشن مساوی و یکسان در نقاط 1.0000 و 1.0005 ثبت نمایید!
    • بعنوان مثال در تصویر زیر بجای آنکه یک پوزیشن سل استاپ با حجم 1 لات در نقطه 1.1540 انجام بدهیم، درعوض دو پوزیشن سل استاپ با حجم 0.5 لات در نقاط 1.1540 و 1.1535 انجام داده ایم تا:
      • اگر بازار برطبق مسیر شماره1 پیش برود: صرفا با یک حجم 0.5لات با ضرر مواج بشویم
      • اما اگر بازار برطبق مسیر موردانتظار شماره2 پیش برود: با حجم دوبرابر-یعنی 1 لات- به سود دست خواهیم یافت.
  • تمرین برای منزل: پای چارت بنشینید و بدون آنکه به چارت نگاه کنید با یک سکه شیریا خط تصمیم بگیرید سفارش بای یا سل با حدسود و حدزیان ثابت و مساوی 20 پیپ انجام بدهید. با این شرط که اگر پوزیشن به اندازه 5 پیپ وارد سود بشود باید یک پوزیشن جدید نیز در همان جهت دقیقا با همان نقاط ورود و خروج، اضافه نماییم. سپس برایند این روش را در انتهای هفته مورد بررسی و بازبینی مجدد انجام بدهید و نتیجه آنرا در گروه شاگردان ارایه کنید.

 

  • تمرین2: یک اکسپرت بنویسید که تمرین فوق را برمبنای یک تابع احتمالی از نوع RND انجام بدهد . آنرا در یک هفته اخیر بک تست نمایید و نتیجه را در گروه شاگردان ارایه کنید.

 

 

  • نحوه خروج از بازار:
    • روش پوزیشن گیری دوبخشی:

به جای یک بخش، با دوبخش مساوی و هم اندازه و یکسان وارد بازار می شویم و از دو حدسود متفاوت برای آنها استفاده میکنیم. حدسود اول باید به گونه ای انتخاب بشود که یک ریسک به ریوارد حدودا یک به یک را برای شما تعریف نمایید(بعنوان مثال معمولا حدود 20 الی 30 پیپ انتخاب میشود) برای بخش دوم میتوانیم به استقبال سودهای بزرگتر مانند  50 و 70 و حتی 90 پیپ برویم.

دقت کنید که به محض اینکه بخش اول به حدسود اصابت نمود باید حدضرر بخش دوم را به نقطه ورود اولیه منتقل نماییم به گونه ای که از این به بعد ریسک بخش دوم کاملا خنثی شده باشد. (به این کار اصطلاحا Break Even کردن معامله گفته میشود که موجب Risk Free شدن پوزیشن خواهد شد)

 

مثال از نحوه ارایه سیگنال در این سبک:

BuyStop Eurusd@1.1610

SL= 1.1580(-30 pip)

TP1= 1.1640(+30 pip)

TP2= 1.1660(+50 pip)

که در واقعیت بصورت زیر خواهد شد:

  • بهینه سازی حد سود و حدزیان:

کلیه معاملات چند هفته اخیر خود را مجددا مورد بازبینی قرار دهید و بررسی کنید که آیا چه میزان حد سود و حدزیان میتواند بالاترین راندامان معاملاتی را برای مجموعه معاملات شما به ارمغان بیاورد (به این شرط که کلیه معاملات از همان ابتدا تا به انتها با حدسود و حدزیان کاملا ثابت و یکسان گرفته بشوند)

مثلا  در بازبینی که بر روی پوزیشن زیر انجام میشود مشخص میگردد که حتی یک استاپ لاس صرفا 20 پیپی نیز برای این پوزیشن کاملا کافی بوده است! و نیازی به ریسک کردن به اندازه 45 پیپ اصلا وجود نداشته! پس «حدضرر بهینه» برای این پوزیشن خاص برابربا 20 پیپ بوده است و آنرا در جدول مربوطه ثبت میکنیم. به همین ترتیب واضح است که «حدسودبهینه» در نمودار زیر برابربا 70 پیپ بوده است

  • روش پوزیشن گیری 3بخشی:

در روش 3بخشی بصورت زیر عمل میشود:

در این روش حدسود بخش اول و دوم و سوم در ابتدا بصورت زیر تعریف میگردد:

TP1= 20

TP2= 40

TP3= open

هنگامیکه بخش اول به سود اولیه 20 الی 30 پیپ برسد، حدضرر بخشهای دوم و سوم به نقطه ورود منتقل میگردند

سپس هنگامیکه بخش دوم نیز به حدسود اصابت نماید، حدضرر بخش سوم بصورت خیلی تنگ و فشرده(بعنوان مثال در تایم فریم های پایینتر) تریلینگ میشود تا بیشترین سود ممکن از بازار شکار گردد.

 

 

روش سود تصاعدی (Compound Gain)

در این روش میتوانیم با نمایان شدن هر قله و دره جدید بر روی چارت، یک سفارش جدید را نیز به مجموعه حجم های قبلی اضافه نماییم منتهی به این شرط که قبلا حدضرر کلیه بخش های قبلی را به نقطه ورود منتقل کرده باشیم:

به گونه ای که هر زمان اگر بازار مجددا بازگشت نماید، صرفا پوزیشن آخر به حدضرر مواجه گردد و مجموعه پوزیشنهای قبلی همگی بر روی نقطه صفر بسته بشوند.

  • روش سود تصاعدی خرکی!! JackAssCompoundGain

در این روش میتوان حتی حدضرر بخشهای قبلی را به جای نقطه ورود اولیه به زیر آخرین دره منتقل نمود تا پوزیشنهای قبلی با اندکی سود از بازار خارج بشوند، و در عوض میتوان حجم پوزیشنهای جدید را حتی نسبت به حجم مجاز نیز افزایش داد:

نحوه افتتاح حساب واقعی:

  • بمن پیغام بدهید تا شما را راهنمایی کنم.
  • با مبالغ سنگین شروع نکنید بلکه ابتدا با یک مبلغ کوچکتر شروع کنید، سپس اگر بتوانید آنرا دوبار، دوبرابر نمایید به خودتان اجازه بدهید که یک حساب با موجودی بزرگتر افتتاح کنید.

موفق باشید