انواع ابزارهای فیبوناچی Extention و Retracement
حتما بارها از جادههای کوهستانی گذر کرده اید. به توالی کوه ها دقت کرده اید که چگونه هرکدام یک پله بالاتر از کوه قبلی سر بر افراشته اند. قانون طبیعت این است که وقتی قرار باشد اندازه چیزی مرتبا بزرگتر بشود، پای نسبت طلایی 1.618 در میان خواهد بود. جزء بزرگتر هربار %61.8 بزرگتر از جز کوچکتر میشود. به عبارت دیگر اگر اندازه جزء کوچکتر را در نسبت طلایی 1.618ضرب کنیم به جزء بزرگتر خواهیم رسید. جالبی قضیه این است که این نکته متقارن است یعنی اگر جزء بزرگتر را نیز در 0.618 ضرب کنیم به جزء کوچکتر خواهیم رسید، زیرا اعداد 0.618 و 1.618 معکوس یکدیگرند!
فرض کنید تصویر فوق، ارتفاع دو کوه متوالی را در مقایسه با یکدیگر نمایش دهد. ارتفاع کوه نخست 100 متر و ارتفاع کوه دوم 161.8 متر است. بنابراین بزرگی ارتفاع کوه دوم به کوه اول برابربا 161.8 درصد است. چنین توالی میان اندازه دو کوه مجاور، از نگاه انسان، متناسب و چشم نواز به نظر میرسد، زیرا پای نسبت طلایی 1.618 در میان است.
ابزار فیبوناچی اکستنشن یا فیبوناچی بسط یافته ابزاری است که میتواند این مدل از اندازهگیری را آسان نماید. کافیست دو انتهای ابزار را بر روی موج نخست بگذارید، به این ترتیب ارتفاع قله دوم را، به گونهای که نسبت فیبوناچی معناداری بین ارتفاع قلهها برقرار باشد، نمایش خواهد داد. مهمترین سطح فیبوناچی در این ابزار طبیعتا سطح فیبوی بسط یافته %161.8 است. این سطح اغلب محتملترین تارگت برای تشکیل قله دوم خواهد بود. در صورتی که قیمت از این سطح عبور نماید، محدودههای مهم بعدی به ترتیب در %200 ، %261.8 ، %423.6 و غیره قرار خواهند داشت.
این ابزار درواقع ارتفاع قله دوم را برمبنای نسبت فیبوناچی که با ارتفاع قله نخست دارد، نمایش میدهد. از این ابزار صرفا در مواقعی استفاده میکنیم که نقاط A,B,C همگی تشکیل شده باشند و قیمت از سقف B عبور کرده باشد. بنابراین طبیعی است که سطوح کمتر از EXT%100 در این ابزار قابل تعریف نخواهند بود. موقعیت نقطه C هیچ تاثیری در محاسبات ابزار فیبوناچی اکستنشن ندارد. به عنوان مثال هنگامی که قله دوم بر روی سطح بسط یافته %161.8 از قله نخست تشکیل شده است، در عین حال نقطه C میتواند بر روی هریک از سطوح اصلاحی دلخواه قرار گرفته باشد. اگر علاقمند به اندازهگیری ارتفاع پیوت C هستید باید از یک ابزار فیبوناچی دیگر (از نوع فیبوناچی اصلاحی) بر روی موج AB استفاده نمایید. هرچند که معمولا تحلیلگران از چنین کاری اجتناب میکنند. در اغلب نرمافزارهای تکنیکال صرفا از یک ابزار فیبوناچی، با هر دو کاربرد اصلاحی و بسط یافته، استفاده میشود و تحلیلگر بسته به نیاز خود، نقطه صفر را بر روی یکی از دو انتهای A یا B قرار میدهد تا بتواند از هر دو کابرد آن استفاده نماید.
در تصویر فوق، نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی اکستنشن یا بسط یافته را برای اندازهگیری و پیشبینی قله دوم بر روی نمودار دلار آمریکا به فرانک سوئیس ملاحظه میکنید. دو سر ابزار فیبوناچی بسط یافته را بر روی پیوتهای A و B قرار دادهایم اما این بار (برخلاف فیبوناچی اصلاحی) نقطه صفر فیبوناچی بر روی دره A و نقطه صد فیبو بر روی قله B قرار داده شده است. به این ترتیب قله دوم دقیقا بر روی بسط 161.8 درصدی از قله اول تشکیل شده است. چنین تناسبی بین قلههای متوالی نمودارها بسیار رایج است.
