فلسفه و روانشناسی اندیکاتور RSI
اکثر نوآموزان به اشتباه تصور میکنند که اگر قیمت یک سهم بیش از حد اصلاح کرده باشد یعنی آن سهم مرغوبتر و ارزندهتر شده و در شرایط بهتر و جذابتری برای خرید قرار گرفته است. در حالی که هرکس که صرفا چند سالی تجربه فعالیت در بازار بورس را داشته باشد به خوبی میداند که منطق دنیای بورس کاملا برعکس است. در بازار بورس هیچ ارزانی مطلقا بی حکمت نیست. و خرید یک سهم بالاتر از مقدار میانگین همواره کمریسکتر از خرید همان سهم پایینتر از مقدار میانگین است. منطق دنیای بورس، قانون روندها است که میگوید سهمی که تا اکنون رشد کرده، احتمال این که از این به بعد نیز کماکان رشد کند بیشتر است. و سهمی که تاکنون نزول کرده، احتمال این که از این به بعد نیز نزول کند بیشتر است. درواقع بدترین کار در بازار بورس این است که یک سهم را صرفا به این دلیل که شدیدا اصلاح کرده، با این خیال خام که لابد اصلاح قیمت موجب ارزندگی سهم شده است، چشم بسته خریداری نماییم. این منطق، یعنی جذابیت جنس ارزان، ممکن است در خارج از دنیای بورس صحیح باشد، اما در بازار بورس مطلقا چنین نیست و اتفاقا در دنیای بورس معمولا این سهمهای گران هستند که مورد اقبال قرار میگیرند. در دنیای بورس ارزانی لزوما ارزندگی نیست! بیشک کسی که در بازار بورس صرفا بدنبال خرید سهمهای ارزان باشد، نهایتا از این بازی حذف خواهد شد.
وایلدر از خود میپرسد «چگونه میتوانم در یک بازار مثبت، سهمهایی را پیدا کنم که در سیکل بعدی بازار، هنگامی که بازار مجددا منفی بشود، نزول کمتری را تجربه نمایند؟» او بخوبی میدانست که -برخلاف آنچه آماتورها میاندیشند- سهمهایی که در بازار منفی بتوانند خود را حفظ نموده و نزول کمتری را تجربه نمایند، در سیکل صعودی بعدی هنگامی که بازار مجددا مثبت بشود، رشد بیشتری را رقم خواهند زد. بنابراین فاکتوری را که وایلدر باید جستجو میکرد نسبتا آسان بود. او باید سهامی را پیدا میکرد که نمودار آنها شامل مجموعهای از کندلهای صعودی قدرتمند در مقابل تعداد اندکی از کندلهای نزولی ضعیف باشد. کافیست در یک بازه زمانی دلخواه، متوسط کندلهای صعودی را محاسبه نموده و بر متوسط کندلهای نزولی تقسیم نماید. به این ترتیب نمودارهایی گلچین میشوند که از کندلهای صعودی قدرتمند در مقابل کندلهای نزولی ضعیف ساخته شده باشند.
وایلدر نام متغیر فوق را Relative Strength یا «قدرت نسبی» میگذارد و آن را به اختصار با RS نمایش میدهد. همچنین آن را Market Gain یا بازدهی بازار نیز مینامند.
سپس وایلدر دست به یک ابتکار ریاضی میزند و برای آنکه سقف و کف نوسانات بین صفر تا صد محدود بشوند، فرمول را اندکی تغییر میدهد تا به متغیر جدیدی بنام Relative Strength Index یا «شاخص قدرت نسبی» برسد:
متغیر RS قدرت نسبی یا «بازدهی بازار» است که برابربا حاصل قسمت متوسط رشدها در یک بازه زمانی مشخص تقسیم بر متوسط نزولها در همان بازه زمانی میباشد. متغیر RSI نیز کاملا مشابه همان RS است صرفا با این تفاوت که سقف و کف نوسانات آن بین 0% تا 100% محصور شده است. درواقع متغیرهای RS و RSI هر دو بطور خلاصه، مقایسه کندلهای سبز رنگ در برابر کندلهای قرمز رنگ، در یک بازه زمانی مشخص هستند. بطور مشابه میتوان گفت RSI بیانگر مقایسه قدرت خریداران نسبت به قدرت فروشندگان است. نحوه نامگذاری اندیکاتور نیز اشاره به همین کاربرد دارد.
در تصویر زیر مقایسهای چشمی بین دو نمودار مختلف با مقادیر متفاوت برای RSI انجام دادهایم. روند هر دو نمودار، صعودی است اما تصویر سمت راست یک روند صعودی ضعیف را با کندلهای قرمز بزرگ و قابل توجه در مقایسه با کندلهای سبز نمایش میدهد. نتیجتا مقدار RSI برای این نمودار نسبتا ضعیف و برابربا 59% محاسبه شده است. اما تصویر سمت چپ یک روند صعودی پرقدرت را نشان میدهد که کندلهای قرمزرنگ در مقایسه با کندلهای سبز کاملا کوچک و کماهمیت هستند و به همین دلیل برای این نمودار با یک RSI قوی در حوالی 82% مواجه بودهایم.
