قوانین برایان تریسی در مورد پول !!! (معرفی و بررسی)
معرفی برایان تریسی :
برایان تریسی میلیونر خود ساخته و یکی از باهوشترین و با تجربهترین سخنوران و مربیان در دنیای امروز است. برایان بیش از 25 سال و طی فرآیند یادگیری اینکه چرا بعضی از افراد موفقتر از دیگران هستند، از فقر به ثروت رسیده است. در اینجا او بهترین قوانین و اصولی که تا به حال در تاریخ بشری برای رسیدن به ثروت شخصی کشف شده است را بیان میکند. برایان میداند که برای چه صحبت میکند. او از دبیرستان فارغالتحصیل نشد، کارگری میکرد، ظرف میشست، چاه میکند و سالها در مزارع و دامداریها، در ساختمانها و کارخانهها کار میکرد. همچنین در اقیانوس اطلس شمالی روی یک کشتی کار کرده بود. در آخر به فروش و سپس مدیریت تجارت روی آورد و از همان جا شروع به مطالعهی افراد موفق کرد. حال به 20 سال جلوتر میرویم. برایان حالا 22 تجارت مختلف در رشتههای متفاوت را شروع، مدیریت و یا متحول ساخته است. او در بیش از 5 هزار شرکت در آمریکا و 23 کشور خارجی سخنور، مربی و مشاور بوده است. برایان بیش از 2 میلیون مرد و زن را در دورههایش در مورد فروش، مدیریت، موفقیت شخصی و پیشرفت مالی فارغالتحصیل کرده است. برنامههای ویدئویی و صوتی او به 20 زبان ترجمه شده و در 38 کشور جهان فروش رفته است. برایان نه تنها خود را از فقر به ثروت رساند؛ بلکه به هزاران مرد و زن دیگر که با هیچ شروع کردند، نشان داد که چطور به استقلال مالی برسند. هر یک از این قوانین که قرار است بیاموزید، میتواند زندگی شما را تغییر دهد. مثل همیشه مهمترین عامل موفقیت برای شما عمل کردن است و وظیفهی شما این است که این اصول و استراتژیها را بیاموزید و سپس به طور مداوم آنها را در زندگی خود بهکار ببرید تا نتایجی مشابه صدها و هزاران و حتی میلیونها مرد و زنی که قبل از شما به آن رسیدند را فرا بگیرید. در آخر این برنامه برایان پیشنهاد ویژهای را به شما خواهد کرد که خیلی سریع شما را در جادههای متعالی به سمت استقلال مالی و ثروت شخصی قرار خواهد داد.
دوره غیر حضوری نگاه معامله گران موفق (روانشناسی معامله گری)
معرفی قوانین برایان تریسی در مورد پول :
برایان تریسی 21 قانون شکستناپذیر در مورد پول دارد که به بررسی آن ها می پردازیم.