طبیعیترین حالت در بازارهای مالی این است که خریداران بتوانند در قله دوم، قیمت را به ارتفاع 161.8 درصدی قله نخست برسانند. در این حالت، برای خریدارانی که در نقطه A وارد بازار شدهاند، سود حاصله در قله دوم به اندازه %61.8 بیشتر از سود آنها در قله نخست است. علیرغم اینکه محتملترین انتظار این است که نقطه D بر روی بسط 161.8 درصدی از موج AB تشکیل بشود، اما اگر روند از قدرت و شتاب کافی برخوردار باشد میتواند این سطح را نیز درهم بشکند و سطوح بالاتری مانند بسطهای 261.8، 423.6 درصد را فتح نماید. ویا برعکس اگر قدرت روند به اندازهای ضعیف باشد که قیمت نتواند خودش را به بسط 161.8 درصدی موج نخست برساند، در آن صورت سطوح بسط یافته %150 و %138.2 میتوانند تارگتهای رایجی برای موج CD باشند. ذیلا مهمترین سطوح ابزار فیبوناچی اکستنشن را ملاحظه میکنید.
به تفاوت بین فیبوناچیهای Extention و Retracement دقت نمایید. در فیبوناچی اصلاحی باید نقطه صفر فیبو را بر روی ابتدای حرکت اصلاحی، یعنی بر روی نقطه B قرار دهیم، زیرا قصد بدست آوردن انتهای حرکت اصلاحی BC را داریم. اما در فیبوناچی بسط یافته، نقطه صفر را بر روی ابتدای موج AB و نقطه صد فیبو را بر روی نقطه B قرار میدهیم، زیرا در اینجا هدف بدست آوردن انتهای موج CD است و صرفا سطوح بالاتر از %100 میتوانند نیاز ما را برای جستجوی نقطه D پاسخ بدهند. سایر ویژگیهای این دو ابزار کاملا مشابهاند و به همین دلیل در اغلب نرمافزارهای تکنیکال مانند مفیدتریدر، متاتریدر، تریدینگ ویو و غیره، از ابزار یکسانی برای هر دو منظور استفاده میشود. در چنین مواقعی تحلیلگر میتواند به سادگی با معکوس نمودن دو انتهای ابزار، نقش آنرا عوض کرده و به عنوان هریک از دو نوع فیبوناچی اصلاحی یا بسط یافته از آن استفاده نماید.
نسبتهایی که به عنوان سطوح بسط یافته در فیبوناچی اکستنشن به کار میروند با سطوح اصلاح خارجی در فیبوناچی ریتریسمنت مشابهاند و تحلیلگران اغلب از اعداد یکسانی برای هر دو روش استفاده میکنند. اما من شخصا تفاوت اندکی را در نحوه استفاده از این دو ابزار قائلم که آنرا به شرح زیر خدمتتان بیان میکنم:
- در فیبوناچی بسط یافته از نسبت %138.2 اما در عوض، در فیبوناچی اصلاحی از نسبت %127.2 استفاده میکنیم. (زیرا بسط %138 میتواند یکی از تارگتهای مهم در الگوی AB=CD باشد، بویژه در مواقعی که میزان اصلاح در موج BC به اندازه %61.8 باشد)
- از سطح %200 صرفا در فیبوناچی اصلاح خارجی استفاده میکنیم و بغیر از موارد خاص، آن را در فیبوناچی بسط یافته به کار نمیبریم.
- سطح %150 صرفا در فیبوناچی بسط یافته استفاده میشود (به عنوان تارگت الگوی AB=CD در مواقعی که میزان ریتریس در موج BC به اندازه %50 باشد)
مجددا تاکید میکنم که نکات فوق صرفا نظرات شخصی اینجانب برمبنای تجربیات و بررسیهای شخصی هستند. وگرنه در صورت مطالعه کتب و مقالات مختلف احتمالا به تفاوتهای فاحشی در نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی و حتی نحوه نامگذاری انواع آن برخورد خواهید نمود که ناشی از سلیقه تحلیلگران و مولفین مختلف میباشد.
سطوح بسط یافته نیز همچون سطوح اصلاحی، نقش موثری به عنوان نواحی مهم حمایت-مقاومتی دارند و همواره احتمال توقف و بازگشت قیمت به هنگام اصابت با این سطوح زیاد است. هرچند نمیتوان به محض برخورد قیمت با یکی از سطوح فیبوناچی، بلافاصله بدون بررسی سایر شرایط، اقدام به معاملهگری نمود و حتما باید در انتظار یک سیگنال تکمیلی، مانند تشکیل الگوهای بازگشتی شمع ژاپنی و غیره، جهت تایید واکنش بازار به سطح مذکور بمانیم.