تمرین- فرض کنید با یک روند صعودی کامل مواجه باشیم که تمام کندلها صعودی باشند و به عنوان مثال در بازه زمانی مورد نظر هر روز با صف خرید مواجه باشیم. در این صورت مقادیر RS و RSI چقدر خواهند شد؟ همین تمرین را با فرض روند نزولی کامل مجددا انجام دهید.
بهترین تعبیر برای RSI این است که آن را همچون دماسنجی بدانیم که میزان قدرت و هیجان خریداران را در بازار نمایش میدهد. فرض کنید یک جمعیت صد نفره از اهالی بازار را یکجا جمع کرده باشید و از ایشان درمورد نظرشان نسبت به بازار نظرسنجی نمایید. و آمار بگیرید که آیا چند نفر از میان این افراد جزو گروه خریداران بودهاند و چند نفر جزو فروشندگان؟ و آیا چند نفر از آنها به آینده بازار خوشبین هستند و چند نفر بدبین؟ به عنوان مثال اگر RSI=63 باشد یعنی امروز 63 نفر از این یکصد نفر جمعیت نمونه، در گروه خوشبینها و موافقان خرید قرار داشتهاند، و مابقی جزو فروشندگان بودهاند. به این ترتیب نحوه تغییرات RSI در زیر نمودار به بهترین نحو نشان میدهد که آیا میزان شور و اشتیاق اهالی بازار چگونه با گذشت زمان دچار تغییر شده است؟ آیا معاملهگران کماکان نسبت به آینده بازار خوشبین هستند؟ یا این که میزان خوشبینی آنها رو به کاهش گذاشته است؟ آیا قیمت موفق به ارضای انتظارات خریداران و باقی نگه داشتن آنها شده است؟ یا این که روز به روز از جماعت خریداران کاسته شده و به جماعت فروشندگان افزوده گشته است؟ اینها سوالاتی است که RSI میتواند به بهترین نحو پاسخگوی شما، به صورت کندل به کندل، باشد.
هنگامی که RSI=100% است یعنی تمام قدرت بازار بطور کامل در اختیار خریداران قرار گرفته است و فروشندگان هیچ تاثیری بر مارکت ندارند. به عنوان مثال این اتفاق هنگامی در بورس ایران رخ میدهد که یک سهم خاص در چندین روز متوالی دایما دارای صف خرید سنگین و پرحجم باشد.
برعکس اگر RSI=0% باشد یعنی قدرت خریداران بطور کامل به صفر رسیده است و تمامیبازار به دست فروشندهها افتاده است. این اتفاق در بورس ایران هنگامی رخ میدهد که یک سهم برای چندین روز متوالی دارای صف فروش سنگین باشد. در چنین مواقعی فروشندگان افسار بازار را در دست گرفته و قیمت را به هر سمت که بخواهند پیش میبرند.
سرانجام اگر RSI=50% باشد یعنی خریداران و فروشندگان به تعادل رسیدهاند و هیچ یک بر دیگری غلبه ندارند. در چنین شرایطی نیمی از اهالی بازار نسبت به آینده خوشبین و نیم دیگر بدبین هستند. بازار در حالت کاملا خنثی و بدون روند قرار گرفته و همه منتظر خروج از بلاتکلیفی هستند. پس بطور خلاصه RSI میتواند پاسخگوی شما درباره جهت روند، قدرت خریداران، میزان خوشبینی در بازار و سایر فاکتورهایی از این دست باشد. هرچه این عدد بزرگتر بوده و به سقف 100% نزدیکتر باشد یعنی روند صعودی قویتری حاکم است و طبیعتا خریداران خوشحالتر خواهند بود.
تعبیر دیگری که من آن را بسیار دوست دارم و به نظرم میتواند به درک بهتر موضوع کمک کند، مقایسه اندیکاتور RSI با سرعت اتومبیل و عقربه دورِ موتور خودرو است! فرض کنید «قیمت» یک اتومبیل باشد که بر روی نمودار در حال حرکت است. راننده این اتومبیل در برخی مواقع پای خود را بر روی پدال گاز میگذارد و با تمام سرعت به پیش میرود، و در برخی مواقع ترمز کرده و از سرعت خود میکاهد. در برخی مواقع نیز کاملا توقف نموده و حتی بعضا جهت حرکت خود را معکوس میکند(یعنی مثلا دنده عقب برمیگردد!). در این مثال RSI همچون عقربهای خواهد بود که دورِ موتور این اتومبیل را در هر لحظه نمایش میدهد. ای کاش میتوانستم صدای RSI را برایتان پخش کنم تا بشنوید که چگونه وقتی قیمت پای خودش را بر روی پدال گاز میفشارد صدای RSI بلند شده و از 50 به سمت 60، 70، 80، … افزایش مییابد! ویا برعکس، هنگامی که قیمت پای خودش را بر روی ترمز میگذارد صدای غرش موتور آرام میگیرد و RSI به سمت ارقام کمتری همچون 70، 60، 50 میرود. نهایتا هنگامی که اتومبیل متوقف میشود RSI بر روی سطح 50% میایستد. با چنین تعبیری قاعدتا باید برایتان بدیهی باشد اگر بگوییم به عنوان مثال نزول RSI به سمت اعداد کمتر از 70% را به عنوان سیگنال فروش تلقی میکنیم!
دیدگاهتان را بنویسید