-
قانون علت و معلول
قانون علت و معلول یکی از قوانین برایان تریسی در مورد پول می باشد. هر اتفاقی دلیلی دارد و برای هر علتی معلولی وجود دارد. این قانون، قانون اساسی در سرنوشت بشر است. این قانون میگوید ما در دنیایی زندگی میکنیم که قانون بر آن حاکم است و نه شانس. هر اتفاقی دلیلی دارد؛ چه دلیل آن را بدانیم و چه ندانیم. هر معلولی موفقیت باشد و یا شکست، ثروت باشد و یا فقر، علت یا علتهای بخصوصی دارد. هر علت یا اتفاقی، نوعی معلول یا پیامد دارد؛ چه آن را ببینیم چه نبینیم. قانون علت و معلول بیان میکند که تمام دستآوردها، ثروت، خوشبختی، رفاه و موفقیت معلول یا نتیجهی مستقیم یا غیر مستقیم علتها یا اعمال بخصوصی هستند. اگر معلول یا نتیجهای را که میخواهید به دست آورید را به وضوح بدانید، احتمالا میتوانید به آن دست بیابید. میتوانید بقیهی کسانی را که به همان هدف رسیدهاند بررسی کنید و شما هم میتوانید با انجام همان کاری که آنها کردهاند، به همان نتیجهها برسید. این قانون، همانگونه که در مورد چیزهای دیگر صدق میکند، در مورد پول هم صادق است. این قانون میگوید که، موفقیت مالی یک معلول است و برای همین از علتهای مشخصی ناشی میشود. وقتی این علتها را بشناسید و آنها را در زندگی و فعالیتهایتان بهکار ببرید، همان معلولهایی نصیبتان میشود که، هزاران یا میلیونها شخص دیگر به آن رسیدهاند. اگر تنها همان کارهایی را بکنید که دیگران قبل از شما کردهاند تا به پول برسند، شما هم میتوانید هر قدر که پول بخواهید بهدست بیاورید. اگر آن کارها را نکنید، به آن نتایج نمیرسید. مسئله به همین سادگی است. مهمترین بیان این قانون جهانی این است؛ افکار علت هستند و شرایط معلول. به عبارت دیگر میشود بیان کرد که فکر سازنده است. افکار شما منبع اصلی نیروهای سازنده در زندگیتان است. تمام دنیایتان را با نحوهی تفکرتان میسازید. تمام افراد و موقعیتهای کنونی در زندگی شما بهوسیلهی تفکرتان ساخته شده یا بهوسیلهی افکار خودتان جذب شما شدهاند و هنگامی که تفکرتان را تغییر بدهید، زندگیتان را متحول خواهید ساخت. برخی مواقع این اتفاق فقط در عرض چند ثانیه رخ میدهد. مهمترین اصل موفقیت شخصی یا کاری این است؛ شما همان چیزی میشوید که بیشتر مواقع به آن فکر میکنید. نحوهی احساس یا عکسالعمل شما به اتفاقاتی که برایتان میافتد بستگی ندارد بلکه به نوع تفکر شما در مورد این اتفاقات وابسته است. دنیای بیرونیتان نیست که موقعیت یا شرایط را برایتان تحمیل میکند، بلکه دنیای درونیتان است که شرایط زندگیتان را میسازد. بهویژه تفکر شما در مورد پول و وضعیت مالی تا حد زیادی تعیین کنندهی وضعیت مالی فعلی شماست. تشخیص درست نیمی از درمان است. به بخشهای مهم زندگی خود، خانواده، سلامتی، کار و شرایط مالی خود نگاه کنید و به رابطهی علت و معلولی بین نحوهی تفکر، گفتهها، احساسات، رفتار و نتایجی که میگیرید توجه کنید. با خود صادق باشید.
-
قانون باور
