اصول اساسی تحلیل تکنکیال
تحلیل تکنیکال سه اصل اولیه دارد. این اصول نخستین بار توسط چارلز داو بیان شدهاند و به همین جهت تحت عنوان قوانین داو مشهور هستند:
1) همه چیز در قیمت نهفته است. یعنی کلیه اطلاعات مورد نیاز درون نمودار قیمت-زمان وجود دارد و یک تکنیکالیست میتواند صرفا با در اختیار داشتن اطلاعات مربوط به قیمت، کلیه تحلیلهای لازم را انجام دهد و نیازی به دسترسی به اطلاعات پنهانی ویا آگاهی از سایر روشهای تحلیلی، مانند تحلیل فاندامنتال و غیره نخواهد داشت. به این اصل اصطلاحا «اصل کفایت اطلاعات» نیز گفته میشود. به این معنی که هرگونه اطلاعات مفید و موثری که در بازار وجود داشته باشد قبلا تاثیر خودش را بر عرضه و تقاضا گذاشته است و خواه ناخواه موجب تغییر در رفتار قیمت شده است. بنابراین اگر بتوانیم رفتار قیمت را به درستی تحلیل و بررسی کنیم، در واقع مجموعه تمامی نیروهای پنهانی موجود در پشتپرده بازار را تحلیل کردهایم.
2) آینده، شبیه به گذشته است. این درواقع همان اصل «استقرای ریاضی» است. یعنی رخدادی که قبلاً بارها و بارها به شیوهای یکسان اتفاق افتاده است، احتمالا از این به بعد نیز به همان ترتیب رخ خواهد داد. بنابراین
تحلیلگران تکنیکال به بررسی و طبقهبندی آنچه قبلا در تاریخچه نمودارها به وقوع پیوسته است میپردازند و اگر بتوانند هر نوع نظم و الگوی تکرار شونده را بیابند، انتظار دارند مشابه چنین نظمی در آینده نیز به همان ترتیب در نمودارها مشاهده گردد. قطعا وقوع چنین احتمالی در آینده بصورت کاملا ایدهآل و قطعی نیست و بنابراین یک تکنیکالیست حرفهای همواره در تمام تحلیلهایش از یک حدضرر[11] استفاده میکند زیرا معتقد است هر تحلیل تکنیکال هرچقدر هم که دقیق و بی نقص باشد بههرحال عاری از خطا نیست و همیشه احتمال نقض[12] شدن آن وجود خواهد داشت.
3) قیمت تمایل به حفظ روند جاری دارد. بعنوان مثال هنگامی که یک روندصعودی[13] در بازار حاکم باشد، معاملهگران[14] ناخودآگاه راغب هستند روندصعودی فعلی را کماکان ادامه دهند و بنابراین درچنین مواقعی مشاهده میکنید که بازار به اخبار مثبت بسیار بیشتر و اغراقآمیزتر از اخبار منفی واکنش نشان میدهد، و بالعکس. درواقع ایجاد تغییر در یک روند به نیرویی بسیار بزرگ نیاز دارد تا بتواند چرخشی[15] اساسی در روند غالب بازار بوجود آورد. به این قانون اصطلاحا «قانون اینرسی» نیز گفته میشود چون درواقع بیان میکند که قیمت دارای یک «مومنتوم» و «اینرسی» است که تمایل دارد جهت روند و حرکت فعلی خودش را تا حدممکن در همان راستا حفظ کند. یعنی قیمت به یک توپ بیلیارد میماند که در اثر ضربه چوب(اخبار منتشره در بازار) بر روی میز بیلیارد(بازار) به حرکت در میآید و تمایل دارد حرکت خود را مادامی که به جدارههای میز(سطوح حمایت و مقاومت) اصابت نکند، در همان جهت ادامه دهد.
بازهم تاکید میکنم قوانین تحلیل تکنیکال، همگی از نوع قوانین آمار و احتمالی هستند و هیچ قانون قطعی و صددرصد در بازار وجود ندارد. به همین جهت همواره رعایت اصول «مدیریت سرمایه»[16] و «مدیریت ریسک»[17] و بویژه رعایت دقیق و بی چون و چرای «حدضرر»[18] کاملاً ضروری و لازم الاجرا میباشد.
[11] Stop Loss
[12] Fail
[13] Bullish Trend
[14] Traders
[15] Reverse
[16] Money Management
[17] Risk Management
[19] Stop Loss
دیدگاهتان را بنویسید