روانشناسی بازارهای مالی (روانشناسی بازار سرمایه و بورس)
روانشناسی بازارهای مالی از قبیل بازار سرمایه و بورس :
همان طور که بازارهای مالی از جمله بازار بورس ایران میتوانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سودآوری باشد، به همان نسبت نیز میتواند باعث از بین رفتن سرمایه در مدتی کوتاه شود. به همین جهت روانشناسی بازار سرمایه و بورس و سایر بازارهای مالی و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازارها به حساب میآید.
در روانشناسی معامله گری ما با ابعاد گستردهای از ذهن و افکار و روح و روان معامله گر و یا همان تریدر روبرو هستیم که میبایست بر روی ابعاد مختلف آن بخوبی کار کرد تا بتوانیم ساختار مناسب ذهنی برای تریدر شدن را برای خود ایجاد کنیم. اینکه چه زمانی معامله کنیم و چه زمانی دست نگه داریم، چه زمانی از معامله خارج شویم و چه زمانی در معامله بمانیم، چگونه افکار خود را در زمان فرو رفتن در ضرر مدیریت کنیم و چگونه سرخوشی قرار گرفتن در سود را کنترل کنیم و بسیار از مسائل دیگری که شما در لحظه ترید با آنها روبرو خواهید بود در روانشناسی معامله گری مورد بررسی قرار میگیرد.
دوره غیر حضوری نگاه معامله گران موفق (روانشناسی معامله گری)
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت:
در سطوح حمایت و مقاومت سهم که برای همهی فعالان بازارهای مالی مثل بازار سرمایه و بورس ابزاری شناخت شده تکنیکال است، روانشناسی نهفته است و رفتارهای معامله گران باعث به وجود آمدن این ناحیههای حمایتی و مقاومتی میشود.
برای توضیح روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی مثل بازار سرمایه و بورس از برخی اتفاقات پرتکرار بازار استفاده میکنیم.
در ابتدا فرض کنید که خریدارانی داریم که سهمی را در نزدیکی سطح حمایت ۵۰ خریداری کردهاند و بعد از مدتی ارزش این سهم افزایش پیدا میکند و به ۵۵ میرسد؛ خریداران خوشحال میشوند و افسوس میخورند که کاش سهم بیشتری با قیمت ۵۰ میخریدند، سپس تصمیم میگیرند که اگر قیمت آن سهم دوباره به ۵۰ برگشت سهم بیشتری خریداری کنند و در نتیجه در این سطح قیمت یعنی ۵۰ تقاضای جدیدی ایجاد میکنند.
حالا بیاید گروه دومی را در نظر بگیریم که مثلا افرادی بودند که تصمیم خریدن سهمی را با قیمت ۵۰ داشتند؛ اما به هر دلیلی این کار را انجام ندادند. حالا که سهم به ۵۵ رسیده پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند که اگر ارزش سهم به ۵۰ برگشت، دوباره این اشتباه را تکرار نکنند و این بار سهم را بخرند. در نتیجه این تصمیم باعث به وجود آمدن سطح مقاومت قویتری در آن قیمت میشود. در آخر هم گروه سومی در نظر بگیرید که سهم را با قیمتی کمتر از ۵۰، مثلا ۴۰ خریداری کردهاند و زمانی که ارزش سهم به ۵۰ رسیده بود آن را فروختهاند. حالا میخواهند سهمهای خود را دوباره داشته باشند و آن را با همان قیمتی که به فروش رساندهاند یعنی ۵۰ خریداری کنند.
این گروه موضع خود را از فروشنده به خریدار تغییر میدهند، در حالی که از فروش سهم احساس پشیمانی میکنند و میخواهند این سود بیشتری را که نکردهاند جبران کنند و به همین علت تقاضای بیشتری برای خرید ایجاد میکنند. حالا برای درک بهتر مقاومت بهتر است هر سه گروه بالا را در نظر بگیرید و فرض کنید که همهی آنها سهمی با ارزش ۵۰ دارند. خودتان را هم یکی از این افراد فرض کنید. ارزش سهم شما به ۵۵ میرسد، ولی شما آن را نمیفروشید. دوباره سهم به ۵۰ برمیگردد. چه احساسی دارید؟
احساس پشیمانی از نفروختن سهم با قیمت ۵۵؟! دوباره ارزش آن به ۵۵ میرسد واین بار شما تا میتوانید سهمتان را به فروش میرسانید. دیگر افراد هم همین کار را میکنند. (در نتیجه این عرضه زیاد) ارزش سهم از ۵۵ بالاتر نمیرود و عقبگرد میکند.