از دیگر قوانین برایان تریسی در مورد پول می توان به قانون باور اشاره کرد. این قانون بیان میکند که هر آنچه که با احساس به آن باور دارید، به واقعیت تبدیل میشود. این قانون میگوید شما همواره مطابق با باورهایتان بخصوص باورهایی که در مورد خود دارید، عمل میکنید. باورهای شما مثل فیلتر عمل میکند که اطلاعاتی را که با آن همخوانی ندارد را حذف میکند. شما لزوما آنچه را که میبینید باور نمیکنید؛ بلکه همان چیزی را میبینید که از قبل به آن باور داشتهاید. صرفنظر از اینکه باورها و پیشداوریهایتان بر مبنای واقعیت است یا خیال، شما اطلاعاتی که متناقض با باورهایتان است را رد میکنید. این مسئله بهطور خاص در مورد پول صدق میکند. بهترین باوری که میتوان در خود ایجاد کرد، این است که سرنوشت شما اینگونه مقدر شده که از لحاظ مالی به موفقیت بزرگی برسید. وقتی کاملا اطمینان حاصل کردید که در جهت موفقیت مالی پیش میروید، رفتارهایی را در پیش خواهید گرفت که این امر را محقق میسازد. بدترین باورهایی که میتوان داشت، باورهایی است که شما را محدود میکند. این باورها وقتی وجود دارند که شما فکر میکنید در برخی جنبهها محدودیت دارید. واقعیت این است که هیچکس از شما بهتر نیست و هیچکس هم از شما زرنگتر نیست. اگر عملکرد کسی از شما بهتر است، بیشتر به این دلیل است که آن فرد استعدادهای طبیعیاش را بیشتر از ما پرورش داده است و آن قوانین علت و معلولی را که در زندگی و امور مالی صدق میکند را، قبل از شما آموخته است؛ اما هر کار عاقلانهای را که فرد دیگری انجام داده، احتمالا شما هم میتوانید انجام دهید. تنها باید روش آن را یاد بگیرید. چه چیزی است که اگر بدانید امکان ندارد شکست بخورید، جرأت آرزوی آن را خواهید داشت؟ اگر هیچ محدودیتی نداشتید و اگر همهی زمان، پول، استعداد، مهارت و ارتباطات مورد نیازتان را داشتید، دوست داشتید در زندگی چه کاری انجام بدهید؟ چه فردی بشوید و یا چهچیزی داشته باشید؟
-
قانون انتظارات
این قانون بیان میکند که هرچه را با اطمینان انتظار داشته باشید، مثل خبری از آینده است که خودتان آن را محقق میکنید. شما همیشه با نحوهی تفکر یا صحبتتان دربارهی اینکه کارها چگونه پیش خواهند رفت مثل یک پیشگو عمل میکنید. وقتی با اطمینان انتظار دارید که چیزهای خوبی برایتان اتفاق بیفتد، به طور معمول اینچنین میشود. اگر هم انتظار داشته باشید که اتفاقی منفی بیفتد، معمولا همینطور خواهد شد. افراد ثروتمند انتظار دارند که پولدار باشند. افراد موفق انتظار دارند که موفق باشند و افراد شاد و محبوب انتظار دارند که شاد و محبوب باشند. انتظارات شما تا حد زیادی دست خودتان است؛ پس بهترین انتظار را از خودتان داشته باشید. تصور کنید که، توانایی نامحدودی دارید و میتوانید به هر چیزی که در فکرتان است برسید. تصور کنید که آیندهی شما تنها با تصورتان محدود میشود و هر چیزی که تاکنون به آن رسیدهاید، تنها بخش کوچکی از چیزی است که واقعا میخواهید به آن برسید. تصور کنید که عالیترین لحظات، هنوز در راه هستند و هر چیزی که تا به حال برایتان اتفاق افتاده، تنها یک نوع آمادهسازی شما برای چیزهای بزرگی است که قرار است بعدا برایتان اتفاق بیفتد.
-
قانون جذب