در روندهای صعودی، ابتدا قیمت در قالب یک حرکت ایمپالسیو از A به B میرود. سپس شروع به استراحت نموده و تا نقطهای مانند C نزول میکند. نقطه C میتواند بسته به قدرت روند و نیاز بازار به استراحت و تجدید قوا، بر روی هریک از سطوح اصلاحی فیبوناچی قرار بگیرد. هرچه قدرت روند ضعیفتر بوده و بازار به استراحت بیشتری نیاز داشته باشد، میزان ریتریس نیز عمیقتر خواهد شد. در تصویر زیر، اصلاح 61.8 درصدی قیمت سهام شرکت صنعتی صبانور(کنور) را از 640 تا 375 تومان طی موج اصلاحی BC مشاهده میکنید. این اصلاح عمیق منجر به کاهش تقریبا 40 درصدی سرمایه سهامداران شده است. سرانجام در حوالی 375 تومان، قیمت به محدوده اصلاح 61.8 درصدی فیبوناچی، واکنش مثبت نشان داده و شاهد تشکیل الگوی کف دو قلو بر روی این سطح و بازگشت روند نمودار بودهایم.
تشکیل الگوی کف دوقلو در محدوده اصلاحی %61.8 و بطور همزمان صدور سیگنال صعودی بر روی اسیلاتور مکدی کلاسیک، میتواند نویدبخش آغاز فاز تازهای از نوسانات صعودی باشد. فرض کنید تحلیلگر تحت تاثیر نشانههای فوق، اقدام به خرید سهم در حوالی خط گردن الگو، واقع در 430 تومان نماید. نخستین تارگت محتمل قاعدتا دستیابی به سقف قبلی در 640 تومان است. پس از عبور قیمت از این محدوده مقاومتی، و پولبک و بوسه وداع به این محدوده، شاهد تداوم روند صعودی به سمت اهداف بالاتر هستیم. این اهداف میتوانند بسطهای فیبوناچی از موج ایمپالسیو AB باشند. بنابراین فیبوی قبلی را از روی نمودار پاک میکنیم و یک فیبوناچی جدید را از نوع اکستنشن بر روی دو نقطه A و B قرار میدهیم. این ابزار دقیقا مشابه همان فیبوی قبلی است با این تفاوت که جای نقاط %0 و %100 با یکدیگر عوض شده است. نخستین تارگتها بر روی سطوح بسط یافته %138.2 و %161.8 قرار خواهند داشت که به ترتیب متناظر با 800 و 900 تومان هستند، و بسته به قدرت روند، و بسته به اینکه در کدام نقطه از سیکل صعودی بالاتر هستیم، میتوانند ایستگاه نهایی خریداران باشند.
فیبوناچی اکستنشن درواقع ابزاری است که ارتفاع دو قله (یا دو دره) متوالی را نسبت به هم مقایسه میکند. به عنوان مثال وقتی که میگوییم نقطه D بر روی بسط %161.8 از موج AB قرار دارد، یعنی ارتفاع قله دوم به اندازه %61.8 بالاتر از ارتفاع قله نخست است، البته به این شرط که مبدا اندازهگیری ارتفاع را ابتدای موج AB یعنی نقطه A در نظر بگیریم.
رایجترین حالت در نمودارها معمولا این است که قله D بر روی بسط %161.8 از موج AB قرار بگیرد. اما همانطور که گفته شد، بسته به قدرت روند، قیمت میتواند سطوح بالاتر یا پایینتری را نیز به عنوان تارگت انتخاب کند. اگر قدرت روند به قدر کافی زیاد باشد در آن صورت خریداران از سطح %161.8 نیز عبور نموده و به سمت تارگتهای بالاتر مانند 200, 261.8, 423.6, … حرکت خواهند نمود. اما اگر روند از قدرت مناسب برخوردار نباشد، در آن صورت قیمت توانایی دستیابی به سطح %161.8 را نخواهد داشت و احتمالا یک صعود ضعیف تا سطوح پایینتر مانند %138.2 و سپس نزول قیمت را در پی خواهیم داشت. بنابراین سطوح بسط یافته %161.8 و %138.2 میتوانند مرز بین روندهای پرقدرت و ضعیف را در یک نمودار آشکار نمایند. بسط %161.8 نشانگر امواج قوی، و بسط %138.2 نشانگر امواج ضعیف است.
