مثالهایی از کاربرد فیبوناچی در معاملهگری
از فیبوناچی نباید به تنهایی برای معاملهگری استفاده نمود. بلکه باید این ابزار را در کنار سایر نکات و روشهای تکنیکال، به عنوان یک ابزار مکمل، جهت تایید اعتبار سایر سیگنالها، به کار گرفت. به عنوان مثال ترکیب فیبوناچی با روشهایی همچون الگوهای شمع ژاپنی، سطوح حمایت و مقاومت، دیورژانسهای معمولی و مخفی، اسیلاتورها، اندیکاتورهای روندنما و غیره معمولا به تحلیلهای بسیار دقیق و معتبری منجر خواهد شد. در صفحات بعدی کتاب سعی میکنیم برخی از این کاربردهای فیبوناچی را با یکدیگر مرور نماییم.
مثال1- در نمودار زیر، با مشاهده سیگنال فروش مکدی در نقطه B به ورود بازار به فاز استراحت پی میبریم. فرض کنید بنا به اعتقاد به تداوم روند صعودی، قصد خرید در انتهای حرکت اصلاحی BC را داشته باشیم. چگونه میتوانیم نقطه مناسبی را به این منظور پیدا کنیم.
پاسخ- پس از مشاهده سیگنال فروش مکدی و آغاز حرکت اصلاحی BC منتظر میمانیم تا هنگام اصابت قیمت به هریک از سطوح اصلاحی فیبوناچی، نحوه واکنش قیمت به این سطوح را بررسی نماییم و در صورت مشاهده نشانهای مبنی بر بازگشت احتمالی روند، اقدام به خرید در نقطه مورد نظر نماییم. همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید این نشانهها نهایتا بر روی سطح %50 فیبوناچی به وقوع پیوستهاند و تشکیل الگوی صعودی چکش بر روی این سطح بوضوح قابل تشخیص است. به روال معمول در الگوهای شمع ژاپنی، منتظر میمانیم تا در کندل بعدی به محض شکسته شدن سقف الگوی چکش و تثبیت قیمت بالای این سطح، اقدام به خرید نموده و به استقال شکار موج صعودی CD برویم.
مثال2- در ادامه همان مثال قبلی، فرض کنید معاملهگر در نقطه C اقدام به خرید نموده است و اکنون در تلاش برای یافتن تارگت مناسب جهت خروج در پایان موج صعودی CD است. تارگت مناسب برای این معامله را بیابید.
پاسخ- بار دیگر از ابزار فیبوناچی، جهت پیدا کردن تارگت محتمل برای انتهای موج CD استفاده میکنیم. این بار فیبوناچی را بر روی موج BC قرار میدهیم تا نقطه D را به عنوان ریتریس خارجی 161.8 درصدی از موج BC اندازهگیری نماییم.
همانطور که در تصویر فوق ملاحظه میکنید نقطه D واقع بر سطح Ex Ret 1.618 میتوانست گزینه مناسبی برای خروج باشد زیرا از یکطرف بر روی یکی از سطوح مهم فیبوناچی قرار دارد و از سوی دیگر تشکیل همزمان الگوهای شمعی شهابسنگ و ستاره شامگاهی احتمال تغییر روند را بر روی این سطح تقویت میکند. اندیکاتور مکدی نیز با اندکی تاخیر، با صدور سیگنال فروش در این نقطه، مهر تایید را بر بازگشت روند اعلام نموده است. ضمنا مجددا یادآوری میکنیم که منظور از عبارت Ex RET همان ریتریس خارجی یا External Retracement میباشد.
مثال3- در تصویر زیر پس از شکسته شدن خط ترند نزولی، اقدام به خرید زوج ارز یورودلار نمودهایم. حد سود مناسب برای این پوزیشن را با کمک ابزار فیبوناچی مشخص نمایید.
پاسخ- موج صعودی BC درواقع یک ریتریس خارجی از موج نزولی AB است. بنابراین با قراردادن ابزار فیبوناچی بر روی موجAB میتوانیم از سطوح بالاتر از %100 به عنوان تارگتهای محتمل برای انتهای موج BC استفاده کنیم. همانطور که ملاحظه میکنید حرکت صعودی بازار پس از اصابت به ریتریس خارجی 161.8 درصدی از موج AB موقتا به پایان رسیده است. بنابراین میتوان در این نقطه اقدام به خروج نموده و از سودهای بدست آمده محافظت نمود. روش دیگر برای مثال فوق به این صورت است که ابزار فیبوناچی را بر روی کل موج نزولی غول آسا (از اوائل نمودار تا به انتها) قرار دهیم و سطوح اصلاحی را به عنوان تارگتهای احتمالی در نظر بگریم. احتمالا ترکیبی از هردو روش فوق بتواند بهترین پاسخ را برای این مثال ارائه نماید.
.