یکی دیگر از قوانین برایان تریسی در مورد پول، قانون جذب می باشد. این قانون بسیار عالی است و میگوید که شما یک آهنربای زنده هستید. شما همیشه افراد، موقعیت و شرایطی را جذب میکنید که، با افکار غالب شما هماهنگی دارد. این یکی از قانونهای بزرگی است که بیشتر موفقیتها و شکستها را در زندگی کاری و شخصی توضیح میدهد.این قانون بیان میکند که هر چه را که امروز در زندگی دارید، به سبب طرز فکرتان جذب کردهاید و چون میتوانید طرز فکرتان را تغییر بدهید، پس میتوانید زندگیتان را هم دگرگون کنید. وقتی تمایل شدیدی به موفقیت مالی در خودتان ایجاد کرده باشید و پیوسته به آن فکر کنید، یک میدان نیرو از انرژی احساسی مثبت ایجاد میکنید که افراد، ایدهها و فرصتهایی را به زندگیتان جذب میکند که به شما کمک میکند هدفهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. به زندگی مالی کنونی خود نگاه کنید و ببینید که چگونه با افکارتان هماهنگی دارد. مسئول همهی چیزهای خوب زندگیتان خودتان هستید. این چیزها را به این علت دارید که شما آنها را به خودتان جذب کردهاید. بعد به چیزهایی که در اطراف شما وجود دارد و شما از آن خوشتان نمیآید نگاه کنید و مسئولیت کامل آنها را هم برعهده بگیرید. علت وجود آنها نیز خود شما هستید و علت آنها نوعی ضعف در تفکر شماست. این ضعف چیست؟ تصمیم دارید با آن چکار کنید؟
-
قانون فراوانی
قانون فراوانی از مجموعه قوانین برایان تریسی در مورد پول بیان میکند که ما در دنیای غنی زندگی میکنیم و در آن برای همهی کسانی که به راستی به دنبال پول هستند و حاضرند به قوانین حاکم بر کسب آن عمل کنند پول کافی وجود دارد. یعنی پول کافی برای شما وجود دارد و به راستی هیچ کمبودی نیست. هرچه را بخواهید و مورد نیازتان باشد، عملا میتوانید داشته باشید. ما در دنیای دست و دل بازی زندگی میکنیم و از هر طرف نعمتها و فرصتها، اطرافمان را فراگرفته است تا هرچه را که میخواهیم بهدست آوریم. فکرتان نسبت به کمبود یا فراوانی پول تاثیر زیادی بر پولدار یا پولدار نشدن شما دارد. اولین برداشت از قانون فراوانی این است؛ مردم ثروتمند میشوند چون تصمیم میگیرند ثروتمند شوند. افراد به این دلیل ثروتمند میشوند که اعتقاد دارند توانایی ثروتمند شدن را دارند و به دلیلی که به این موضوع کاملا اعتقاد دارند، مطابق آن عمل میکنند و پیوسته کارهایی میکنند که اعتقاداتشان را عملی کنند. دومین برداشت از قانون وفور این است که افراد به این دلیل فقیر هستند که هنوز تصمیم نگرفتهاند که پولدار شوند. در کتاب میلیونر فوری نوشتهی مارک فیشر، میلیونر پیر از پسری که دربارهی میلیونر شدن از او راهنمایی خواسته بود میپرسد: چرا هنوز ثروتمند نیستی؟ این سوال مهمی است که باید از خودتان بپرسید. جوابی که به این سوال میدهید چیزهای زیادی را دربارهی خودتان برای خودتان روشن میکند. جوابهایتان باعث میشود که باورهای محدود کننده، تردیدها، ترسها، بهانههای همیشگی، دلیلتراشیها و توجیههایتان آشکار شود. چرا اکنون پولدار نیستید؟ همهی دلیلهایی که به فکرتان میرسد را بنویسید. همراه یک نفر که شما را به خوبی میشناسد تک تک جوابهایتان را بررسی کنید و نظر او را هم بپرسید. ممکن است تعجب کنید که بیشتر جوابهایتان بهانههایی است که به آنها عادت کردهاید. دلایل بهانههایتان هرچه باشد میتوانید همین الان از شر آنها خلاص شوید. دنیا پر از صدها و هزاران نفر است که آنقدر مشکلات سر راهشان بوده که حتی نمیتوانید تصور کنید و با این وجود پیشرفتهاند و موفق شدند و شما هم میتوانید.