در تصویر زیر، هریک از پیوتهای ماژور را با حروفی همچون A, B, C, … نامگذاری کردهایم، به این ترتیب موجهای AB, BC, CD, … امواج اصلی در این نمودار را نمایش میدهند. با قرار دادن فیبوی بسط یافته بر روی موج AB مشخص میشود که نقطه D بر روی بسط %161 از موجAB قرار گرفته است. بنابراین موج CD یک بسط نزولی قوی از موج AB است. و این نشان میدهد که فشار نزولی مضاعفی از طرف تایمفریمهای بالاتر، به نمودار وارد میگردد، هرچند که شاید در تایمفریم فعلی به وضوح قابل مشاهده نباشد.
میزان ریتریس قیمت در موج BC به اندازه %38 یعنی کمترین مقدار لازم برای ماژور شدن دره B بوده است. برای تشخیص این موضوع نیاز به استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت جدید نیست و با دقت به سطوح نمایش داده شده در تصویر و مقایسه آنها با سطح %100 میتوانیم به آسانی به میزان ریتریس موجBC پی ببریم.
ظاهرا پس از رسیدن به نقطه D روند نزولی بازار موقتا متوقف گشته و در قالب مجموعهای از امواج صعودی تا نقطه G صعود میکند. با قرار دادن ابزار فیبوناچی اکستنشن بر روی موج DE مشخص میشود که موج FG یک بسط ضعیف از موج DE است و قیمت توان صعود به سطوح بالاتر از %138 را نداشته است.
بنابراین بار دیگر متوجه میشویم که فشار نزولی قدرتمندی در پشت پرده بازار، از سوی تایمفریمهای بالاتر، بر قیمت وارد میگردد. این فشار نزولی اگرچه پنهان است ولی سرانجام کار خودش را میکند و منجر به ریزش شدید قیمت در نقطه G و حتی شکسته شدن کف F و D میشود. این مثال به خوبی نشان میدهد که چگونه سطوح بسط یافته 1.382 و 1.618 میتوانند بر قضاوت ما نسبت به احتمال ادامه یافتن یک روند تاثیر بگذارند.
ابزار فیبوناچی یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال است و در تمامی نرمافزارهای تکنیکال به سهولت در اختیار تحلیلگر قرار میگیرد، هرچند ممکن است در نحوه نامگذاری و ارائه، اندک تفاوتهای جزیی را در نرمافزارهای مختلف مشاهده نمایید. در نرمافزار رهآورد نوین میتوانید مطابق تصویر زیر به مجموعه متنوعی از انواع ابزارهای فیبوناچی دسترسی داشته باشید. طراحان نرمافزار رهآورد، ابتکار زدهاند و فیبوناچیهای بسط یافته و اصلاحی را به صورت دو ابزار جداگانه ارایه کردهاند. در سایر نرمافزارها اغلب صرفا ابزار فیبوناچی ریتریسمنت به مخاطب ارائه میشود و استفاده از آن به صورت فیبوی بسطیافته را برعهده مخاطب میگذارند. با ورود به تنظیمات فیبوناچی میتوانید رنگ ابزار و مشخصات آن را به دلخواه خود تغییر داده و یا برخی سطوح را حذف یا اضافه نمایید. در استفاده از نسبتهای فیبوناچی، سلایق متفاوت است و تحلیلگران بعضا از سطوح متفاوتی در تحلیلهای خود استفاده میکنند.
عدم ارائه فیبوناچی اکستنشن به صورت جداگانه، در ابزار تکنیکال تریدینگ ویو نیز پیروی شده است. در اینجا نیز میتوانید مطابق تصویر زیر، از طریق نوار ابزار عمودی کنار صفحه، در گروه «ابزارهای گن و فیبوناچی» به فیبوناچی اصلاحی دسترسی داشته باشید، ویا با معکوس نمودن دو انتهای ابزار، آنرا تبدیل به فیبوناچی بسط یافته نمایید.
تریدینگ ویو با رنگبندی جالبی که برای ابزار فیبوناچی به کار برده است، زیبایی خاصی به این ابزار بخشیده، و تحلیلهای شما را جذاب و هیجانانگیز میکند. پس از نصب فیبوناچی بر روی نمودار میتوانید به تنظیمات آن وارد شده و هریک از سطوح مورد نظر را فعال یا غیرفعال نمایید. همچنین در صورت فعال نمودن گزینه «معکوس» در تنظیمات فیبوناچی، میتوانید ابزار را از حالت اصلاحی به حالت بسط یافته دربیاورید.
دیدگاهتان را بنویسید