حداقل سه گروه از افراد هستند که سعی دارند سهم خود را با قیمت ۵۵ به فروش برسانند و این باعث میشود که در قیمت ۵۵ سطح مقاومت به وجود بیاید. این ها تنها نمونههایی از سناریوهای ممکن هستند؛ اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً در این سناریوها قرار گرفتهاید و احساسات مربوط به آن را تجربه کردهاید.
خبر خوب این است که شما تنها نیستید، تعداد افرادی که این احساسات و افکار را تجربه میکنند بیشمار است و این کمک میکند تا با آشنایی مفهوم حمایت و مقاومت و تجزیه و تحلیل تکنیکال (Technical) بتوانید از سرمایهگذاری خود سود بیشتری بدست آورید.
دوره حضوری تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته
عوامل موثر بر روانشناسی بازار سرمایه و بورس و رفتار معامله گران:
۱- شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نمایانگر وضعیت کلی بازار در یک مقطع مشخص میباشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کرد:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است و هر روز عددهای بالای منفی و قرمز را در مقابل دیدگان فعالین بازار قرار میدهد، خودبهخود این دستور را به ذهن افراد صادر میکند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمتها وجود دارد؛ پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضررهای زیاد میزنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار و خروج نقدینگی از آن شدت بیشتری میبخشد.
پس عقل سلیم حکم میکند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم حتی اگر خیلی از سهام در ارزندهترین قیمتهای خود باشند و بگذاریم شاخص بورس و کلیت بازار به نقطهای برسد که متعادل شود و به جایی برسد که در یک مدت زمانی معین دیگر، عددهای منفی بالا را به خود نبیند. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است، درست بر عکس مطالب بالا اتفاق میافتد؛ یعنی اکثر فعالین بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگهداری میکنند و نمیفروشند، بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه میکنند که این خود باعث مثبت شدن و افزایش قیمتها در آن مدت زمان میباشند. اگر از دیدگاه جامعه و مردم عادی به بازار بورس نگاه کنیم و خودمان را جای یک فرد عادی بگذاریم، زمانی که شاخص کل منفی و به شدت ریزشی میباشد و هر روز در روزنامهها و اخبار در مورد منفی بودن اکثریت سهام بورسی صحبت شود، از لحاظ روانی و فکری این مطلب به ذهن افراد عادی خطور میکند که بازار بورس بازاری زیان ده میباشد و هیچ شخص عادی یا سازمانی حاضر نمی شود سرمایهی خود را وارد بازاری کند که هر روز درحال افت و ریزش است. پس هیچ نقدینگی و پول جدیدی نیز وارد بازار نمی شود.
اما در زمانی که شاخص مثبت و رو به بالا است و هر روز در روزنامهها و اخبار حرف از صعود قیمت سهام و شاخص بورس است، به صورت ناخودآگاه ذهن افراد عادی جامعه به سمت سرمایهگذاری در بازار بورس میرود که این خود باعث تزریق نقدینگی و پویاتر شدن معاملات میشود.
توضیح این نکته ضروری است که منظور از ریزشی بودن شاخص کل اصلاحهای کوتاه مدتی آن نیست. اگر شاخص کل در یک بازهی میانمدتی در اکثر روزهای معاملاتی عددهای منفی بالا را نشان دهد، این به معنی ریزش است؛ اما در یک بازهی زمانی صعودی شاخص کل روزهایی هم هست که نیاز به استراحت و به اصطلاح اصلاح دارد که ممکن است چند روزی هم شاخص منفی باشد که منظور چنین بازاری نیست. اگرچه در بعضی از بازههای زمانی به صورت دستوری سعی در مثبت کردن یا منفی کردن شاخص بورس به وسیله معاملات بلوکی و یا کد به کد کردن دارند، اما کماکان شاخص کل اصلیترین نمایانگر وضعیت کلی بازار بورس است که تاثیر بسزایی بر رفتار و ذهنیت افراد عادی جامعه و فعالین بازار سرمایه دارد.
۲- خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل دیگر موثر بر روانشناسی بازار سرمایه و بورس و رفتار معامله گران خوشبینی و بدبینی افراطی نسبت به بازار بورس میباشد که میتواند اکثریت معامله گران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند؛ یعنی مواردی که در ادامه توضیح میدهیم قابل تعمیم به روند یک گروه از بازار یا حتی یک تک سهم از آن خواهد بود.
تجربه ثابت کرده است زمانی که کلیت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بورس اظهار خوشبینی میکنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع و تعصب جای تجزیه و تحلیل را میگیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربهی خارج از بازار که به خاطر همین اخبار میخواهند وارد بازار شوند، شروع به خریدهای هیجانی و بیدلیل در قیمتهای بالا میکنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان افراد باتجربه و بازی گردانان اصلی سهام به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود میکنند. بعضا این خوشبینی افراطی و هیجانی توسط بعضی از همین بازی گردانان اصلی به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق میشود تا بتوانند سهام خود را در قیمتهای بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پرقدرت صعودی شکل میگیرد؛ جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمتها ارزنده نمیباشند.
اما بر عکس زمانی که کلیت فعالین بازار و افراد جامعه از روند بورس اظهار ناامیدی و یأس میکنند و نسبت به روند آیندهی آن بدبین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بیتجربه شروع به فروشهای هیجانی میکنند که هیچگونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه و بازی گردانان اصلی سهام مختلف شروع به خریدهای عمده به صورت نامحسوس میکنند. باز هم این بدبینی افراطی توسط همین بازی گردانان به بازار القا میگردد. این حالت در آخر یک روند پرقدرت نزولی و ریزشی اتفاق میافتد؛ جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آنها بسیار ارزنده است.
در بازارهای مالی به چند نکته معاملهگری باید توجه کرد:
- بازار نه دوست ما است و نه دشمن ما.
- بازار کاملاً غیر قابل پیشبینی است و باید انتظار هر اتفاقی از بازار را داشته باشیم.
- معاملهگری کاملاً یک امر فردی است و هیچکس جز خود فرد نمیتواند نسبت به خرید یا فروش سهمی به شما اطمینان خاطر دهد.
- خریدهای ناشی از ذهن هیجانی و بدون طرح و تحلیل، حتی در صورت رشد سهم، امری کاملاً اشتباه است؛ زیرا باعث میشود که نسبت به تحلیلهای خودتان بدبین شوید.
- شانس نمیتواند در درازمدت موجب موفقیت معاملات بورسی شما شود.
- در هر نقطهای از روند بازار سرمایه و بورس و شاخص آن طرز فکر معامله گران تفاوت دارد و در هر جای روند روانشناسی متفاوتی میتوان از آن برداشت کرد.
نتیجهگیری:
در پایان میتوان اینطور برداشت کرد که بخش زیادی از سود و زیان ما در بازار ارتباطی با تحلیل تکنیکال و یا تحلیل بنیادی ندارد. چیزی که همه فکر میکنند همهچیز است و تنها با آموختن آنها میتوانند معاملهگر موفقی شوند. رفتارها و حرکات معامله گران دیگر در بازار نحوهی تصمیمگیری ما باید اثر داشته باشد؛ درواقع عرضه و تقاضا و به طور ساده رفتارها و اعمال فکری معامله گران، قیمتها و روندها را میسازد که در بخش روانشناسی بازارهای مالی از مثل بازار سرمایه و بورس میتوان از این تصمیمها آگاه شد و انتخاب درست و تصمیم معقولانه برای خرید و فروش گرفت.
دیدگاهتان را بنویسید