-
قانون مبادله
قانون مبادله نیز از دیگر قوانین برایان تریسی در مورد پول است. این قانون بیان میکند که پول واستهای است که مردم از طریق آن کارشان در تولید کالا یا خدمات را با محصولات و خدمات دیگر مبادله میکنند. قبل از بوجود آمدن پول، مبادلهی پایاپای وجود داشته است. در مبادلهی پایاپای مردم بدون واسطهی پول، کالاها و خدمات را بهطور مستقیم با کالاها و خدمات دیگران مبادله میکردند. با رشد تمدنها و دردسرساز شدن مبادلهی پایاپای مردم فهمیدند که میتوانند کالاها یا خدماتشان را با یک واسطه مانند سکه مبادله کنند که بعد میتوانستند آن را با محصولات و خدمات دیگران تعویض کنند. در نتیجه روند مبادله آسانتر میشد. امروزه سرکار میرویم و کارمان را با پول معاوضه میکنیم. سپس از این پول استفاده کرده تا حاصل کار دیگران را بخریم. اولین برداشت از قانون مبادله میگوید؛ پول معیاری از ارزشی است که مردم برای کالاها یا خدمات قائل هستند. فقط مبلغی که فرد حاضر است برای چیزی بپردازد، تعیین کنندهی ارزش آن است. کالاها و خدمات به غیر از مبلغی که کسی حاضر است برایشان بپردازد، هیچ ارزش دیگری ندارند. بنابراین ارزش هر کالا کاملا نسبی است و بستگی به افکار، احساسات، نگرش و نظر خریدار احتمالی در هنگام تصمیمگیری برای خرید دارد. دومین برداشت از این قانون میگوید: کار شما از نظر دیگران یکی از ابزارهای تولید و یکی از موارد هزینهبر است. همهی ما تمایل داریم کارمان یا عرق جبینمان را استثنایی و خاص تلقی کنیم چون بهشدت به شخص ما مربوط میشود. کار ما جلوهای از وجود خود ماست؛ اما تا جایی که به دیگران مربوط است، کار ما هزینه است. همهی ما بهعنوان مصرفکنندهی کالا یا کارفرمای زرنگ، میخواهیم بیشترین کالا را با کمترین هزینه به دست بیاوریم و اهمیت نمیدهیم که این حاصل کار چهکسی است. به همین دلیل شما نمیتوانید یک قیمت منصفانهای روی کار خودتان بگذارید. مبلغی که نصیب میشود و ارزشی که از نظر مالی دارید از اینجا تعیین میشود که دیگران حاضرند در یک بازار رقابتی چه مبلغی برای کار شما بپردازند. سومین برداشت از این قانون میگوید: مبلغی که شما به دست میآورید معیاری است از اینکه دیگران چه ارزشی برای فعالیتهای شما قائل هستند. نحوهی برخورد بازار با کار شما ساده است. پولی که به شما داده میشود، همیشه با سه عامل ارتباط مستقیم دارد: کاری که میکنید، کیفیت کاری که میکنید و سختی جایگزین کردن شما با فردی دیگر. پولی که میگیرید بهطور مستقیم متناسب با کمیت و کیفیت کارتان و مقایسه با کار دیگران بعلاوه ارزشی که دیگران برای کارتان قائل هستند. چهارمین برداشت از قانون مبادله میگوید: پول یک معلول است و نه یک علت. کار یا فعالیتتان در مقایسه با ارزش یک کالا یا خدمات علت است و دستمزد، حقوق یا درآمدی که دریافت میکنید، معلول است. اگر میخواهید معلول یا همان پول افزایش پیدا کند، علت یا همان ارزشی که به کالا یا خدمات اضافه میکنید را زیاد کنید. برداشت پنجم از قانون مبادله میگوید: برای افزایش پولی که به دست میآورید باید ارزش کاری را که میکنید، افزایش دهید. برای کسب پول بیشتر باید ارزش بیشتری به محصول بدهید. باید دانش یا مهارتتان را افزایش دهید. عادتهای کاریتان را بهبود ببخشید. طولانیتر و سختتر یا خلاقانهتر کار کنید یا کاری کنید که به شما امکان بدهد از تلاشهایتان نتیجه و بازده بیشتری بگیرید. گاهی هم باید همهی این کارها را با هم انجام دهید. پردرآمدترین افراد جامعه کسانی هستند که، پیوسته در یک یا بیشتر از این زمینهها رشد میکنند تا ارزش کاری که انجام میدهند را افزایش دهند.
در این مقاله با قوانین برایان تریسی در مورد پول آشنا شدیم.
دیدگاهتان را بنویسید