قبول مسئولیت
قبول مسئولیت
شکل دادن به محیط ذهنی خود:
برای رسیدن به هدف نهایی، باید یاد بگیرید که باورها و نگرشهای لازم را در خود بازسازی و راهاندازی کنید. اگر هدف نهایی کسب سود پایدار باشد، هدف اولیه باید آموختن نحوهی تفکر یک معاملهگر همیشه موفق باشد که با ساختار ذهنی بدون ترس معامله کند و شخص را از بی احتیاطی ناشی از ترس محافظت کند. اگر اینچنین محیط ذهنی را ایجاد کنید، معاملات تقریبا پاکی خواهید داشت. در ادامه علاوه بر از بین بردن ترس به انضباط درونی نیاز میباشد. آنچه بیشتر زیانها را بهوجود میآورد، نگرشها وعقاید در مورد اشتباه کردن، ضرر کردن و بیپروایی هنگام احساس پیروزی است. هنگامی که اعتماد به نفس دارید و ترس و نگرانی را از خود دور میکنید، انجام یک زنجیره معاملات موفق دشوار نخواهد بود، زیرا همراه شدن با یک جریان آسان است. همچنین در صورت نداشتن ترس می توان معاملات را بدون هیچگونه کشمکش درونی انجام داد. در این زمان گویی بازار خود فریاد میزند که چه زمان بخرید و بفروشید. نگرش موفق، معاملهگری را جذاب و یادگیری آن را دشوار میکند. معاملهگر مبتدی نمیترسد و احساس یک نگرش برنده را دارد و باخت را تجربه نکرده است. ضرر و اشتباه واقعیتهای اجتنابناپذیر معامله هستند. انتظارات و توقعات ما نشاندهندهی ذهنیت ما دربارهی این هستند که برخی لحظات آینده در محیط اطراف چگونه دیده، شنیده و یا احساس خواهند شد. معاملهگران همیشه موفق با ایجاد تغییری اساسی در نگرش خود موجب این موفقیت شدهاند. در مقابل معاملهگران مبتدی، پس از تجربه کردن ضرر، بدون تردید حالت درد عاطفی را تجربه خواهند کرد و احساس میکنند بازار بر علیه آنها اقدام کرده و با متضرر کردن آنها، احساس برنده بودن را از آنان سلب کرده است.
معاملهگران معمولی انتظار دارند که بازار توقعات، امیدها و آرزوهایشان را محقق سازد و مسئولیت انتخابهایشان را نمیپذیرند و بازار را مقصر شکستهای خود میدانند.
هر معامله گری که در بازار شرکت میکند، برای منافع خود کار میکند. یعنی هدف معاملهگر این است که پول را از بازار بیرون بکشد و هدف بازار، این است که پول یا فرصت را از دست معاملهگر برباید. علاوه بر این بازار فرصتهای زیادی را برای کسب پول سر راهتان قرار میدهد.
در عمیق ترین لایه های هویتی خود بپذیرید که خودتان مسئولیت کامل موفقیت یا شکستهایتان را در معاملهگری بر عهده دارید.
باید بیاموزید که چگونه آنچه میخواهید را از بازار به دست آورید که اولین گام آن، آموختن و پذیرش کامل و مطلق مسئولیت است. مسئولیت پذیری به معنای؛ پذیرش اینکه تمام نتایج بهدست آمده حاصل کار خودتان است. اما در صورت نپذیرفتن این مسئولیت دو مانع عمدهی روانشناختی ایجاد میشود: 1) بکار بردن واکنشهای تدافعی در بازار که باعث خارج شدن شما از جریان دائمی فرصتها میشود. 2)گمراه کردن خود با این عقیده که با تحلیل بازار، عدم موفقیت شما حل میشود.
در معاملات باید این واقعیت را در نظرگرفت که، بازار اطلاعات خود را با دیدگاه بیطرف و خنثی ارائه میکند. از نظر بازار، هر لحظه ای خنثی است و برای شما که ناظر هستید، هر لحظه و هر قیمت میتواند معنادار باشد. معانی که در ذهنیت شما نهفته است.
اگر جریانهای بیپایان فرصت برای ورود و خروج به معاملات را بدون تاسف و سرزنش دریافت کنید، میتوانید در بهترین شرایط ذهنی برای کسب سود عمل کنید و از تجربیات خود پند بگیرید.
جریان بازار اغلب آشفته است، بهخصوص در تایم فریمهای کوتاهتر، اما الگوی متقارنی را نشان میدهد که بارها خود را تکرار میکنند. اگر بخواهید به جریان بازار حساس باشید، باید ذهنتان فارغ از ترس، خشم، پشیمانی و ناامیدی باشد.
معاملهگر تازه وارد تصور میکند تنها راه انتقام، غلبه بر بازار و تنها راه غلبه بر بازار، کسب دانش بازار است. اما متوجه میشود که پس از افزایش دانش، مشکلاتش در معامله بیشتر شده است. در سطح ناخودآگاه، ذهن ما به طور خودکار اطلاعات را تغییر میدهد، تحریف میکند یا آنها را از آگاهیمان حذف میکند. اگر شخص فقط با هدف اجتناب از درد، به یادگیری هرچه بیشتر مهارتهای بازار بپردازد، مشکلاتش چند برابر میشوند؛ زیرا هرچه بیشتر بیاموزد، انتظار طبیعی او از بازار بالاتر میرود و ناخواسته وارد یک دور باطل میشود.
برندگان، بازندگان، رونق و رکود:
چرخهی رونق و ورشکستگی: لازم بودن زمان زیاد برای انصراف بعضی معاملهگران و همچنین کسب شایستگی کافی بعضی دیگر از معاملهگران برای ورود به بازار.
نیروهای روانشناختی قدرتمند وموثر بر هدف اصلی:
1)خود بزرگ بینی: به وجود آوردن اعتماد به نفس فوق العاده بطوری که معاملهگر احساس میکند هیچ خطایی وجود ندارد. عدم درک ریسک.
2) خود تخریبی: عدم احساس شایستگی برای برنده شدن.
معاملهگران بر اساس نتایج کسب شده:
- معاملهگران همیشه برنده (حدود 10%): کسب روش پول درآوردن.
- معاملهگران همیشه بازنده (حدود 30تا40%): معاملات زیانبار متعدد با پیروزیهای گاه به گاه.
- معاملهگران چرخه رونق و رکود (حدود 40تا50%): کسب روش پول درآوردن، منتها فاقد مهارتهای کتمل معاملهگری برای حفظ پول.
اگر برنده شوید و یاد نگرفته باشید که چگونه بین اعتمادبهنفس و خویشتنداری تعادلی سالم ایجاد کنید دیر یا زود شکست خواهید خورد.
تعریف از نگرش برنده، داشتن انتظار مثبت از تلاشهای خویش و پذیرفتن هر نتیجهی به دست آمده بعنوان اتعکاس کاملی از سطح رشد و چیزهایی است که برای عملکرد بهتر لازم دارید.
کارآمدترین روش برای کشف چیزهایی که برای موفق شدن به آنها نیاز دارید، ایجاد نگرشی برنده است که چشماندازی خلاقانه آن را بهوجود میآورد.
دیدگاهتان را بنویسید