مثال4- یکی دیگر از کاربردهای جالب فیبوناچی استفاده در کنار پترنهای کلاسیک جهت پیدا کردن تارگتهای بلندتر برای این الگوهاست. در این مثال قصد داریم به نمونهای از این دست بپردازیم. تصویر زیر، نمودار زوج ارز پونددلار را در تایم فریم یکساعته نمایش میدهد. فرض کنید پس از شکسته شدن کف الگوی مثلث ABCDE اقدام به باز نمودن پوزیشن فروش کرده باشیم. برای کسب بیشترین سود از این موقعیت معاملاتی، قصد داریم از دو حد سود متفاوت استفاده کنیم. برای حدسود اول، از روش کلاسیک استفاده میکنیم و آن را هماندازه با ارتفاع عمودی مثلث در نظر میگیریم. برای حد سود بزرگتر کدام نقطه را پیشنهاد میکنید؟
پاسخ- برای بدست آوردن حدسود دوم، از ابزار فیبوناچی کمک میگیریم. میزان گسترش قیمت پس از خروج از درون مثلث قاعدتا باید یک نسبت فیبوناچی با اندازه ارتفاع مثلث داشته باشد. بنابراین ابزار فیبوناچی اکستنشن را مطابق تصویر، بر روی ضلع بزرگتر مثلث قرار میدهیم و سعی میکنیم از سطوح بسط یافته فیبوناچی به عنوان حدسود دوم استفاده کنیم. همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید ریزش تند قیمت بلافاصله پس از اصابت با سطح بسط یافته EXT 2.618 متوقف گشته است.
برای سایر الگوهای کلاسیک نیز مانند سقف و کف دوقلو، الگوهای سروشانه مستقیم و معکوس، الگوی پرچم، کنجهای صعودی و نزولی و غیره میتوانید دقیقا به همین شیوه عمل کنید. در همه موارد فوق، اگر تارگت اصلی الگو برابربا h باشد، در آنصورت تارگت فرعی متناظر با یکی از نسبتهای فیبوناچی تارگت کلاسیک مانند 0.61h, 0.78h, 1.38h, 1.61h, 2.61h, … خواهد شد. شاید اکنون نتایج حاصل از تحقیقات بولکوفسکی در خصوص تارگت ایدهآل برای الگوهای سقف و کف دوقلو را که در بخش مقدماتی بیان شد، بهتر متوجه شوید.
مثال5- تصویر زیر، مثال دیگری را از نحوه استفاده از فیبوناچی به عنوان ابزار تکمیلی در کنار سایر اصول و روشهای تکنیکال نمایش میدهد. در این نمودار تشکیل الگوی چکش بر روی سطح %50 فیبوناچی، متناظر با سقف قبلی بازار که هم اکنون تبدیل به کف حمایتی گشته است، میتوانست به عنوان سیگنال خرید مناسب تلقی بشود.
مثال6- تصویر زیر، نمودار قیمت سهام شرکت صنایع غذایی بهشهر (غبشهر) را نمایش میدهد. فرض کنید در نقطه نمایش داده شده در تصویر، پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی360 الی 400 تومان ، در حوالی قیمت 420 تومان اقدام به خرید کردهایم. قصد داریم با استفاده از فیبوناچی، حدسود مناسب برای این معامله را بدست آوریم. کدام نقطه را به عنوان تارگت محتمل برای انتهای موج EF پیشنهاد میکنید.
پاسخ- برای پیدا کردن نقطهF میتوانیم فیبوناچی را بر روی هریک از امواج AB، BC ویا CD بیاندازیم. قاعدتا موج EF باید نسبت فیبوناچی مناسبی با هریک از امواج فوق داشته باشد. تصاویر زیر نحوه قرار دادن ابزار فیبوناچی را بر روی هریک از این امواج نمایش میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید تقریبا هیچ ارتباط معناداری بین موج EF با امواج AB، BC و CD مشاهده نمیشود و بغیر از موج BC نمیتوان نقطه F را با سطوح فیبوناچی هیچ یک از موجهای دیگر مرتبط دانست. دلیل مشکل این است که نحوه تغییرات قیمت در بورس ایران به صورت «درصدی» است و بنابراین (همانطور که قبلا نیز در بخش مقدماتی مفصلا تاکید کردیم) برای تحلیل صحیح نمودارها در بورس ایران، بویژه نمودارهایی که بازه تغییرات عمودی آنها گسترده باشد، باید حتما نمودار را در قالب لگاریتمی ترسیم نماییم. تحلیل نمودارها به صورت غیرلگاریتمی، همانطور که در تصاویر فوق مشاهده شد، منجر به نتایج بی ربط و نادرست میگردد. تصاویر زیر، همان نمودارهای قبلی را، این بار در حالت لگاریتمی نمایش میدهند:
همانطور که ملاحظه میکنید این بار ارتباط کاملا واضحی بین موج EF با هر یک از امواج AB، BC و CD پدید آمده است. ابزار فیبوناچی را که بر روی هریک از موجهای فوق قرار میدهیم، انتهای موج EF به وضوح بر روی یکی از سطوح ریتریسمنت یا اکستنشن فیبوناچی قرار میگیرد. بنابراین اگر ابزار فیبوناچی را به درستی بر روی هریک از امواج ماژور قرار دهید، و نمودار را به صورت لگاریتمی مشاهده نمایید، قاعدتا باید بتوانید پیشبینیهای دقیقی را نسبت به هدف قیمت در آینده، انجام بدهید و حد سودهای بسیار خوبی را برای معاملات خود انتخاب نمایید.
در پایان، توجه شما را به تناظر بین علامت جبری مکدی با قلهها و درههای ماژور در تصاویر فوق، جلب میکنم. دقت کنید چگونه همه آنچه تاکنون آموختهاید همچون قطعات کوچک پازل بهم وصل میشوند، تا بتوانید تحلیلهای دقیق و بینقصی را انجام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید