روش معاملهگری در بازارهای رونددار
روش معاملهگری در بازارهای رنج و ترند کاملا متفاوت و حتی متضاد با یکدیگر است. روش معاملهگری در یک بازار رونددارِ صعودی برمبنای قاعده «بالا بخر و بالاتر بفروش» است! بعنوان مثال در بورس ایران، در یک بازار رونددار صعودی ممکن است قیمت برای چندین روز و حتی چند هفته متوالی رشد نموده و صف خرید بشود. معاملهگر نباید از ورود به بازار بترسد و نباید نگران رشد بیش از حد قیمت و افزایش ریسک احتمالی باشد. مادامیکه روند بازار صعودی است معاملهگر باید شجاع و نترس بشود و بی مهابا به صفهای خرید حمله نموده و در اولین فرصت وارد بازار بشود. در یک کلام، معاملهگر در بازار ترند باید پرریسک، شجاع و طمعکار بشود!
در یک بازار رونددار صعودی، نباید منتظر منفی شدن قیمتها بمانید. به خودتان نگویید قیمتها بیش از حد گران شدهاند. بلکه مادامیکه اندیکاتورها و سایر قواعد تکنیکال، وضعیت بازار را از نوع رونددار صعودی نشان میدهند، شما نیز شجاع باشید و به خودتان بگویید «آری میدانم قیمت خیلی رشد کرده است، اما امروز گران میخرم زیرا میدانم فردا گرانتر خواهم فروخت!»
در مورد تثبیت سود و خروج از بازار نیز باید شجاع و طمعکار باشید. بارها دیدهام که در بازارهای مثبت، هنگامیکه قیمت سهمها به سادگی چندین برابر میشوند، نوآموزان اغلب به سودهای بسیار کوچک قناعت نموده و به سرعت از بازار خارج میشوند. به این ترتیب امکان کسب یک سود بسیار فوقالعاده را به راحتی از دست میدهند. یک معاملهگر حرفهای میداند کِی باید شجاع و طمعکار باشد و کِی ترسو و محافظهکار. یک معاملهگر حرفهای باید کاملا انعطافپذیر باشد و بتواند سطح طمع خود را بسته به نوع و وضعیت بازار تنظیم نماید. هنگامیکه بازار از نوع رونددار صعودی است، او نیز باید تبدیل به یک انسان طماع و حریص بشود و با روحیه ای تهاجمی اجازه از دست رفتن هیچ موقعیتی را ندهد. در بازارهای ترند به سودهای اندک بسنده نکنید و هرگز تا زمانیکه حداکثر سود ممکن را شکار نکردهاید، از بازار خارج نشوید. بعنوان مثال در بورس ایران سعی کنید در بازارهای مثبت، با سودهای کمتر از 20 الی 30 درصد اقدام به فروش سهام خود نکنید.
حتما این جمله را شنیدهاید که « بورسباز موفق کسی است که بتواند برخلاف جریان آب شنا کند» واقعیت این است که خیر، این حرف اصلا صحیح نیست! اتفاقا در بازارهای مثبت و رونددار، باید دقیقا همسو با امواج بازار شنا کنید! با روند غالب، همگام شوید و ورود و خروج های خود را دقیقا همجهت با توده مردم انجام دهید!
استفاده از روش PTM برای تشخیص بازارهای رونددار
همانطور که قبلا گفته شد میتوانید از روش PTM برای تشخیص نوع و جهت بازار استفاده کنید. به این منظور کافی است دو اندیکاتور میانگین متحرک را با دورههای تناوب متفاوت، بصورت همزمان بر روی نمودار الصاق نموده و با مقایسه شیب و آرایش آنها به وجود یا عدم وجود روند در مارکت پی ببرید. دوره تناوب پیشنهادی ما برای مووینگها در بورس ایران بصورت 20 و 50 و در بازار فارکس بصورت 15 و 60 است.
بعنوان مثال در تصویر زیر، بر روی نمودار سهام شرکت معدنی کیمیای زنجان گستران(کیمیا) با استفاده از روش PTM محدودهای را که بازار در شرایط رونددار صعودی یا Up Trend قرار داشته مشخص کردهایم:
چند نکته مهم درخصوص شروط PTM :
در مورد شرط اول، وقتیکه میگوییم «شیب مووینگ آبی باید صعودی باشد» منظورمان این است که شیب این اندیکاتور بلحاظ چشمی، باید حداقل یک زاویه تقریبا 30 درجه را با راستای افق بسازد. البته این فقط یک شیب تقریبی است و نیازی نیست آنرا واقعا با دقت اندازهگیری کنید!
در مورد شرط دوم، فاصله مووینگهای قرمز و آبی از یکدیگر چقدر باید باشد تا بتوانیم با خیال آسوده بگوییم مووینگ قرمز بالاتر از مووینگ آبی قرار گرفته است؟ مووینگهای قرمز و آبی مرتبا با یکدیگر تلاقی میکنند و قاعدتا باید حداقل چند کندل از نقطه کراس مووینگها بگذرد تا بتوانیم این تلاقی را معتبر بدانیم وگرنه ممکن است هنوز روند باثبات و قابل اطمینانی در بازار پدید نیامده باشد و صرفا با یک کراس تصادفی و زودگذر مواجه باشیم.
در مورد شرط سوم، سوالی که ممکن است مطرح شود این است که اگر همه شروط فوق برقرار باشند اما ناگهان قیمت به زیر مووینگ قرمز نزول نماید، چه بر سر شروط PTM و روند بازار خواهد آمد؟ جواب این است که شروط فوق باید حتما همگی بطور همزمان صادق باشند. و نقض شدن حتی یک مورد از آنها نیز شرایط PTM را بطور کامل مختل خواهد نمود. نتیجتا در روش PTM میتوان از مووینگ قرمز بعنوان حدضرر استفاده نمود. به اینصورت که هرگاه قیمت به زیر مووینگ قرمز نزول نموده و در زیر آن تثبیت شود، معاملهگر میتواند بلافاصله، با هر میزان سود یا زیان، از بازار خارج گشته و مابقی سرمایه خود را از خطر نجات دهد.
نهایتا نکته مهم دیگری که در دل شرط سوم وجود دارد این است که معمولا قیمت نمیتواند بیش از حد از مووینگ قرمز دور بشود. اگر به نمودارها مراجعه کنید این نکته را به سهولت بر روی آنها مشاهده خواهید کرد. انگار یک فنر بین قیمت و مووینگ قرمز بسته شده که با دور شدن این دو از یکدیگر، فنر مرتبا کشیده میشود تا جاییکه فنر تحمل انبساط بیشتر را نخواهد داشت و نتیجتا قیمت دچار بازگشت خواهد شد و فنر شروع به جمع شدن میکند. پس علیرغم اینکه وجود شرط سوم، یعنی بالاتر بودن قیمت نسبت به مووینگ قرمز، برای اطمینان از صحت روندصعودی، لازم است اما دور شدن بیش از حد قیمت از مووینگ قرمز نیز میتواند موجب بیثبات شدن بازار و افزایش احتمال بازگشت ناگهانی روند بشود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که برقراری همزمان شروط PTM صرفا به معنی اطمینان نسبی از وجود روند صعودی در بازار است و هنوز به این معنی نیست که میتوانیم چشم بسته به بازار وارد شویم. برای ورود به بازار باید منتظر بمانید تا ابتدا یک سقف اصلی تشکیل شود. سپس هنگام شکسته شدن سطح مذکور، یعنی هنگامیکه قیمت از کنار آخرین قله قبلی عبور میکند ، میتوانید پس از اطمینان از شکسته شدن سقف قبلی، وارد بازار شوید.
شروط PTM در روند نزولی:
- شیب مووینگ آبی باید نزولی باشد.
- مووینگ قرمز پایینتر از مووینگ آبی قرار داشته باشد.
- قیمت پایینتر از مووینگ قرمز واقع باشد.
در بازارهای دوطرفه میتوان از شروط PTM برای اطمینان از نزولی بودن روند جهت انجام معاملات فروش استفاده کرد. برای باز کردن پوزیشن فروش باید منتظر بمانید تا ابتدا یک کف اصلی شکسته شود، سپس هنگام عبور قیمت از کنار آخرین دره قبلی، میتوانید اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نموده و از نزول قیمت منتفع گردید.